روزي پسر بچه اي در خيابان سكه اي يك سنتي پيدا كرد . او از پيدا كردن اين پول , آن هم بدون هيچ زحمتي , خيلي ذوق زده شد. اين تجربه باعث شد كه بقيه روزها هم با چشمهاي باز , سرش را به سمت پايين بگيرد(به دنبال پول بيشتر و گنج!)...
او در مدت زندگيش , 296 سكه يك سنتي , 48 سكه پنج سنتي , 19 سكه ده سنتي , 18 سكه بيست و پنج سنتي و 12 اسكناس مچاله شده يك دلاري پيدا كرد! يعني در مجموع سيزده دلار و هفتاد شش سنت .
در برابر به دست آوردن اين مقدار پول , او زيبايي دل انگيز 25580 طلوع خورشيد, درخشش 112 رنگين كمان و منظره درختان زيبا را از دست داد.
او هيچ گاه حركت ابرهاي سفيد را بر فراز آسمان , در حالي كه از شكلي به شكل ديگر در مي آمدند , را نديد ! پرندگان در حال پرواز , درخشش خورشيد و لبخند هزاران رهگذر , هرگز جزئي از خاطرات او نشد...
نتيجه
همه ما مي دانيم كه ما هم به نوعي , مثل اين فرد هستيم ! او به دنبال پيدا كردن سكه اي و ما دنبال چيز ديگر...
بياييد از زندگي , اين نعمت بي نظير خداوندي لذت ببريم!
از زندگي لذت ببر , زندگي معركه است سفري با شكوه است!