گفتگو با دکتر مریم رسولیان درباره روزهای بعد از افسردگی
۷۰ درصد افسردگی ها قابل مهارند
خیلی ها دچار افسردگی می شوند و بعد از گذشتن دوره چند ماهه از درمان، بهبود نسبی پیدا می کنند اما شاید اولین سوالی که در ذهنشان شکل بگیرد این باشد که چه کار می توانند بکنند که باز دچار آن تجربه ناخوشایند نشوند...
دکتر مریم رسولیان، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران از روزهای بعد از افسردگی می گوید.
▪ خانم دکتر! خیلی ها از پذیرفتن اینکه دچار افسردگی هستند، طفره می روند تنها به این علت که گمان می کنند اگر این برچسب را قبول کنند تا آخر عمر با آنهاست. آیا افسردگی یک بیماری مادام العمر است؟
ترس از بیماری یکی از ترس های قدیمی انسان ها و ترس از مرگ و بیماری روانی شدیدترین نوع این ترس هاست. عامل مهمی که ترس از بیماری را شکل می دهد، ترس از نیستی یا از دست دادن کنترل است. برداشت انسان از بیماری و عوارض احتمالی آن عامل در شکل گیری ترس موثر است. باید توجه داشت که طفره رفتن فرد از پذیرش بیماری، نوعی انکار یا مکانیسم دفاعی ابتدایی است، همان طور که در رویا رویی با بیماری های بدخیم یا مزمن، انکار مشاهده می شود. چنین برخوردی با مشکلات سبب می شود که فرد به دنبال راه چاره نباشد و در نهایت با شدت بیشتری با سوژه مورد ترس روبه رو شود. باید توجه داشت که این ترس لزوما به دلیل ماهیت بیماری افسردگی نیست بلکه به ویژگی های شخصیتی افراد و محدودیت دانش جامعه در مورد بیماری مربوط می شود. در مجموع باید گفت وقتی ترس به عنوان یک هیجان منفی ناخوشایند تجربه می شود به دنبال این تجربه فرد دلایلی را برای ترس عنوان می کند که این دلایل ریشه واقعی ترس نیست، ترس از بیماری و ناتوانی مانند ترس از مرگ، واقعیتی است که وجود دارد و با پذیرش آنها بهتر می توان به زندگی مفید ادامه داد. انسان موجودی فانی است و عامل فنا هم بیماری های مختلف و همه تلاش های بشر برای داشتن عمر جاودان و... مبارزه با این واقعیت است. در نگاه واقع بینانه باید پذیرفت که بیماری جزء تفکیک ناپذیر زندگی انسان و فرار از آن فرار از واقعیت است.