صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14

موضوع: ♥*۞*♥فضائل حضرت زینب(سلام الله علیها)♥*۞*♥

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1181
    نوشته
    12,590
    صلوات
    7
    دلنوشته
    1
    اللّهم عجّل لولیّک الفرج
    تشکر
    20,030
    مورد تشکر
    15,994 در 7,114
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    shamee ♥*۞*♥فضائل حضرت زینب(سلام الله علیها)♥*۞*♥

    طلیعه سخن:


    حضرت زینب علیها السلام دختر امیر المومنین و حضرت زهرا علیهما السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه منوره دیده به جهان گشود، در پنج‏ سالگى مادر خود را از دست داد و از همان دوران طفولیت‏ با مصیبت آشنا گردید .



    در دوران عمر با رکت‏ خویش، مشکلات و رنج‏هاى زیادى را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخى چون اسارت و . . . را تحمل کرد . این سختى‏ها از او فردى صبور و بردبار ساخته بود (۱).


    او را ام کلثوم کبرى، و صدیقه صغرى می نامیدند . از القاب آن حضرت، محدثه، عالمه و فهیمه بود .

    او زنى عابده، زاهده، عارفه، خطیبه و عفیفه بود . نسب نبوى، تربیت علوى، و لطف خداوندى از او فردى با خصوصیات و صفات برجسته ساخته بود، طورى که او را «عقیله بنى هاشم‏» می‏گفتند .

    با پسر عموى خود «عبد الله بن جعفر» ازدواج کرد و ثمره این ازدواج فرزندانى بود که دو تن از آن‏ها (محمد و عون) در کربلا، در رکاب ابا عبد الله الحسین علیه السلام شربت‏ شهادت نوشیدند (2).


    آن بانوى بزرگوار سر انجام در پانزدهم رجب سال ۶۲ هجرت، با کوله بارى از اندوه و غم و محنت و رنج دار فانى را وداع گفت .



    در این تاپیک برآنیم که گوشه هایى از مناقب و فضائل آن حضرت را بررسى و بیان کنیم .



    امضاء
    إِلَهِي أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ

  2. تشكرها 3

    soudabe (07-05-2012), نرگس منتظر (10-12-2011), سجاد (19-06-2011)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1181
    نوشته
    12,590
    صلوات
    7
    دلنوشته
    1
    اللّهم عجّل لولیّک الفرج
    تشکر
    20,030
    مورد تشکر
    15,994 در 7,114
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    shamee



    ۱- زینت پدر

    معمولا پدر و مادر نام فرزند را انتخاب مى‏کنند، ولى در جریان ولادت حضرت زینب علیها السلام والدین او این کار را به پیامبر اسلام جد بزرگوار آن بانو، واگذار نمودند .


    پیامبر صلى الله علیه و آله که در سفر بود، بعد از بازگشت از سفر، به محض شنیدن خبر تولد، سراسیمه به خانه على علیه السلام رفت، نوزاد را در بغل گرفت و بوسید، آن گاه نام زینب (زین + اب) را که به معناى «زینت پدر» است‏براى این دختر انتخاب نمود (۳) .

    امضاء
    إِلَهِي أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ

  5. تشكرها 3

    soudabe (07-05-2012), نرگس منتظر (10-12-2011), سجاد (19-06-2011)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1181
    نوشته
    12,590
    صلوات
    7
    دلنوشته
    1
    اللّهم عجّل لولیّک الفرج
    تشکر
    20,030
    مورد تشکر
    15,994 در 7,114
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    shamee

    ۲- علم الهى

    مهمترین امتیاز انسان نسبت‏به سایر موجودات - حتى ملائکه - دانش و بینش اوست .


    «وعلم آدم الاسماء کلها ثم عرضهم على الملائکه فقال انبئونى باسماء هؤلاء ان کنتم صادقین . قالوا سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا انک انت العلیم الحکیم‏» (۴) ; «سپس علم اسماء [ علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات] را همگى به آدم آموخت . بعد آن‏ها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مى‏گویید، اسامى این‏ها را به من خبر دهید . عرض کردند: تو منزهى . ما چیزى جز آن چه به ما تعلیم داده‏اى نمى‏دانیم; تو دانا و حکیمى .»


    و برترین علم‏ها، علمى است که مستقیما از ذات الهى به شخصى افاضه شود، یعنى داراى علم «لدنى‏» باشد . خداوند متعال در مورد حضرت خضر علیه السلام می‏فرماید: «وعلمناه من لدنا علما» (۵) ; «علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بودیم .»


    حضرت زینب علیها السلام به شهادت امام سجاد علیه السلام داراى چنین علمى است، آن جا که به عمه‏اش خطاب کرد و فرمود: «انت عالمه غیر معلمه وفهمه غیر مفهمه (۶) ; تو دانشمند معلم ندیده و فهمیده‏اى فهم نیاموخته هستى .»
    امضاء
    إِلَهِي أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ

  7. تشكرها 2

    soudabe (07-05-2012), سجاد (19-06-2011)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1181
    نوشته
    12,590
    صلوات
    7
    دلنوشته
    1
    اللّهم عجّل لولیّک الفرج
    تشکر
    20,030
    مورد تشکر
    15,994 در 7,114
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    shamee

    ۳- عبادت و بندگى

    زینب علیها السلام به خوبى از قرآن آموخته بود، که هدف از آفرینش و خلقت انسان رسیدن به قله کمال بندگى است . «ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون‏» (۷) ; «من جن و انس را نیافریدم جز براى این که عبادت کنند .»


    او عبادت‏ها و نماز شب‏هاى پدر و مادر را از نزدیک دیده بود . او در کربلا شاهد بود که برادرش امام حسین علیه السلام در شب عاشورا به عباس فرمود: «ارجع الیهم واستمهلهم هذه المشیه الى غد لقد نصلى لربنا اللیله وندعوه ونستغفره فهو یعلم انى احب الصلوه له وتلاوه کتابه وکثره الدعاء والاستغفار (۸) ; به سوى آنان باز گرد و این شب را تا فردا مهلت‏بگیر شاید بتوانیم امشب را به نماز و دعا و استغفار در پیشگاه خدایمان مشغول شویم . خدا خود مى‏داند که من نماز، قرائت قرآن، زیاد دعا کردن و استغفار را دوست دارم .» در این جملات صحبت از اداى تکلیف نیست، بلکه سخن از عشق به عبادت و نماز است .


    شب خیز که عاشقان به شب راز کنند *** گرد در بام دوست پرواز کنند
    هر جا که درى بود به شب در بندند *** الا در دوست را که شب باز کنند
    حضرت زینب علیها السلام نیز از عاشقان عبادت و شب زنده داران عاشق بود، و هیچ مصیبتى او را از عبادت باز نداشت . امام سجاد علیه السلام فرمود: «ان عمتى زینب کانت تؤدى صلواتها، من قیام الفرائض والنوافل عند مسیرنا من الکوفه الى الشام وفى بعض منازل کانت تصلى من جلوس لشده الجوع والضعف (۹) ; عمه‏ام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مى‏نمود و در بعضى منازل به خاطر شدت گرسنگى و ضعف، نشسته اداى تکلیف می‏کرد .»


    آن حضرت حتى در حساس ‏ترین شب زندگى; شب هجران از حسین علیه السلام و برادران، تهجد و شب زنده داریش را ترک نکرد . از فاطمه بنت الحسین علیه السلام نقل شده است که فرمود: «واما عمتى زینب فانها لم تزل قائمه فى تلک اللیله اى عاشره من المحرم فى محرابها تستغیث الى ربها وماهدات لناعین ولا سکنت لنا زمره (۱۰) ; عمه‏ام زینب در تمام شب عاشورا در محراب خویش ایستاده و به پروردگارش استغاثه مى‏کرد . در آن شب هیچ یک از ما نخوابید و صداى ناله ما قطع نشد .»


    امام حسین علیه السلام که خود معصوم و واسطه فیض الهى است هنگام وداع به خواهر عابده‏اش مى‏فرماید: «یا اختاه لا تنسینى فى نافله اللیل (۱۱) ; خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش مکن!» این نشان از آن داردکه این خواهر، به قله رفیع بندگى و پرستش راه یافته و به حکمت و هدف آفرینش دست‏یازیده است .
    امضاء
    إِلَهِي أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ

  9. تشكرها 2

    soudabe (07-05-2012), سجاد (19-06-2011)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1181
    نوشته
    12,590
    صلوات
    7
    دلنوشته
    1
    اللّهم عجّل لولیّک الفرج
    تشکر
    20,030
    مورد تشکر
    15,994 در 7,114
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    shamee

    ۴- عفت و پاکدامنى

    عفت و پاکدامنى، برازنده‏ترین زینت زنان، و گران قیمت‏ترین گوهر براى آنان است .
    حضرت زینب علیها السلام درس عفت را به خوبى در مکتب پدر آموخت، آن جا که فرمود: «ما المجاهد الشهید فى سبیل الله باعظم اجرا ممن قدر فعف یکاد العفیف ان یکون ملکا من الملائکه (۱۲) ; مجاهد شهید در راه خدا، اجرش بیشتر از کسى نیست که قدرت دارد اما عفت مى‏ورزد، نزدیک است که انسان عفیف فرشته‏اى از فرشتگان باشد .»


    زینب کبرى عفت‏ خویش را حتى در سخت‏ ترین شرایط به نمایش گذاشت . او در دوران اسارت و در حرکت از کربلا تا شام سخت‏بر عفت‏خویش پاى می‏فشرد . مورخین نوشته‏اند: «وهى تستر وجهها بکفها، لان قناعها قد اخذ منها (۱۳) ; او صورت خود را با دستش می‏پوشاند چون روسریش از او گرفته شده بود .»


    شاعر عرب به همین قضیه اشاره کرده و میگوید:


    ورثت زینب من امها *** کل الذى جرى علیها وصار
    زادت ابنه على امها *** تستر بالیمنى وجوها فان
    تهدى من دارها الى شر دار *** اعوزها الستر تمد الیسار
    «زینب تمامى آن چه بر مادر گذشت را به ارث برد، منتهى دختر سهم اضافه‏اى برداشت که از خانه‏اش به بدترین خانه حرکت کرد (به اسارت رفت).
    صورت را [در اسارت] با دست راست میپوشاند و اگر پوشش او را نیازمند می‏کرد، از دست چپ هم بهره می‏برد .»



    و آن بانوى بزرگوار بود که براى پاسدارى از مرزهاى حیا و عفاف بر سر یزید فریاد میآورد که «ا من العدل یا بن الطلقاء تحذیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟ قد هتکت‏ستورهن و ابدیت وجوههن (۱۴) ; اى پسر آزاد شده‏هاى [جدمان پیامبر اسلام] آیا این از عدالت است که زنان و کنیزکان خویش را پشت پرده نشانى، و دختران رسول خدا صلى الله علیه و آله را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانى؟ نقاب آنان را دریدى و صورت‏هاى آنان را آشکار ساختى .»
    امضاء
    إِلَهِي أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ

  11. تشكرها 2

    soudabe (07-05-2012), سجاد (19-06-2011)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1181
    نوشته
    12,590
    صلوات
    7
    دلنوشته
    1
    اللّهم عجّل لولیّک الفرج
    تشکر
    20,030
    مورد تشکر
    15,994 در 7,114
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    shamee

    ۵- ولایت مدارى

    قرآن بدون هیچ قید و شرطى در کنار اطاعت مطلق از خداوند، دستور به اطاعت از پیامبر صلى الله علیه و آله و صاحبان امر، یعنى، ائمه اطهار علیهم السلام میدهد . «اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولى الامر منکم‏» (۱۵) ; «از خداوند و رسول و اولو الامر اطاعت کنید .»


    حضرت زینب علیها السلام که حضور هفت معصوم (۱۶) را درک کرده، در تمامى ابعاد ولایت مدارى (معرفت امام، تسلیم بى چون و چرا بودن، معرفى و شناساندن ولایت، فداکارى در راه آن و) . . . سر آمد است .


    او با چشمان خود مشاهده کرده بود که چگونه مادرش خود را سپر بلاى امام خویش قرار داد و خطاب به ولى خود گفت: «روحى لروحک الفداء ونفسى لنفسک الوقاء (۱۷) ; [اى ابالحسن] روحم فداى روح تو و جانم سپر بلاى جان تو باد .» و سرانجام جان خویش را در راه حمایت از على علیه السلام فدا نمود و شهیده راه ولایت گردید . حضرت زینب علیها السلام به خوبى درس ولایت مدارى را از مادر فرا گرفت و آن را به زیبایى در کربلا به عرصه ظهور رساند .


    از یک سو در جهت معرفى و شناساندن ولایت، از طریق نفى اتهامات و یاد آورى حقوق فراموش شده اهل بیت تلاش کرد . از جمله در خطبه شهر کوفه فرمود: «وانى ترحضون قتل سلیل خاتم النبوه ومعدن الرساله وسید شباب اهل الجنه (۱۸) ; لکه ننگ کشتن فرزند آخرین پیامبر و سرچشمه رسالت و آقاى جوانان بهشت را چگونه خواهید شست؟»


    و همچنین در مجلس ابن زیاد (۱۹) ، شهر شام، و مجلس یزید، ولایت و امامت را به خوبى معرفى نمود .
    از سوى دیگر سر تا پا تسلیم امامت‏بود; چه در دوران امام حسین علیه السلام و چه در دوران امام سجاد علیه السلام حتى در لحظه‏اى که خیمه گاه را آتش زدند، یعنى در آغاز امامت امام سجاد علیه السلام نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: اى یادگار گذشتگان . . . خیمه‏ها را آتش زدند ما چه کنیم؟ فرمود: «علیکن بالفرار; فرار کنید . (۲۰) »




    از این مهمتر در چند مورد، زینب علیها السلام از جان امام سجاد علیها السلام دفاع کرد و تا پاى جان از او حمایت نمود .


    ۱- در روز عاشورا; هنگامى که امام حسین علیه السلام براى اتمام حجت، درخواست‏یارى نمود، فرزند بیمارش امام زین العابدین علیه السلام روانه میدان شد . زینب با سرعت‏حرکت کرد تا او را از رفتن به میدان نبرد باز دارد، امام حسین علیه السلام به خواهرش فرمود: او را باز گردان، اگر او کشته شود نسل پیامبر در روى زمین قطع مى‏گردد (۲۱) .


    ۲- بعد از عاشورا در لحظه هجوم دشمنان به خیمه‏ ها شمر تصمیم گرفت امام سجاد علیه السلام را به شهادت برساند، ولى زینب علیه السلام فریاد زد: تا من زنده هستم نمى‏گذارم جان زین العابدین در خطر افتد . اگر مى‏خواهید او را بکشید، اول مرا بکشید، دشمن با دیدن این وضع، از قتل امام علیه السلام صرف نظر کرد (۲۲) .


    ۳- زمانى که ابن زیاد فرمان قتل امام سجاد علیه السلام را صادر کرد، زینب علیها السلام آن حضرت را در آغوش کشید و با خشم فریاد زد: اى پسر زیاد! خون ریزى بس است . دست از کشتن خاندان ما بردار . و ادامه داد: «والله لا افارقه فان قتلته فاقتلنى معه; به خدا قسم هرگز او را رها نخواهم کرد . اگر مى‏خواهى او را بکشى مرا نیز با او بکش .»


    ابن زیاد به حضرت زینب نگریست و گفت: شگفتا از این پیوند خویشاوندى، که دوست دارد من او را با على بن الحسین بکشم . او را واگذارید .


    البته ابن زیاد کوچکتر از آن است که بفهمد این حمایت فقط به خاطر خویشاوندى نیست، بلکه به خاطر دفاع از ولایت و امامت است . اگر فقط مساله فامیلى و خویشاوندى بود، باید حضرت زینب علیها السلام جان فرزندان خویش را حفظ و آن‏ها را به میدان جنگ اعزام نمی‏کرد .


    آنکه قلبش از بلا سرشار بود *** دخت زهرا زینب غمخوار بود
    او ولایت را به دوشش مى‏کشید *** چون امام عصر او بیمار بود
    با طنین خطبه‏هاى حیدرى *** سخت او رسواگر کفار بود


    امضاء
    إِلَهِي أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ

  13. تشكر

    سجاد (19-06-2011)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1181
    نوشته
    12,590
    صلوات
    7
    دلنوشته
    1
    اللّهم عجّل لولیّک الفرج
    تشکر
    20,030
    مورد تشکر
    15,994 در 7,114
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    shamee

    ۶- روحیه بخشى



    در مسافرت‏ها و نیز در حوادث تلخ، آن چه بیش از هر چیز براى انسان لازم است، روحیه و دلگرمى است . اگر انسان براى انجام کارهاى مهم و حساس روحیه نداشته باشد، آن کار با موفقیت انجام نشده و به نتیجه نخواهد رسید و چه بسا با شکست نیز مواجه شود .


    یکى از بارزترین اوصاف حضرت زینب علیها السلام روحیه بخشى اوست . او بعد از شهادت مادر، روحیه بخش پدر و برادران بود، در شهادت برادرش امام حسن علیه السلام نقش مهمى را براى تسلاى بازماندگان ایفا کرد .


    پس از شهادت امام حسین علیه السلام و در طول دوران اسارت، این صفت نیکوى زینب بیشتر ظهور کرد . او پیوسته یاور غمدیدگان و پناه اسیران بود، از گودى قتلگاه تا کوچه ‏هاى تنگ و تاریک کوفه، از مجلس ابن زیاد تا ستمکده یزید، در همه جا فرشته نجات اسرا بود .




    نه تنها زینب از دین یاورى کرد *** به همت کاروان را رهبرى کرد
    به دوران اسارت با یتیمان *** نوازش‏ها به مهر مادرى کرد


    او حتى تسلى بخش دل امام سجاد علیه السلام بود، آن جا که می‏گفت: «لا یجز عنک ما ترى، فو الله ان ذلک لعهد من رسول الله الى جدک وابیک وعمک (۲۳) ; [اى پسر برادر! ] آن چه مى‏بینى (شهادت پدر) تو را بى تاب نسازد . به خدا سوگند! این عهد رسول خدا از جد و پدر و عمویت مى‏باشد .»
    امضاء
    إِلَهِي أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ

  15. تشكر

    سجاد (19-06-2011)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1181
    نوشته
    12,590
    صلوات
    7
    دلنوشته
    1
    اللّهم عجّل لولیّک الفرج
    تشکر
    20,030
    مورد تشکر
    15,994 در 7,114
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    shamee

    ۷- صبر



    یکى از بارزترین اوصاف انسان‏هاى کامل، صبر و بردبارى در فراز و نشیب‏هاى روزگار و تلخى‏هاى دوران است . قرآن کریم در آیات متعددى به صابران بشارت داده (۲۴) و پاداش‏هاى فراوان آن‏ها را یادآورى نموده است .


    حضرت زینب علیها السلام از این جهت در اوج کمال قرار دارد . در زیارتنامه آن حضرت میخوانیم: «لقد عجبت من صبرک ملائکه السماء; ملائکه آسمان از صبر تو به شگفت آمدند .» مخصوصا در ماجراى کربلا آن چنان صبر و رضا و تسلیم از خود نشان داد، که صبر از روى او خجل است .


    خدا در مکتب صبر على پرداخت زینب را *** براى کربلا با شیر زهرا ساخت زینب را
    بسان لیله القدرى که مخفى ماند قدر او *** کسى غیر از حسین بن على نشناخت زینب را
    سلام بر تو اى کسى که صبر شد حقیر تو *** ندیده بعد فاطمه جهان زنى نظیر تو


    در مجلس ابن زیاد; آن گاه که آن ملعون با نیش زبانش نمک به زخم زینب مى‏پاشد و براى آزردن او مى‏گوید: «کیف رایت صنع الله باخیک واهل بیتک (۲۵) ; کار خدا را با برادر و خانواده‏ات چگونه یافتى؟» او در واقع با تعریض میخواهد بگوید که دیدى خدا چه بلایى به سرتان آورد؟

    حضرت زینب علیها السلام در پاسخ درنگ نمى‏کند، گویى از قبل براى این شماتت‏ها اندیشه نموده و پاسخى آماده کرده است . او با آرامشى که از صبر و رضاى قلبى او حکایت داشت فرمود: «ما رایت الا جمیلا (۲۶) ; جز زیبایى چیزى ندیدم .»

    ابن زیاد از پاسخ یک زن اسیر در شگفت میماند، و از این همه صبر و استقامت و تسلیم او در مقابل مصیبت‏ها متعجب میشود و قدرت محاجه را از دست میدهد .



    اى زینبى که محنت عالم کشیده‏اى *** غیر از بلا و درد به عالم چه دیده‏اى؟
    یارب زنى و این همه استوارى و علو *** چون زینب صبور مگر آفریده‏اى؟
    امضاء
    إِلَهِي أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ

  17. تشكر

    سجاد (19-06-2011)

  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1181
    نوشته
    12,590
    صلوات
    7
    دلنوشته
    1
    اللّهم عجّل لولیّک الفرج
    تشکر
    20,030
    مورد تشکر
    15,994 در 7,114
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    shamee

    ۸- ایثار



    یکى دیگر از صفات حسنه انسان‏هاى برتر، مقدم داشتن دیگران بر خود است . امام على علیه السلام فرمود: «الایثار اعلى الایمان (۲۷) ; ایثار، بالاترین درجه ایمان است .» و فرمود: «الایثار اعلى الاحسان (۲۸) ; ایثار برترین احسان است .»


    حضرت زینب مجلله در این صفت نیز گوى سبقت را از دیگران ربوده است . او براى حفظ جان دیگران، خطر را به جان میخرد و در تمام صحنه‏ها، دیگران را بر خود مقدم می‏دارد .


    او در ماجراى کربلا حتى از سهمیه آب خویش استفاده نمیکرد و آن را نیز به کودکان می‏داد . در بین راه کوفه و شام، با این که خود گرسنه و تشنه بود، ایثار را به بند کشیده و آن را شرمنده ساخت .


    امام زین العابدین علیه السلام مى‏فرماید: «انها کانت تقسم ما یصیبها من الطعام على الاطفال لان القوم کانوا یدفعون لکل واحد منا رغیفا من الخبز فى الیوم واللیله (۲۹) ; عمه‏ام زینب [در مدت اسارت]، غذایى را که به عنوان سهمیه و جیره میدادند، بین بچه‏ها تقسیم می‏کرد، چون آن‏ها در هر شبانه روز به هر یک از ما یک قرص نان می‏دادند .»


    او سختى‏ها و تازیانه‏ ها را به جان خود میخرید و نمیگذاشت ‏بر بازوى کودکان اصابت کند .


    براى حفظ جان کودکانت در بر دشمن *** به پیش تازیانه بازوى خود را سپر کردم
    امضاء
    إِلَهِي أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ

  19. تشكر

    سجاد (19-06-2011)

  20. Top | #10

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1181
    نوشته
    12,590
    صلوات
    7
    دلنوشته
    1
    اللّهم عجّل لولیّک الفرج
    تشکر
    20,030
    مورد تشکر
    15,994 در 7,114
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    shamee

    ۹- شجاعت و شهامت



    از صفات بارز پروا پیشگان این است که خدا در نظر آنان بزرگ و غیر او در نظرشان کوچک، حقیر و فاقد اثر میباشد . امام على علیه السلام میفرماید: «عظم الخالق فى انفسهم فصغر ما دونه فى اعینهم (۳۰) ; خالق در جان آنان بزرگ است، پس غیر او در چشمشان کوچک مى‏باشد .»
    سر شجاعت اولیاى الهى نیز در همین است .


    حضرت زینب که خود چنین دیدى دارد، و در خانواده شجاعت تربیت‏شده است، از جاعت‏ حیدرى بهره‏مند است . او به «لبوه الهاشمیه (۳۱) ; شیر زن هاشمى‏» لقب گرفته است و چون مردان بر سر دشمن فریاد مى‏زند، توبیخشان مى‏کند، تحقیرشان میکند، و از کسى هراسى به دل ندارد .


    او از برق شمشیر خون چکان آدمکشان واهمه ندارد، در آن روز فراموش نشدنى، در میان آن همه شمشیر و آن همه کشته فریاد می‏زند که آیا در میان شما یک مسلمان نیست؟


    در مجلس ابن زیاد، بدون توجه به قدرت ظاهرى او گوشه‏اى می‏نشیند و با بى اعتنایى به سؤالات او تحقیرش مى‏کند، او را «فاسق‏» و «فاجر» معرفى مى‏کند و می‏گوید: «الحمدلله الذى اکرمنا بنبیه محمد صلى الله علیه و آله وطهرنا من الرجس تطهیرا وانما یفتضح الفاسق ویکذب الفاجر وهو غیرنا (۳۲) ; سپاس خداى را که ما را با نبوت حضرت محمد صلى الله علیه و آله گرامى داشت، و از پلیدى‏ها پاک نمود . همانا فقط فاسق رسوا مى‏شود، و بدکار دروغ مى‏گوید، و او غیر ما مى‏باشد .»


    و همچنین در مقابل یزید خیره سر، و دهن کجى‏ها و بد زبانی‏هاى او، شجاعت‏ حیدرى را به نمایش گذارده، چنین میگوید: «لئن جرت على الدواهى مخاطبتک انى لاستصغر قدرک واستعظم تقریعک واستکبر توبیخک (۳۳) ; اگر فشارهاى روزگار مرابه سخن گفتن با تو واداشته [بدان که] من قدر و مقدار تو را کوچک پنداشته و سرزنش تو را بزرگ شمرده و توبیخ کردن تو را بزرگ میدانم .»




    صداى زنده على به صوت دلپذیر تو *** اسیر شام بودى و یزید شد اسیر تو
    امضاء
    إِلَهِي أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ

  21. تشكر

    سجاد (19-06-2011)

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi