نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 24

موضوع: *.•*♥*•.*اخلاق اجتماعي دختران *.•*♥*•.*

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    توجه


    آئينه عبرت

    حضرت امام حسين ـ عليه السّلام ـ كه در ماجراي محرم سال 61 هجري به درجه رفيع شهادت نايل آمد نسبت به مسئله حفظ ناموس و حجاب زنان و دختران و خواهران خود بسيار حساس و متعصب بودند.

    ايشان هنگامي كه كاروان خود را در كربلا جاي داد، دستور داد تا خيمه‎هاي مردان و اصحاب خود را اطراف خيمة زنان بر پا كنند و فاصلة بين آن را كم نموده و خيام را نزديك به هم بزنند.
    از آن گذشته طبق نقل «شيخ مفيد» در كتاب ارزشمند «ارشاد» حضرت دستور دادند تا خندقي را در اطراف خيام حفر نمايند، و آنرا با هيزم پر كنند و آنگاه آتش بزنند تا دشمن نتواند از پشت و يا اطراف حمله نمايد.[1]

    شيخ مفيد در قسمت ديگري از كتاب ارشاد مي‎نويسند: وقتي امام حسين ـ عليه السّلام ـ به شهادت رسيد و كاروان اسراي اردوگاه حسين بر راه افتاد زنان از «عمر بن سعد» درخواست كردند كه لباسهاي غارت شدة آنان را برگرداند تا خودشان را از ديد نامحرمان بپوشانند.
    پس عمر سعد دستور داد كه هر كس از وسايل اينان چيزي برداشته برگرداند. ولي بخدا قسم هيچ كسي چيزي بر نگرداند.[2]

    آري! زينب سلام الله عليها و ساير زنان و دختران حاضر در كاروان اسيران حسيني، هرگز از عمر بن سعد درخواست آب و يا خوراك نكردند و اولين درخواستشان طلب پوشش براي حفظ حجاب خود بود.

    «فاطمه صغري» دختر امام حسين ـ عليه السّلام ـ است. وي كه در ماجراي شهادت پدر و برادران بزرگوارش در كربلا حضور داشت، مي‎گويد:
    كنار خيمه ايستاده بودم و نظاره‎گر بدنهاي پاره پاره پدر و يارانش بودم. در اين فكر بودم كه لشكر دشمن پس از كشته شدن پدرم با ما چه مي‎كند؟ آيا ما را به قتل مي‎رسانند يا به اسارت مي‎برند؟
    در همين فكرها بودم كه ناگهان مردي اسب سوار با نيزه‎اش زنان را دنبال كرد و آنان به يكديگر پناه مي‎بردند. او چادرها و مقنعه‎هايشان را مي‎كشيد و آنان فرياد وامحمداه و اعليّاه، و اجداه سر مي‎دادند.

    دلم لرزيد و پا به فرار گذاشتم، آن سوار نا نجيب مرا دنبال كرد و ناگهان با نيزه‎اش به كتفم زد و من به صورت به زمين افتادم مقنعه و گوشواره‎ام را كشيد و من بيهوش شدم.

    ناگهان عمه‎ام زينب (سلام الله عليها) را ديدم كه كنار من قرار دارد و به شدت مي‎گريد، چشمان خود را باز كردم و گفتم: عمه جان! آيا پارچه‎اي هست تا سرم را از نامحرمان بپوشانم؟

    عمه‎ام فرمود: دخترم! عمة تو نيز مانند توست.[3]

    آري فاطمه صغري دختر امام حسين ـ عليه السّلام ـ از تشنگي و گرسنگي و تازيانه خوردن شكوه نكرد، بلكه در اولين لحظه‎اي كه به هوش آمد از عمه‎اش درخواست پوششي كرد تا خود را از ديد نامحرمان بپوشاند و اين بزرگترين درسي است كه دختران و زنان جامعة اسلامي بايد از آن بگيرند.

    از مسايل فوق هم كه بگذريم و پاي شرع و سيره و روش معصومان ـ عليهم السّلام ـ را هم از مسئله مورد بحث جدا كنيم، مي‎توانيم با مراجعه به عقل سليم خود به اين نكته دست يابيم كه بسياري از ناكاميها و انحطاط و سقوطهاي جوانان بر اثر رعايت نكردن مسايل اخلاقي است.

    دختران و زناني كه خود را با هزار وسيله آرايشي مي‎آرايند و با وضع مبتذلي وارد جامعه مي‎شوند بطور قطع زمينه‎هاي بدبختي و سيه روزي خود را فراهم آورده‎اند.



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 27-05-2011 در ساعت 22:32
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكر

    کوثر313 (13-12-2013)

  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi