نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: نکاتی درباره عفو و گذشت و بزرگواری در سیره بزرگان

  1. Top | #1


    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    970
    نوشته
    3,832
    تشکر
    10,277
    مورد تشکر
    7,609 در 1,949
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    parbane نکاتی درباره عفو و گذشت و بزرگواری در سیره بزرگان

    نامههای بی امضاء


    نکاتی درباره عفو و گذشت و بزرگواری در سیره بزرگان


    بسم االه الرحمن الرحیم

    وَ لَا تَسْتَوِى الحَْسَنَةُ وَ لَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتىِ هِىَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِى بَیْنَكَ وَ بَیْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلىِ‏ٌّ حَمِیمٌ* وَ مَا یُلَقَّئهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبرَُواْ وَ مَا یُلَقَّئهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ(1)؛ و نیكى با بدى یكسان نیست. [بدى را] به آنچه خود بهتر است دفع كن آن گاه كسى كه میان تو و میان او دشمنى است، گویى دوستى یك‏دل مى‏گردد. و این [خصلت‏] را جز كسانى كه شكیبا بوده‏اند نمى‏یابند، و آن را جز صاحب بهره‏اى بزرگ، نخواهد یافت.

    عفو و گذشت از صفات حسنهای است که حکایت از وجود کمالات متعددی در صاحبش دارد، خصوصا برخورد نیک با کسی که به انسان بدی کرده است. از جمله این که حاکی از کرامت و بزرگواری، حلم و بردباری، شرح صدر و ظرفیت داشتن، بزرگی و سعه وجودی، تواضع و... است و هم تمرینی برای رشد یافتن این کمالات در انسان است.

    عفو و گذشت علاوه بر نتایج و پاداشهای آخرتی، برکات دنیایی در زندگی فردی و اجتماعی دارد؛ از جمله این که بر عزت انسان میافزاید، دشمنیها و کینهها را از بین میبرد، گاهی دشمنان سرسخت را به دوستان صمیمی مبدل میسازد، سبب سلامت روح و آرامش شخصی و اجتماعی است، جلوی تداوم ناهنجاریها، خشونتها و کینهتوزیها را میگیرد و در واقع نقطه پایانی بر آن ها میگذارد.

    کسی که اشتباه دیگران را نادیده بگیرد خدای متعال نیز گناهان او را نادیده میگیرد و او را مورد رحمت و مغفرت قرار میدهد.

    نکته دیگر این است که به هر حال در زندگی اجتماعی (از خانواده گرفته تا اجتماعات بزرگ)، تقابلها و برخوردهایی پیش میآید و کمتر کسی دیده میشود که حقی از او ضایع نشده باشد؛ اگر روحیه گذشت و چشم پوشی حاکم نباشد، بنیان این اجتماعات بسیار سست خواهد شد.

    عفو و گذشت هم در سخنان و هم در سیره عملی اولیاء الهی مشهود و ملموس میباشد که در ادامه این نوشتار، نمونههایی از آن را میبینیم.

    عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) فِی خُطْبَتِهِ: أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِخَیْرِ خَلَائِقِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ الْعَفْوِ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ الْإِحْسَانُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیْكَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَكَ (2)؛ عبد اللَّه بن سنان گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله در خطبه خود فرمودند: اینك شما را از بهترین ملكات و صفات دنیا و آخرت مطلع سازم و آنها عبارتند از: عفو و گذشت در برابر كسى كه به شما ظلم مى‏كند، و رفت و آمد با كسى كه با شما قطع رابطه كرده، و احسان به كسى كه به شما بدى نموده، و بخشش به كسى كه شما را محروم ساخته است. (3)

    در روایتی از رسول خدا (صلوات الله علیه و آله و سلم) آمده است که «مَن کثُر عفوُه مُدّ فی عُمره (4)؛ کسی که عفوش زیاد باشد، عمرش طولانی شود

    امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: العفو مع القدرة جُنّة من عذاب الله سبحانه (5)؛ عفو و گذشت به هنگام قدرت، سپری در برابر عذاب خدای سبحان است.

    مصداق روشن عفو و چشم پوشی در جایی است که انسان قدرت انتقام داشته باشد؛ وگرنه وقتی که انسان از روی ناچاری سکوت کند، ممکن است منجر به حقد و کینه گردد و گناهان بسیاری از قبیل سوء ظن، حسد، غیبت، تهمت و... را به دنبال آورد.
    امضاء



  2. تشكر

    هاله (31-05-2011)

  3.  

  4. Top | #2


    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    970
    نوشته
    3,832
    تشکر
    10,277
    مورد تشکر
    7,609 در 1,949
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    سیره علامه طباطبایی


    خدمت علامه طباطبائی (ره) گفته شد: «شخصی، ضد المیزان کتابی نوشته است.»
    ایشان بدون این که خشمگین شود، فقط دو کلمه فرمود؛ فرمود: «بسیار خوب!» (6)

    یک بار به علامه گفتند: «فلان کس از شما انتقاد کرده است.»
    علامه فرمود: «من که رسوای جهانم! عیب من یکی دو تا نیست؛ خوب این هم رویش.» (7)

    یکی از شاگردان علامه می‌گوید:

    استاد بزرگوار علامه طباطبایی (ره) در برخورد با بداندیشان و شیطان صفتان، نیز شیوه‌ای الهام گرفته از کتاب و سنت داشتند.
    به خاطر دارم هنگامی که نابخردی از روی غرض ورزی اقدام جاهلانه‌ای در جهت تضعیف شخصیت علمی ایشان انجام داده بود و جمعی از علاقمندان اجازه می‌خواستند که او را توبیخ نمایند؛ با کمال آرامش و متانت این آیه را فرمودند:
    «لَا یحَِیقُ الْمَكْرُ السَّیئّ‏ُِ إِلَّا بِأَهْلِه»‏ (8)؛ مكر بد جز به اهل مكر برنمى‏گردد.
    و طولی نکشید که مصداق این آیه شریفه در حق وی تحقق یافت. این تجربه، درباره چند نفر به صورت گرفتاری‌ها و رسوائی‌های عجیبی تکرار شد و این حقیقت عملاً به ثبوت رسید که ناسپاسی نسبت به نعمت وجود مردان الهی و اسائه ادب به علمای ربانی، موجب سلب توفیق و خذلان و رسوایی دنیا و آخرت می‌شود. (9)

    نامههای بی امضاء

    یکی از شاگردان علامه طباطبائی می‌نویسد:
    برای مرحوم علامه نامه‌های بسیاری حاوی ناسزا، ناروا، فحش، تهمت و سخنان پوچ می‌رسید و چون (اغلب یا همه آن‌ها) بیامضا بود، ما می‌پنداشتیم که ایشان نامه‌های بی امضا را مطالعه نمی‌کنند.
    روزی به محضرشان عرض کردم:
    شنیده شده که حضرت عالی نامه‌ها را که باز می‌کنید، اول به محل امضا نگاه می‌کنید و نامه‌های بی امضا را اصلاً نمی‌خوانید. ایشان با تبسم ملیحی فرمودند:
    «همه نامه‌ها را مطالعه می‌کنم ... نامه‌های بی امضا را هم مطالعه می‌کنم!» (10)

    استاد امجد -از علمای بزرگ حاضر و از شاگردان مورد توجه علامه طباطبایی- نقل می‌کنند:
    مرحوم استاد، هیچ نامه نام و نشان داری را بی پاسخ نمی‌گذاشتند. حتی اگر حامل ناسزا به ایشان بود، جوابی کریمانه به آن می‌دادند.
    شخصی که ایشان را با سخنانش آزار می‌داد و با علامه دشمنی می‌کرد، در مجامع، مورد احترام استاد بود و استاد به او می‌فرمود:
    «به حرم که می‌روم، اول برای شما دعا می‌کنم!»
    هیچ کس نمی‌توانست علامه را خشمگین کند. به طور خلاصه می‌توان گفت:
    «علامه، له شده بود». [یعنی دیگر هیچ چیز از ایشان باقی نمانده بود.]
    با آن که تا آن اندازه نسبت به فرصت و وقت حساس بود (تا حدی که مثلاً پس از نگارش مطالب، نقطه گذاری می‌کرد تا چند ثانیه وقت کمتری صرف شود)، اما اگر طلبه‌ای کوچک با ایشان سخن می‌گفت، تا پایان کلامش گوش می‌داد و من در عمرم کسی را چنین ندیدم. (11)
    امضاء



  5. Top | #3


    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    970
    نوشته
    3,832
    تشکر
    10,277
    مورد تشکر
    7,609 در 1,949
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    سیره آیت الله کوهستانی



    آیت الله شیخ محمد کوهستانی از جمله پرهیزکارانی است که به نحو شایسته خود را به این صفت زیبا آراسته و در برابر آزار و اذیت‌های جاهلان صبر و حلم را پیشه خود ساخته بود و به همگان حتی دشمنان خود سعه صدر داشت و کسی را از گذشت و رحمت خویش دور نمی‌ساخت.
    یکی از شاگردان، از قول ایشان نقل کرد که فرمودند:
    «من هر سال شب عید فطر همه کسانی را که در حق من ظلم و جفا نمودند می‌بخشم.»
    چرا که خود در مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام پرورش یافته و بهتر از هر کس سزاوار داشتن صفت عفو وگذشت بود. (12)

    یکی از شاگردان ایشان می‌گوید:

    ایامی که در حوزه کوهستان مشغول تحصیل بودم بر روی مسئله‌ای بین برخی از اهالی محل نزاع و کش مکش رخ داد.
    یکی از جاهلان به آقا بیادبی روا داشته و این نزاع را به ایشان نسبت داده و گفت: «این دود از کنده شما بلند شده است!»
    آقا در پاسخ آن فرد جاهل چیزی نفرمود و سکوت اختیار کرد، اما صبر و حلم آقا اثر وضعی خود را گذاشت، من همان شب داخل حسینیه خوابیده بودم آقا جان نیز در آن شب در حسینیه استراحت کرده بود، نصف شب متوجه شدم که درِ حیاط حسینیه را کسی می‌کوبد، خواستم بروم در را باز کنم؛ ولی آقا جان اجازه نداد و فرمود:
    «من خودم در را باز می‌کنم.»
    هنگام بیرون رفتن، درِ اتاق را بست که من از چیزی آگاه نگردم ولی من بیدار بودم وقتی آقا جان در را باز کرد دید مادر همان شخصی است که به ایشان جسارت کرده بود، یک استکان آب آورده که پسرش سخت مریض شده برای شفای وی آقا جان بر آن دعا بخواند.
    آقا جان هم با بزرگواری آب را برداشت و شاید در حدود بیست دقیقه در حالی که در حیاط قدم می‌زد بر آب دعا خواند و به آن مادر برگرداند که آن شخص در اثر دعای معظم له شفا یافت. (13)
    آیت الله نصیری از شاگردان برجسته مرحوم کوهستانی درباره صبر و حلم ایشان در برابر اهانت‌ها و بی ادبی‌های اشخاص جاهل فرمودند:

    شخصی در اثر هواهای نفسانی و سوء ظن نامه توهین آمیزی برای من نوشته که سخت مرا متأثر نمود، چرا که سزاوار آن همه بدگویی و اهانت نبودم برای تسکین خاطر و درد دل، خدمت استادم آیت الله کوهستانی رسیدم و نامه آن شخص را به آقا نشان دادم و خواستم از معظم له چاره جویی نمایم.
    پس از ملاحظه نامه فرمودند:
    «آن چه که این آدم برای من نوشته به مراتب بدتر و قبیح‌تر بود نگران نباش باید بیش از این‌ها صبر و تحمل داشته باشی در جواب نامه او بنویس: من و شما هر دو عقیده به قیامت داریم و هر دو هم روزی وارد قیامت خواهیم شد جواب حرف‌های شما باشد تا در قیامت هر طور که خدای من و تو صلاح دانست عمل می‌کنم.»
    آیت الله نصیری فرمود:
    وقتی متوجه شدم که آن شخص برای آقای کوهستانی نیز چنین نامه‌ای نوشته است، شرمنده شدم که چرا این نامه را به ایشان نشان دادم، وقتی برای آقای کوهستانی با آن همه عظمت چنین نامه‌هایی می‌آید دیگر تکلیف من و امثال من معلوم است؛ و آنجا دریافتم که صبر و استقامت آقا چهقدر زیادتر است. (14)

    امضاء



  6. Top | #4


    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    970
    نوشته
    3,832
    تشکر
    10,277
    مورد تشکر
    7,609 در 1,949
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    parvaneh

    پی نوشت ها:

    (1) فصّلت، 34 و 35
    (2) الكافى، ج2، ص107؛ بحار الأنوار، ج‏68، ص399، باب93: الحلم و العفو و كظم الغیظ
    (3) ترجمه الإیمان و الكفر بحار الانوار، ج‏2، ص298، 93 بردبارى و گذشت
    (4) میزان الحکمة، ج3، حدیث13184
    (5) غررالحکم، ج1، حدیث 1547
    (6) سایت صالحین
    (7) همان
    (8) فاطر، 43
    (9) سایت صالحین
    (10) همان
    (11) همان
    (12) کتاب بر قله پارسایی
    (13) همان
    (14) همان
    فرآوری: رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان
    امضاء



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi