صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 35

موضوع: شیخ و مریدانش

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض




    « ماجرای شیخ و صبیّه »



    روزی دختر شیخ یک تبلت غوغل نکسوس(Google nexus) بخرید و بر شیخ عرضه نمود.

    شیخ بگفت: این تبلت که خریدی اولین کار چه کردی؟

    عرضه نمود: یا شیخ بر صفحه اش برچسب زدمی و دور آن کاوری بس محکم قرار دادمی .

    شیخ بفرمود: آیا کسی تورا به این کار مجبور کردی؟

    - خیر

    فرمود:
    آیا تو به شرکت غوغل توهین کردی که چنین کاوری بر آن نهادی؟

    - خیر. اتفاقا خود غوغل که آن را ساخته توصیه نماید که بر آن کاور نهیم.

    -
    آیا چون این تبلت چیپ و درپیت است کاورش کردی؟

    - خیر. بلکه چون ارزشمند است و کلی تکنولوژی صرف آن شده چنین کردم.

    -
    آیا کاور از جمال تبلت نکاهد و به وزنش نیفزاید؟

    - باکی نیست. به دوامش نیز بیفزاید.
    شیخ صیحه ای بزد و گریبان چاک کرد و فرمود: پس بدان که آنکه مرا و ترا ساخته ما را به عفاف توصیه نموده است که عفاف ضمانت ماندگاریست.




    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    از کرامات شیخ گفته اند که وی بسی بی تکلف بود و شخصاً خریدهایش را انجام همی داد.


    روزی با مریدان به دکانی برفتند تا مایحتاج خویش خرند.



    صاحب دکان با دیدن شیخ بگفت : باز این پیر زندیق آمد !



    پس مریدان بر سرش حمله بردند ، چپ و راستش بکردند و عمه اش را با خاله اش پیوندها همی زدند.



    شیخ مریدان را امر به آرامش کرد و آن بیچاره را فرمود : نامت چیست ؟ گفت : یا شیخ من ناصرالدین شاهم !




    شیخ فرمود : کتک زیادی خوردی زان سبب چنین چرت و پرت همی گویی.

    و مریدان گریبان خویش پاره نمودند.



    شیخ نیک در قیمتها نگریست و فرمود : صفرها از دروغها پیشی گرفته !



    صاحب دکان بگفت : یا شیخ گفته اند گناه دلیل اصلی گرانی است.



    شیخ فرمود : صحیح گفته اند. مگر سهل انگاری نیز جزو گناهان نیست ؟



    عرض کرد : نه یا شیخ از این گناهان نه ، از آن گناهان گفته اند.



    شیخ فرمود : ای بیچاره ! کتک زیادی خوردی

    پس مریدان نعره ها بزدند.

    امضاء


  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    یکی از مریدان مشغول صرف غذا بودندی که شیخ از او پرسید:

    آیا غذا میخوری؟

    مرید گفت بلی. شیخ پرسید آیا گرسنه ای؟

    مریدگفت بلی.

    شیخ پرسید آیا پس از صرف غذا سیر خواهی شد؟

    مرید گفت بلی.

    شیخ شمشیر برکشید و مرید را به دو نیم کردندی. سپس فرمود به خدا قسم از ما نیست کسی که فرصت پ نه پ را از دست دهدندی........

    مریدان کپ کردندی و هفت ساعت سینه و زنجیر زدندی
    .



    امضاء


  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض










    نقل است روزی شیخ و مریدانش در راهی بودند به ناگاه مگسی دیدند پریشان حال ،که مادام عوق میزد!

    شیخ از مگس دلیل پریشان حالیش را جویا شد مگس به شیخ گفت:

    در حال اطعام مدفوع بودم که در آن مو یافتم.

    پس شیخ و مریدانش جامه بدریدند و سر بر کوه بگذاشتند
    !



    امضاء


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    شیخ را پرسیدند : اینترنت ایران به چه ماند ؟
    فرمود : به زنبور بی عسل.

    عرض کردند : یا شیخ ، اینکه قافیه نداشت.
    فرمود : واقعیت که داشت .

    و مریدان رم کردندی و به صحرا برفتندی.



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    مریدی به نزد شیخ آمد و گفت: سلام شیخنا

    شیخ: سلام ، حالت خوب است؟

    مرید : یا شیخ ،جان مادرت چیزی نگو ! تازه گریبان لامصب را دوخته ام!!

    شیخ: باشد نمیگویم !

    مرید در حالی که شروع به دریدن
    گریبان کرده بود گفت: الان مصلن نگفتی!


    امضاء

  8. تشكرها 6


  9. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    روزی شیخ از بازار گذر کردی ،
    گوسفند مذبوحی را دید در قصابی آویزان و مردمان هیچ یک توان و یارای خرید نداشت.

    شیخ فرمود : عمر این گوسفند بعد از مرگ درازتر است از عمرش قبل مرگ.

    و مریدان مدهوش گشتند و نعره ها زدند.
    امضاء



  10. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    1069
    نوشته
    10,746
    صلوات
    434
    دلنوشته
    4
    تقدیم به روح پاک و ملکوتی خانم فاطمه زهرا مرضیه سلام الله علیها
    تشکر
    11,056
    مورد تشکر
    11,148 در 2,988
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    شیخ روزی با مریدان از بازار میوه فروشان گذر کرد
    و گیلاسی دید که کرمی در آن لولیده و به ولع تمام گیلاس همی خورد.



    شیخ گریست و فرمود : خوشا به آن کرم و توانگریش . عمری زیستم و نتوانستم چارکی گیلاس بخرم.



    دست ما کوتاه و خرما بر نخیل
    آسمان و زمین بر ما شده بخیل


    و مریدان رم کردند و سر به بیابان گذاشتند.
    امضاء



  11. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    شيخ و شارژ ايرانسل

    روزی شیخ مشغول مکالمه با سیم کارت ایرانسل خود بودی. اما مکالمه چنان طولانی گشت که مریدان پرسیدند: یا شیخ چگونه است که شارژ سیم کارت شما تمام نمیشود پس از چندین ساعت گوهرفشانی؟

    شیخ لبخندی شیطان گونه زده و فرمود:
    از ان روی که من در فیس بوک یک (فیک اکانت) با نام (عسل جون) اختیار نموده و به وسیله ی ان ملت را شارژ ایرانسل تیغ همی زدمی!!

    و مریدان از فرط تعجب توان نعره و گریز به بیابان هم نداشتندی!!



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  12. تشكرها 3


  13. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  14. تشكرها 2


صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi