ملائک آن شهید را برده بودند
در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی (فکه) در داخل خاک عراق، بین پاسگاه «الکرامه» و «وهب» یک گلستان دسته جمعی از شهدا کشف شد.
عراقیها شهدا را به صورت زیگزاگ روی هم انداخته و روی آنها خاک ریخته بودند و تپهای از شهدا درست شده بود.
ناصر بود که این معبر را شناسایی کرد و تا پایان وقت کاری آن روز در داخل خاک عراق پیکر هفت شهید را از زیر خاک بیرون آوردیم و قرار شد ادامه کار به فردا موکول شود.
فردای آن روز بچهها دو اکیپ شدند.
تعدادی به نقطه دیگر برای جستجو اعزام شدند و ما هم باقی مقر را برای بیرون آوردن ابدان مطهر شهدا کاوش میکردیم. تا ظهر پیکر مطهر سیزده شهید دیگر کشف شد و تعداد شهدا به بیست رسید، اما نکته بسیار عجیب و قابل تأمل، شهیدی بود که بهعنوان بیست و یکمین شهید بود.
با سرنیزه اطراف پیکر را کاملاً خالی کردیم. خاکها را کنار زدیم. لباس کامل، دکمههای لباس بسته، بند حمایل و تجهیزات، خشاب، قمقمه، یک فانسقه به تجهیزات و یک فانسقه به پیکر، جوراب و... اما خیلی عجیب: پیکر نبود!
مثل اینکه کسی داخل این لباس نبود. یک نکته به ذهنمان رسید: ملائک خدا پیکر را با خود بردهاند. همین و بس.
نویسنده : محمد احمدیان
بخش فرهنگ پایداری تبیان