زنان > ایران - اهل هر جای و مکانی که باشی، ولی ببینی که دیگران درباره شما، آئین و آداب شما تحقیق میکنند، شاید بیش از همه خودت به آن توجه نشان بدهی
و کنجکاو شوی که این فرد غریبه چه چیزهایی در فرهنگ و رفتار تو دیده است که احیانا خودت تا امروز یا ندیدی و یا اگر دیدی خیلی سرسری و گذرا از آن گذشتهای. به نظر میرسد بیش از آنکه ایرانیها در باره فرهنگ و رسوم این سرزمین تحقیق کنند، اروپاییها وقت بیشتری روی این موضوع گذاشتهاند. آنها تحقیقات زیادی در باره فرهنگ سرزمین ایران به معنای گسترده آن کردهاند و برخی نیز ریزتر و جزییتر و یا بهصورت منطقهایتر در باره اقوام و استانی خاص دست به تحقیق زدهاند.
یکی از این افراد که اتفاقا در انجمن ایرانشناسی فرانسه چهره معروف و صاحبنامی است«دکتر کریستیان برومبرژه» رئیس انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران است.
دکتر «برومبرژه»، رئیس سابق شورای میراث مردمشناسی فرانسه و عضو ارشد انجمن دانشگاهیان فرانسه است که مجربترین و برجستهترین استادان فرانسه در این موسسه عضویت دارند، یکی از کسانی است که بیش از 3 دهه وقت خود را صرف شناخت فرهنگ ایرانیان و بالاخص فرهنگ گیلان کرده است.
او به خوبی با زبان فارسی آشناست و از زمانی که رساله دکترای مردمشناسی خودش را درباره گیلان تهیه کرده است، تحقیقات زیادی نیز در این حوزه انجام داده است. او درباره چگونگی علت حضورش در ایران و نتایج 34 سال تحقیقاتش درباره گیلان صحبت کرده است.
پس از اتمام تحصیلات دانشگاهیام در دانشگاه سوربن، برای پایاننامه دکترای مردمشناسی به دنبال موضوعی مناسب میگشتم. در این زمان یک روز به کلاس استاد «رودن سون» که تخصصاش اسلامشناسی بود رفتم و به آن علاقهمند شدم. پس از آن ابتدا مدتی به فراگیری زبان «گز» که زبان مردمان جنوب عربستان و اتیوپی بود، پرداختم و تصمیم داشتم در جزیره «سوکوترا» مشغول تحقیق شوم.
ولی به دلایلی از این کار منصرف شدم. در این زمان، من در یک دبیرستان ادبیات فرانسه، زبان یونانی و لاتین تدریس میکردم و یک روز مطلع شدم در موزه مردمشناسی فرانسه، بخشی به نام ایران گشایش یافته است. از آنجایی که رشته تحصیلم مردمشناسی بود، برای بازدید و آشنایی با این بخش جدید به آنجا رفتم و با ایران آشنا و به آن علاقهمند شدم.
تقریبا حدود 34 سال پیش که من پس از آشنایی با ایران در فرانسه، تصمیم گرفتم روی موضوع ایران شناسی تحقیق کنم، بیشتر مردمشناسان در مورد عشایر ایران تحقیق میکردند، ولی من از همان ابتدا گیلان را برای تحقیقاتم انتخاب کردم و طی این سالها به جز یک وقفه 10 ساله پس از انقلاب بهطور مداوم درباره این منطقه مشغول تحقیق بودم و در حال حاضر، چند ماه در سال به دشت گیلان نزدیک کیاشهر میروم و نزد خانوادهای روستایی که خودم را عضوی از آنها میدانم، زندگی و تحقیق میکنم.
به نظر من، گیلان یک منطقه خاص است و من درباره موضوعات مختلفی از جمله خویشاوندی، ازدواج، تقسیمبندی بر حسب جنسیت، معماری سنتی، فنون کشاورزی و دامداری، فرهنگ عامه، تاریخ شفاهی، غذاهای محلی، جوک و لطیفههای گیلان و حتی نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان، که تنها قیام روستایی موفق در عصر مدرن بود، تحقیق کردهام.
یکی از تحقیقاتی که من در گیلان انجام دادم و میتوان آن را به تمام جوامع تعمیم داد، رابطه فنون با فرهنگ این جامعه یا کشف فرهنگ یک جامعه از ورای مشاغل و فنون است که برای من بسیار جالب بود. در این تحقیق به نتایج خیلی جالبی دست یافتم، چرا که تمام فنون کاربردی مردم گیلان رابطهای دقیق با روحیات و فرهنگ آنها دارد. نوع خانهها، معماری سنتی، آشپزی، تقسیم کار و... در گیلان به خوبی روحیات مردم گیلان را نمایش میدهند، که من کوشیدهام تمام آنها را بررسی کنم.
بهعنوان نمونه میتوان از تقسیم بندی کارها بین زن و مرد در گیلان شروع اشاره کرد. همان طور که میدانید در تمام دنیا، کارهای زنان روستایی معمولا با دست، بدن و ابزاری ساده و ابتدایی انجام شده و مردان با ابزار سخت و خشن مثل گاوآهن، تبر یا بیل کار میکنند، ولی در گیلان در چند مورد خاص میبینیم که زنان از ابزارهای پیچیده و مشکل استفاده میکنند که باید اصولا مورد استفاده مردان باشد.
مثلا با چرخ کوزهگری که با پا کار میکند برای خودشان «نیم کار» که هاونی سفالی است میسازند؛ یا زنان تالشی از تبر که وسیلهای کاملا مردانه است، استفاده میکنند. حال آنکه همین زنان همزمان کارهای خاص زنان را در کنار این مشاغل به نحو احسن انجام میدهند؛ علتش روحیه و فرهنگ این منطقه است که در آن مقام زن نسبت به سایر نقاط خاورمیانه بالاتر است.
بهطور سنتی نوع تقسیمبندی کار در گیلان قومی است. مثلا مردان گیلانی به برنجکاری و نوقانداری، مردان تالشی و گالشی به پرورش گوسفند، بز و گاو، کردهای گیلان به پرورش گاومیش و خلخالیها به ماهیگیری میپردازند، ولی زمانی که خانوادهای وضع مالی خوبی نداشته یا مثلا خلخالیها هنوز به گیلان نیامده بودند، زنان کارهای آنها را انجام میدادند.