امان از حس خودنمایی!
همه دوست دارند زیبا باشند چرا این دین اینقدر سخت می گیرد چه اشکالی دارد مرتب و منظم و زیبا باشیم ما دوست نداریم بد تیپ و بی ریخت بیرون بیاییم تا احساس کمبود کنیم و دیگران برای ما قیافه بگیرند مگر ما چه کم از آن ها داریم ؟!
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد ، انسان ها هم بر طبق فطرت خود به زیبایی علاقمند هستند و از زشتی و آلودگی گریزانند .
در ابتدا باید دید منظور از زیبایی چیست و چه چیز را زیبا می دانیم و چه چیز را زشت ؟ گاه تعبیر ها جابجا می شود و نازیبایی ها جای زیبایی واقعی را می گیرد و زشتی زیبا جلوه می کند و آن زیبایی واقعی که فطرت بشر به دنبال آن است در حاشیه قرار می گیرد و در این میان بدا به حال کسانی که زیبایی پاکی و معصومیت خود را به نازیبایی آلودگی ها و خودنمایی ها فروختند .
میل به زیبایی هر چه بیشتر در وجود همه افراد هست چه مرد و چه زن ولی با این حال این میل در خانم ها بیشتر است چرا که زن به تبع آفرینش لطیفش میل به تمجید شدن و تعریف دارد و تمایل دارد زیبایش را به رخ همگان بکشاند و از این رو به خودآرایی می پرازد که هر چه بیشتر تحسین دیگران را بر انگیزد ، البته باید توجه داشت که این میل در وجود آقایان هم هست و ایشان هم به روش خود به جلب توجه می پردازند ، با این حال باید مراقب بود که در این زمینه راه به افراط نپیمایند و در ازای به دست آوردن توجه این و آن توجه خداوند متعال را از دست ندهند و بکوشند که توجهی را جلب کنند که همیشگی باشد نه توجهی که هر دم به دیگری مشغول است.
بهتر است کمی خودمانی تر با هم صحبت کنیم ، در بین گفت و گوهای دوستانه معمولا چنین صحبت هایی رد و بدل میشود مثلا : همه دوست دارند زیبا باشند چرا این دین اینقدر سخت می گیرد چه اشکالی دارد مرتب و منظم و زیبا باشیم ما دوست نداریم بد تیپ و بی ریخت بیرون بیاییم تا احساس کمبود کنیم و دیگران برای ما قیافه بگیرند مگر ما چه کم از آن ها داریم ... !
و شاید بگویید من برای جلب توجه کسی آرایش نمی کنم و طرز خاصی لباس نمی پوشم این ها علایق شخصی من است به من ربطی ندارد که دیگران چگونه می بینند خوب اگر کسی می ترسد به گناه بیفتد نگاه نکند ما که مسؤل نگاه دیگران نیستیم و ... .
من نمی خواهم نصیحت کنم که وای بر شما این حرف ها چیست و چرا چنین است و چنان است فقط از شما می خواهم که کمی با هم روراست باشیم و بدون پیش داوری و تعصب با هم صحبت کنیم برای لحظاتی می خواهیم صادقانه و بر حسب تجربیاتی که هر کدام از ما بر حسب سنمان کسب کرده ایم صحبت کنیم و سعی می کنیم با هم به نتیجه برسیم.
خوب گفتیم که میل به زیبایی در وجود همه انسانها هست و همه ما در سنین خاصی این میل را که به صورت یک دغدغه برایمان مطرح بوده است تجربه کرده ایم .
و به مرور زمان این حس را تعدیل کرده ایم و یا اینکه از اهمیتش برایمان کاسته شده است و یا ممکن است برای بعضی از ما همچنان با اهمیت و مهم جلوه گر باشد با تمام این صحبت ها چیزی که باید دقیقا بررسی شود این میل به بر انگیختن توجه دیگران است اینجاست که کج روی ها شروع می شود.
قرار شد صادق باشیم با خودمان چه کسی گفته که نامرتب و کثیف باشید کجای دین ما از مرتب بودن و زیبا بودن نهی کرده است ؟ مثلا شما لباس مرتب بپوشید و سر و صورتتان هم مرتب و تمیز باشد دیگران هم از دیدن شما لذت میبرند اما گاه افراد به این حد راضی نیستند و ظاهر خود را در حدی نمی بینند که صرفا با مرتب بودن کنار بیایند و از انواع و اقسام وسایل آرایشی و کمک می گیرند و هر روز خود را به رنگی در می آورند و چون باز هم احساس رضایت نمیکنند هر روز بر شدت استفاده از این ها می افزایند تا زیباتر جلوه کنند تا جایی که ظاهر ایشان به کلی تغییر کرده و گویی شخص دیگری شده اند با این حال باز هم آرام و قرار ندارند چون در این میدان خودنمایی و چهره فروشی دست بالای دست بسیار است افراد زیباتر از ما همیشه هستند که ما با هر وسیله ای نمیتوانیم خود را در حد ایشان بالا ببریم و در این صورت سر خوردگی برای ما میماند و بس .
خالق زیبایی هدفی از این آفرینش داشته است و آن« وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛ من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)