رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:
خوشا به حال آنان كه در مقابل خداوند فروتنی می كنند و در آنچه برایشان حلال شده است، زهد می ورزند، بدون آنكه از سیره من روی بگردانند.[3]
5 . روی گردانیدن از هر آنچه غیر خدا است، حتی از خودش. البته توجه به بعضی از اشیا مانند خوراك و پوشاك و معاشرت با مردم در حدّ ضرورت منافاتی با این درجه از زهد ندارد؛ زیرا توجه كامل به خداوند جز با بقا و زنده ماندن انسان ممكن نیست و زندگی انسان هم در گرو برخورداری از ضروریات زندگی است.
چنان كه از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده است:
زهد كلید درِ بهشت و برائت از جهنم است و آن ترك كردن هر چیزی است كه آدمی را از خداوند غافل گرداند، و افسوس نخوردن بر از دست دادن دنیا و دچار خودپسندی نشدن از ترك آن.[4]
امام علی ـ علیه السّلام ـ در پاسخ پرسش از ماهیت زهد می فرماید:
همه زهد در دو كلمه از قرآن گرد آمده است. خدای سبحان فرمود: تا بر آنچه از دستتان رفته دریغ نخورید، و بدانچه به شما داده شادمان مباشید.[5] و آنكه بر گذشته دریغ نخورد و به آینده شادمان نباشد، از دو سوی زهد ورزیده است.[6]
ج) مراتب زهد از جهت آنچه كه در طلب آن انسان از دنیا روی بر می گرداند: از این جهت زهد دارای درجات سه گانه زیر است.
یك. زهد خداترسان: انسان برای تحصیل نجات از آتش وسایر عذاب های اُخروی از دنیا رویگردان می شود.
دو. زهد امیدواران: یعنی روی برتافتن از دنیا به امید رسیدن به ثواب خداوندو نعمت های بهشتی.
سه. زهد عارفان: نه توجهی به درد و رنج ها دارد تا رهایی از آنها را طلب كند و نه اعتنایی به لذت ها می كند تا بهره مندی از آنها را بجوید، بلكه تنها در اشتیاق دیدار و ملاقات پروردگار است. چنین زهدی تنها همّت اهل معرفت است.[7]
با توجه به آنچه در تعریف زهد و درجات آن بیان گردید، معلوم می گردد كه مراد از دنیا تنها مال و ثروت، خوراك و پوشاك و مانند اینها نیست؛ زیرا كناره گیری از همه این امور برای كسی كه شهره شدن به زهد و ستوده شدن به پارسایی را دوست می دارد، بسیار آسان خواهد بود. بلكه دنیا شامل مقام و ریاست و همه بهره مندی های نفسانی ممكن از دنیا می شود. زهد حقیقی یعنی روی گردانیدن و عدم دلبستگی به مال و مقام. زاهد راستین كسی است كه فقر و غنا، مدح و ذّم و عزّت و ذلت در نزد مردم برای او یكسان باشد و جز در جست و جوی محبت و رضایت خداوند نباشد.
پی نوشت ها :
1. ناگفته پیداست كه منظور از این مباحث تشویق به عدم بهره گیرى از نعمتهاى الهى نیست بلكه همانطور كه مرحوم خواجه فرموده اند ساختن خنجرى از فولاد تصمیم ، و زدن بر دیده هوس است تا دل خداجوى آزاد گردد.
2. آسانترین راه براى سیر و سلوك و تهذیب نفس، خواجه نصیر الدین طوسى
3. همان، ج 8، ص 169، ح 190؛ حرّانی: تحف العقول، ص 30. هم چنین ر.ك: صدوق: فقیه، ج 4، ص 400، ح 5861 و تفسیر عیاشی، ج 2، ص 211، ح 42.
4. گیلانی، عبدالرزاق: مصباح الشریعه، ص 137.
5.حدید، آیه 23.
6.نهجالبلاغه، حكمت 439، همچنین ر.ك: كلینی، كافی، ج 2، ص 128، ح 4؛ و شیخ صدوق، امالی، ص 714، ح 984، و خصال، ص 437، ح 26.
7.ر.ك: نراقی: جامع السّعادات، ج 2، ص 65 ـ 74؛ فیض كاشانی، محسن: المحجه البیضاء، ج 7، ص 357 ـ 364.