نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: خدايا برما رحم كن از تنگي قبر و از عذاب ....

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    doooaaa خدايا برما رحم كن از تنگي قبر و از عذاب ....





    در میان انبوه جمعیت گم شده ایم،اعمال و افکار و احساسات لطیف پاک آنها را به خویشتن نسبت می دهیم، آدم های پر مدعایی هستیم در حالی که در عمل بر خلاف ادعایمان کم کار ترین هستیم.

    نقاب به صورت زده ایم و پشت آن چهره ای کریه المنظر خودمان، مخفی شده ایم. و به همین صورتک تصنعی می نازیم و مغرور می شویم.

    گاهی پوز نعمت های ظاهر یمان را می دهیم و احساس ثروت میکنیم در حالی که حقیقتاً اگر آن چه انسان را ثروتمند میکند زبان داشت و خود را معرفی می نمود، گدائی بیش نبودیم .

    خلاصه در پایان همه مرگ را از یاد برده ایم چون اگر به فکر مرگ بودیم ظاهر دنیا این چنین نبود..مرگ! یگانه حقیقت ملموس واقعیت انکار نشدنی در این خاکدان تیره و کهنه سرای سپنجی است.

    شاید تا کنون داستان آن مرد کوزه گر را شنیده اید که هر وقت کسی می مرد یک سنگ در کوزه ی جلوی مغازه اش می انداخت، یعنی به تعداد هر مرده یک سنگ در کوزه وجود داشت روزی یک نفر سراغ کوزه گر می رود اما میبیند در مغازه ی او بسته است از چند نفر که پرس وجو میکند متوجه می شود که کوزه گر مرده است.

    ناگهان یاد سنگ انداختن کوزه گر در کوزه می افتد و با خود می گوید « عاقبت کوزه گر هم در کوزه افتاد ». شاید همین امروز من و شما هم در گوزه افتادیم، شاید همین الان نگارنده، جمله ی خو را تمام کمال ادا نکرده، اجل مثل ساعقه بر سرش فرود آید و در جا خشکش کند، خلاصه طومار زندگی ما نیز به پایان می رسد در حالی که جز شرمندگی و خجالت از خودمان چیزی بر جای نگذاشته ایم . آیا تا به حال فکر کرده اید ت چه حد برای مرگ آماده شده اید که اگر از آن فرار کنید شما را می یا بد و اگر بر جای خود بمانید شما را می گیرد و اگر فراموشش کنید شما را از یاد نبرد.

    آری مرگ! با شدت ها و سختی و وحشت های گیج کننده فرا می رسد و انسان را در یک حیرانی و سر گردانی عجیبی فرو می برد و به انسان حالت مستی و بی هوشی دست می دهد مستی بر عقل او چیره می شود و او را در اضطراب شدیدی فرو می برد و قرآن در این باره میگوید و سر انجام سکرات مرگ فرا می رسد و گفته می شود این همان چیزی است که از آن فرار می کردی».

    یاد یک حدیث از امام صادق افتادم که چه سخن حکیمانه ای فرمودند: وقتی پشت سر جنازه ای حرکت میکنی، پندارید خود در درون تابوت هستید و به خدا اصرار میکنید که شما را برگرداند حال برگشته اید ببینید چه کاره هستید بعضی موقع که گذرم بر قبرستان می افتد احساس میکنم که قبر ها با من حرف می زنند می دانید آن ها به من چه می گویند، فریاد می آورند ای پسر آدم در پشت من خندان و شاد می گردی ولی در شکم من گریان و محزون خواهی بود، در پشت من زبان شیوا و رثایی داری ولی در شکم من ساکت و خاموش خواهی بود.

    می خواهم عرایضم را با کلامی از حضرت عیسی مسیح به پایان بر سانم.
    « هر کس بخواهد زندگی را حفظ کند آن را از دست خواهد داد و کسی که زندگی اش را برای خدا از دست بدهد در حقیقت آن را حفظ کرده است»

    خدایا بر ما رحم کن، ما در این دنیا غریبیم
    پرورد گارا بر موقع مرگمان که غم و حسرت
    تمام وجودمان را فرا خواهد گرفت به دادمان برس.
    بر ما رحم کن از تنگی قبر و از عذاب قبر..




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكرها 2

    خادمه زینب کبری(س) (09-06-2011), سابحات (09-02-2012)

  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi