رسول گرامى اسلام در طول 23 سال رسالت پر ثمر خود ، حقايق قرآن و نحوه عمل بهآن را به مردم تعليم داد . در اين مسير امير مؤمنان على (عليه السلام) بيش از همه مسلمين ، و به خاطر علم ، عمل ، معرفت و دانشش ، از طرف خداى بزرگ از اين سرچشمه كمال فيض و درياى بى ساحل علماً و عملاًبهره مند شد(1)
1 ـ اميرمؤمنان (عليه السلام) در خطبه 192 نهج البلاغه به اين دوران حساس اشاره كرده و مى فرمايد :
وَقَدْعَلِمْتُمْ مَوْضِعى مِنْ رَسُولِ اللهِ بِالْقِرابَةِ الْقَريْبةِوَالْمَنْزِلَة ِ الْخَصِيصَةِ ، وَضَعَنى فى حِجْرِهِ وَاَنَا وَلَدٌيَضُمُّنى اِلى صَدْرِهِ وَيَكْنُفُنىِ فى فِراشِهِ وَيُمِسُّنى جَسَدَهُوَيُشِمُّنى عَرْفَهُ وَكانَ يَمْضَعُ الشَّىءَ ثُمَّ يُلْقِمُنِيهِ وَماوَجَدَ لى كَذْبَةً فى قَوْل وَلا خَطْلَةً فى فِعْلٌ . . .وَلَقَدْكُنْتُ اَتَّبِعُهُ اِتِّباعَ الْفَصِيلِ اَثَرَ اُمِّهِ ، يَرْفَعُ لى فىكُلِّ يَوْم مِنْ اَخْلاقِهِ عِلْماً وَيَأْمُرُنى بِالاْقتِداء ِبِهِ .
«شما به خوبى موقعيّت مرا از نظر خويشاوندى و قرابت و منزلت و مقام ويژهنسبت به رسول خدا مى دانيد ، او مرا در دامن خويش پرورش داد . من كودك بودم و او مرا در آغوش خويش مى فشرد و در استراحتگاه مخصوص خود جاى مى داد، مرا به سينه مى چسبانيد و من بوى پاكيزه او را استشمام مى كردم ، غذا رامى جويد و در دهان من مى گذاشت ، هرگز دروغى در گفتارم نيافت و اشتباهى در كردارم پيدا ننمود .
من مانند بچه شترى كه مادرش را دنبال مى كند ، شبانه روز به دنبال آن حضرت حركت مى كردم ، و او هر روز نكته تازه اى از اخلاق نيك را براى من آشكار مى نمود و مرا فرمان مى داد تا به او اقتدا كنم . .. » .
« ابن ابى الحديد » كه از عالمان مشهور علماى سنى است در شرح نهج البلاغه ج 20 ، ص 316 آورده است كه حضرت فرمود :
وَلاََقُولَنَّ ما لَمْاَقُلْهُ لاَِحَد قَبْلَ هذا الْيَوْمِ : هم اينك مطلبى را مى گويم كه تابحال به كسى نگفته ام :سَأَلْتُهُ مَرَّةً اَنْ يَدْعُوَ لِىبِالْمَغْفِرَةِ فَقال : اَفْعَلُ ، ثُمَّ قامَ فَصَلىّ ، فَلَمّا رَفَعَيَدَهُ بِالدُّعاءِ اِسْتَمَعْتُ اِلَيْهِ فَاِذاً هُوَ قائِلٌ : «اللّهُمَّ بِحَقِّ عَلِىٍّ عِنْدَكَ اِغْفِرْ لِعَلَىٍّ » .
فقُلْتُ : يارسول الله ! ما هذا الدُّعاءُ ؟ فَقالَ « اَوَ أَحَدٌ اَكْرَمُ مِنْكَعَلَيْهِ فاسْتَشْفِعَ بِهِ اِلَيْهِ .
يك بار از رسول خدا خواستم تا ازخدا برايم طلب مغفرت كند .فرمود : چنين خواهم كرد . پس برخاست و نمازگزارد ، آنگاه دست هايش را به دعا گشود و برايم دعا كرد . من به دعاى حضرتش گوش مى دادم شنيدم كه فرمود :
« پروردگارا ! تو را به مقام و قرب ومنزلت « على » سوگند مى دهم كه على را مشمول عفو و غفران خود قرار دهى ».
گفتم : اى رسول خدا ! اين چه دعايى است ؟
فرمود : مگر كسى گرامى تر از تودر پيشگاه الهى هست تا او را شفيع درگاهش قرار دهم ؟ » .
حضرت علي عليه السلام براى رهبرى امت ،پس از پيامبر انتخاب گرديد . پس از على (عليه السلام)يازده فرزند او به دستور خدا و اعلام پيامبر ، به رهبرى امّت انتخاب شدند و قرآن مجيد به حكم آيه شريفه :
أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِى الاَْمْرِمِنْكُمْ ).
« از خدا اطاعت كنيد و [ نيز ] از پيامبر و صاحبان امر خودتان [ كه امامان از اهل بيت و هم چون پيامبر داراى مقام عصمت اند ]اطاعت كنيد » [ نساء (4) : 59 ] .پيروى از امامان معصوم را واجب شمرد .
امامان بزرگوار در طول امامت خود ، به حكم خداى بزرگ ، همان وظيفه رسول گرامى اسلام را كه سرپرستى جامعه ، و هدايت آنان به سوى رشد و كمال بود ، دنبال كردند و دراين راه ، به خاطر موانعى كه دشمنان خدا ايجاد كردند به انواع مصايب وآلام دچار شدند .
رنج امامان ، پس از رحلت پيامبر شروع وتا غيبت امام دوازدهم (عج) ادامه يافت ; ولى پيشوايان امّت ، لحظه اى ازمسئوليت عظيمى كه بر عهده داشتند ، چشم نپوشيده و براى برگرداندن حق به مسير خودش ، كوشش فراوانى كردند و در اين راه نصيبى جز زجر ، تبعيد ،زندان و شهادت نداشتند(1) .