بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
عزير؛ بنده مخلص خدا
"او كالّذي مرّ علي قرية وهي خاوية علي عروشها قال انّي يحيي هذه الله بعد موتها فاماته الله مائة عام ثمّ بعثه قال كم لبثت قال لبثت يوماً او بعض يوم قال بل لّبثت مائة عام فانظر الي طعامك و شرابك لم يتسنّه و انظر الي حمارك و لنجعلك آية لّلنّاس وانظر الي االعظام كيف ننشزها ثمّ نكسوها لحما فلمّا تبيّن له قال اعلم انّ الله علي كلّ شي قدير."( بقره/ 259) يا چون آن كس كه به شهري كه بامهايش يكسر فرو ريخته بود، عبور كرد؛ [و با خود مي] گفت: "چگونه خداوند، [اهل] اين [ويرانكده] را پس از مرگشان زنده مي كند؟" پس خداوند، او را [به مدّت] صد سال ميراند. آنگاه او را برانگيخت، [و به او] گفت: چقدر درنگ كردي؟ گفت: يك روز يا پاره اي از روز را درنگ كردم. "[نه] بلكه صد سال درنگ كردي، به خوراك و نوشيدني خود بنگر [كه طعم و رنگ آن] تغيير نكرده است، و به دراز گوش خود نگاه كن [كه چگونه متلاشي شده است. اين ماجرا براي آن است كه هم به تو پاسخ گوييم] و هم تو را [در مورد معاد] نشانه اي براي مردم قرار دهيم. و به [اين] استخوانها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پيوند مي دهيم؛ سپس گوشت برآن مي پوشانيم." پس هنگامي كه [چگونگي زنده ساختن مرده] براي او آشكار شد، گفت: "[اكنون] مي دانم كه خداوند بر هر چيزي تواناست." "و قالت اليهود عزير ابن الله و قالت النصاري المسيح ابن الله ذلك قولهم بافواههم يضاهؤن قول الذين كفروا من قبل قاتلهم الله انّي يوفكون." ( توبه/ 30) و يهود گفتند: "عزّير، پسر خداست." و نصاري گفتند: "مسيح، پسر خداست." اين سخني است [باطل] كه به زبان مي آورند، و به گفتار كساني كه پيش از اين كافر شده اند شباهت دارد. خدا آنان را بكشد؛ چگونه [از حق] باز گردانده مي شوند؟