شنیدی حتماً که اگر حواس و ذهن فردی، سالم و معتدل باشد،
به مجرد اینكه مانعی میان آنها و جهان خارج وجود نداشته باشد، انعكاسی از دیدنی ها و شنیدنی ها و ملموسات و غیره به وسیله حواس وارد مغز شده و شناخت یا مقدمات و شرایط آن را به وجود خواهد آورد. این مقدار از شناخت یا همان "شناخت ابتدایی"، یك جریان جبری طبیعی است. خصوصیات حواسّ و شرایط ذهنی فرد در كمیت و كیفیت شناخت مؤثر است، اما غیر از عامل جبر طبیعی، عوامل دیگری هم در این میان نقش آفرینی می کنند؛ عواملی مثل صفات، غرایز و ملكات نفسانی، عواملی مانند "خود خواهی"، "سود جویی"، "ایمان"، "اعتقاد"، "اخلاق" ...،
«وَاللّهُ اَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ اُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَجَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَالاَبْصَارَ وَالاَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» 1ّّّ
حالا می دانی قرآن درباره داشتن شناخت بهتر چه می گوید؟ ...
«یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً»2
می دانستی که تقوای الهی، موجب روشن بینی و تقویت قوّه تمییز و تشخیص ات می شود؟
علامه طباطبایی(ره) وقتی درباره این آیه بالا توضیح می دهد، می گوید: «فرقان، چیزی است كه میان دو شیء جدایی می افكند و مراد در این آیه، جدایی میان حق و باطل است؛ خواه در اعتقادات باشد مانند تمییز ایمان از كفر و هدایت از ضلالت و خواه در اعمال مانند تمییز طاعت از معصیت و رضا از سخط، و چه در تشخیص آراء و نظریات صواب از خطا. اینها تماماً از ثمرات تقوا است.»3 می دانستی این راه شنیده بودی اش؟ ...
سری هم به نهج البلاغه بزن. ببین امیرالمؤمنین علیه السلام درباره رابطه شناخت و تقوا چه می گوید؟ ...
«عَظُمَ الخَالِقُ فی أنفُسِهم فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فس أعیُنِهم فَهُم وَ الجَنَّةُ کَمَن قَد رَآهَا فَهُم فیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُم وَ النَّارُ کَمَن قَد رَآهَا فَهُم فیهَا مُعَذَّبُون؛ خالق کائنات در نفوس آنان بزرگ و جز خدا در چشم آنان کوچک گشته است. مَثَل بهشت و آنان چونان است که آن را دیده اند و در مقام والای آن بهشت در نعمت غوطه ورند، و مَثَل دوزخ و آنان چونان است که آن را دیده اند و در آن در عذابند.»4
به تقوا فکر کردی؟
که موجب فروكش كردن گرد و غبار نفسانیات در ضمیر من و تو می شود؟
که موانع دید و تشخیص را ـ كه معمولاً هم من و تو از روشن بینی باز می دارند ـ از میان بر می دارد؟
که سبب می شود من و تو بهتر بتوانیم صلاح را از فساد، حق را از باطل و صحیح را از سقیم باز شناسیم؟