5ـامير المؤمنين
12ـ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اگر مردم مىدانستند كه على از چه زمانى امير مؤمنان ناميده شد هرگز فضائل او را انكار نمىكردند. وى آنگاه اين لقب گرفت كه آدم ميان روح و جسد بود (و هنوز آفرينش او كامل نگشته بود)، و آنگاه كه خداوند (در عالم ذر از آفريدگان اقرار گرفت و)فرمود: «آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: چرا». فرمود: «من پروردگار شما هستم، و محمد پيامبر شماست، و على امير شما».
13ـ جابر بن يزيد گويد: به امام باقر عليه السلام گفتم: چرا امير مؤمنان عليه السلام را بدين لقب ناميدهاند؟ فرمود: زيرا مؤمنان را آذوقه (علم و معرفت) مىرساند، مگر نشنيدهاى كه در كتاب خدا (در داستان يوسف) فرموده: و نمير أهلنا «و خانواده خود را آذوقه مىرسانيم» ؟!
14ـ امام صادق عليه السلام فرمود: آن حضرت به لقب امير مؤمنان ناميده شده، و امير از ميرة العلم است (خوراك علم رساندن)، زيرا عالمان از علم او بهره مىبرند، و علمى را كه از او ستاندهاند به كار مىگيرند.
15ـ عبد المؤمن مى گويد: به امام باقر عليه السلام گفتم: از چه رو امير مؤمنان را بدين لقب ناميدند؟ فرمود: زيرا آذوقه رسانى مؤمنان به دست اوست،اوست كه آنان را خوراك علم مىدهد.
16ـ هنگامى كه على عليه السلام به دنيا آمد و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به خانه ابى طالب رفت، على عليه السلام به وجد آمد و در چهره رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم خنديد و گفت: «سلام بر تو اى رسول خدا». سپس گفت: «به نام خداوند بخشاينده مهربان، تحقيقا مؤمنان رستگار شدند، آنان كه در نماز خشوع دارند». رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: تحقيقا به سبب تو رستگار شدند، به خدا سوگند تو امير آنهايى كه از دانشهاى خود به آنان خوراك معنوى مىدهى، و به خدا سوگند تو رهنماى آنانى و آنان به سبب تو هدايت مىيابند.
اشكال :
از اين اخبار استفاده مىشود كه علت نامگذارى على عليه السلام به امير المؤمنين آن است كه مؤمنان از دست او خوراك معنوى مىگيرند و او نيز خوراك معنوى آنان را تأمين مىنمايد، و اين مىرساند كه امير از مير گرفته شده و اين خلافى روشن است،زيرا امير بر وزن فعيل از كلمه امر كه مهموز الفاء است گرفته شده، و مير اجوف يائى است و ميان انها در اشتقاق تناسبى وجود ندارد.
پاسخ :
پاسخ اين اشكال همان است كه علامه مجلسى رحمه الله فرموده است كه: «ميره با كسره ميم به معناى جلب كردن و فراهم آوردن طعام است، و پاسخ اين اشكال كه مبدأ اشتقاق امير با مير يكى نيست از چند وجه است:
الف) اين كه قلب صورت گرفته باشد (جا به جايى حروف يا تغيير بعضى به بعض ديگر)، و اين به چند جهت درست نيست و آن جهات روشن است.
ب) آن كه امير فعل مضارع به صيغه متكلم باشد، و آن حضرت اين جمله را مىفرموده (امير المؤمنين يعنى: مؤمنان را آذوقه مىدهم)سپس علم بالغلبه شده و به صورت اسم در آمده و حضرتش بدين نام مشهور گشته است، مانند تأبط شرا كه جملهاى است كه نام شخصى شده است .
ج) مراد آن است كه اميران دنيا را از آن رو امير گويند كه به پندار خودشان عهده دار تهيه خوراك و آذوقه و ما يحتاج مردم در امر معاش آنهايند، و على عليه السلام هم امير مؤمنان است و امارتش در امرى بزرگتر از امور فوق است، زيرا به آنان خوراكى مىرساند كه موجب حيات ابدى و نيروى روحانى آنهاست گر چه با ساير اميران در مورد مير جسمانى نيز شريك است،و اين بهترين وجه است».
توضيح :
اين كه در كلمه «قلب» صورت گرفته باشد، درست نيست،زيرا اولا قلب خلاف قاعده ادبى است . ثانيا اگر عين الفعل مير (ياء) به فاء الفعل انتقال يافته باشد مى شود يمر، و وزن فعيل آن مىشود: يمير، و روشن است كه مقصود ما حاصل نمىشود زيرا يمير غيراز امير است. و اگر منظور از قلب، قلب جوهرى يعنى ابدال باشد، باز هم درست نيست، زيرا دليلى براى اين قلب وجود ندارد.
و اين كه امير فعل مضارع باشد گر چه از وجه اول به واقع نزديكتر است اما باز هم درست نيست، زيرا اگر فعلى به صورت اسم درآمد، بر اساس حكايت بايد هميشه به يك صورت باشد و حركت آخر آن تغيير نيابد، بنا بر اين بايد هميشه أمير المؤمنين به صورت مرفوع خوانده شود در صورتى كه مىدانيم إعراب اين كلمه به حسب عوامل مختلف تغيير مىيابد.
اما وجه سومى كلامى وجيه و قولى لطيف است كه به اندكى توضيح نياز دارد.
توضيح آنكه: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم واسطه فيض خداوند به موجودات است و هر نعمت مادى و معنوى كه به آفريدگان مىرسد به واسطه آن وجود مقدس است.
و از آن جهت كه على عليه السلام دروازه شهر علم و فقه و حكمت رسول خداصلى الله عليه و آله و سلم است، و نورش با نور آن حضرت يكى است و از منبع همان نور جدا شده و نفس و روح و جايگاه علم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است، و آن دو بزرگوار از يك پستان شير معنا خوردهاند، و هر دو از نور خداوند جدا گرديدهاند، پس على عليه السلام در همه فضائل و مناقب ـ جز نبوت ـ شريك رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم است، بنابر اين آن وجود مقدس نيز واسطه فيض خداست و بركات مادى و معنوى از مجراى آن امام بزرگوار به آفريدگان به ويژه به مؤمنان مىرسد. از اين رو مىتوان گفت كه آن حضرت امير و سالار مؤمنان است كه مسئوليت فراهم آوردن آذوقه و خوراك معنوى مؤمنان به عهده اوست.