نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: تقليد يا تحقيق ؟؟

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض تقليد يا تحقيق ؟؟

    بنام تو اي قرار هستي



    در گوشه و كنار افرادى هستند كه مساله «تقليد» در احكام را انكار مى‏كنند و منطق آنها اين است كه همه موظفند كه در مسائل دينى تحقيق كنند و مسائل مذهبى را بدون استثنا از قرآن و ساير منابع اسلامى استفاده نمايند؛ زيرا:


    اولا: قرآن با هر گونه تقليد مبارزه پى گير دارد و پيوسته از پيرويهاى نسنجيده انتقاد مى‏كند.

    ثانيا: تقليد يك نوع تبعيت بدون دليل است و عقل و منطق پيروى بدون دليل را نمى‏پذيرد.

    ثالثا: تقليد مايه پراكندگى صفوف مسلمانان است، زيرا مراجع تقليد غالبا متعدد بوده و آراى آنها در همه مسائل يكسان نيست.


    * * * * *

    سرچشمه تمام اين ايرادها يك چيز بيش نيست و آن اين كه: كلمه تقليد دو معنى دارد، يك معنى معمولى كه در عرف عام فهميده مى‏شود و لفظ «تقليد» در مكالمات روزمره در آن به كار مى‏رود.

    و يكى معنى علمى كه در كتابهاى فقهى و اصولى از آن بحث مى‏گردد. تمام اين ايرادهايى كه كرده‏اند و مى‏كنند، همه متوجه معنى اول است و معنى دوم هيچ گونه ارتباطى با معنى اول ندارد.


    در گفتار روزانه به كارهاى بى رويه افرادى كه چشم و گوش بسته پشت سر ديگران مى‏افتند و اعمال نادرست آنها را تكرار مى‏كنند «تقليد» گفته مى‏شود.

    اين گونه پيروى كوركورانه افراد بى خبر از بى خبرانى همانند خود، بطور قطع عملى است بسيار زشت و زننده، نه با منطق سازگار است و نه با روح تعليمات اسلام؛ و هيچ آدم با شخصيت و با فكرى حاضر نمى‏شود كه چشم و گوش بسته دنبال اين و آن بيفتد و هر عمل بى رويه‏اى را كه ديگران انجام مى‏دهند، او نيز انجام دهد.


    اين همان تقليدى است كه در شعر مولوى به آن اشاره شده است: خلق را تقليدشان بر باد داد .


    تمامى ايراداتي كه افراد بى اطلاع به مساله «تقليد» دارند، روى همين معنى است. ولى تقليد در اصطلاح علمى، مفهومى كاملا جدا از اين مفهوم دارد و مى‏توان آن را در جمله «مراجعه افراد غير متخصص به افراد متخصص، در مسائل تخصصى» خلاصه نمود.


    يعنى در تمام مسائل علمى كه نياز به تخصص هايى دارد و آگاهى بر آن در گرو مطالعه و بررسيهاى ساليان دراز است، افرادى كه وارد به آن رشته نيستند به هنگام نياز به دانشمندان و صاحبنظران و متفكران مورد اعتماد مراجعه كنند و از افكار آنان استفاده بنمايند.

    اين معنا از تقليد كه در كتب علمى به آن اشاره شده است و گاهى از آن به مراجعه غير عالم به عالم تعبير مى‏شود، اساس زندگى بشر در تمام مسائل صنعتى و كشاورزى و پزشكى و امثال آن است.


    اگر يك روز اين موضوع از زندگى بشر برداشته شود، يعنى هيچ بيمارى به پزشكى مراجعه نكند، هيچ انسانى به معمار ومهندس رجوع ننمايد، هيچ فردى در مسائل حقوقى با حقوقدانان مشورت نكند و هيچ كس به هيچ كارشناس و ميكانيك و متخصصى در مسائل گوناگون بازگشت ننمايد، تمام زندگى اجتماعى فرو مى‏ريزد و هرج و مرج در تمام شؤون آشكار مى‏شود.


    مسائل دينى از اين قانون مستثنا نيست؛ البته در اصول عقايد دينى يعنى شناختن خدا و پيامبر و جانشينان او و روز رستاخيز همه مردم بايد تحقيق كنند و تحقيق در اين مسائل، كار مشكل و پيچيده‏اى نيست و هركس مى‏تواند اين چند اصل را با دليل و منطق به فراخور فهم و معلومات خود دريابد.

    ولى در مسائل مربوط به احكام اسلامى در باب عبادات، معاملات، سياسات اسلامى، احكام مربوط به فرد و خانه و اجتماع، نماز، روزه، جهاد، ديات، حدود، قصاص، ازدواج و طلاق و هزاران مسائل مختلف و مربوط به قسمتهاى زندگى انسانها، هرگز همه افراد نمى‏توانند شخصا تخصص پيدا كنند و احكام را از منابع دينى - قرآن، حديث، دليل عقل و اجماع استفاده نمايند.


    بنابراين، ناچارند درباره اين گونه مسائل به دانشمندان و صاحبنظران دلسوز و مورد اعتماد مراجعه نمايند؛ دانشمندانى كه ساليان دراز در مسائل اسلامى زحمت كشيده‏اند و به كتاب آسمانى و سنت پيامبر و احاديث جانشينان او آشنايى كامل دارند.


    اين گونه مراجعه به دانشمندان، پيروى بدون دليل نيست؛ بلكه اين پيروى و اقتباس، پيوسته آميخته با يك دليل عقلى و منطقى است و آن اين كه «نظريه شخص عالم و دانشمند و متخصص بخصوص در حالى كه بى نظر هم باشد به حقيقت بسيار نزديكتر است و غالبا از حقيقت جدا نيست» و اگر هم در آن اشتباه باشد، اشتباهات او محدود است، در حالى كه اگر شخص بى اطلاع بخواهد به ميل و عقيده شخصى خود كار كند، اعمال او سرتاسر اشتباه خواهد بود.

    پي نوشت :
    1. پاسخ به پرسشهاى مذهبى - نويسندگان: آيات عظام ناصر مكارم شيرازى و جعفر سبحانى

  2. تشكر

    parsa (12-11-2009)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تقليد يا تحقيق ؟؟

    هـــوالشــاهــد



    خلق را تقليدشان برباد داد
    اي دوصد نفرين بر اين تقليد باد


    پيشتر مردم به هنگام برخورد با تمدن غرب ، تحت تاثير فريبايى آن ، چنين مى پنداشتندكه : هر كس مى خواهد پيشرفته باشد، بايد باور داشته هاى اخلاقى و مذهبى خود را بدرودگويد و چون نسل جديد غرب ، عياشى ، لذت جويى ، و بى بند بارى راپيشه خود كند. تابتواند پابه پا قافله تمدن ، سير كند واز بازماندگى بيرون آيدو تا بنگرد روزش ازروز!

    اما جوامع غربى از ديدگاه يك دانشمند جامعه شناس ، چون كشتى بى ناخدايى است كههمه ريسمان هاى لنگرش را بريده باشند كه با هر موجى به اين سو و آن سو مى لغزد. آنچه در غرب مى ديديم و يا براى ما شرقى ها به ارمغان دارد، تمدنى بود بى عاطفه و به دوراز احساسات پاك واصيل بشرى .

    ارد لوتين دانشمند انگليسى و و سردبير مجله روندتيبل در جشن فارغ التحصيلان دانشگاه علي گره هند، گفت :
    تمدن جديدما را تا لب پرتگاه كشانده است : شما را نيز خواه ناخواه بدان سو خواهد كشيد. ما به داروى خالصى نيازمنديم ، گمان دارم داروى درد ما نزد شماست ، و اما شما، به هوش باشيد تا داروى خالص خود را بر باد ندهيد و دقت كنيد در لذتهاى معجون مسموم كننده مادر نيفتيد (1)

    اين سيماى غرب است كه مى توان گفت : سعادت در آنجا به پايان رسيده است ، ريشه اين بى سامانى را بايد در حذف معنويات از زندگى و توجه نكردن به جنبه هاى اخلاقى ، روانى واعتقادى ، جستجو كرد.
    همه چيز را از پشت عينك مادى ديدن ،نه تنها گرهى از كارها نمى گشايد؛ بلكه در فرجام ، انسان را به گونه اى كرم پيله، در تارهاى خود، خفه مى كند.

    مكتب و فلسفه رنگارنگ كه در جهان غرب از سرزمين انديشه چون قارچ مى رويد؛ و گروهى ازجوانان را، مدتى سرگرم مى دارد، نشانه سرگردانى نسل جديد غرب ونشان دهنده ناتوانى غرب در پاسخگويى به خواسته هاى واقعى وبنيادى انسانهاست .

    اكنون بر آن نيستيم كهبگوييم : چه دستهاى مرموزى ، درنيل به هدفهاى استعمارى ، به تقويت اين گونه مكتب هاكمك مى كند، ولى آنچه ازگفتگو با جوانان سرخورده و دل مرده از زندگى ماشينى غرب كهبه سوى شرق سرازير شده اند بر مى آيداين است كه : تمدن موهوم غرب ، با همه مظاهرفريباى خودنتوانسته است به آنان آرامشى عنايت كند و حتى آنان به شرقى ها توصيه مى كنند: تااز نعمت آرامش روانى كه برخوردارند، رايگان دست نكشند.


    پى آمدهاى تقليدهاى كوركورانه


    پيروى بى چون و چرا از جوامع متمدن ! باعث عقب ماندگى بيشترين ملتها است . ملتهاى عقب مانده ويا به عبارتى رساتر عقب نگه داشته شده مانند ايراندر رژيم منحوط پهلوى؛ حتى افراد كشورهاى در حال رشد، هميشه دنباله رو بوده اند و ازخود ابتكار و استقلال نداشته اند و با شيفتگى چشم به دروازه هاى غرب دوخته بودند تادر مسابقه مد لباس ، كفش و كلاه و موى و سبيل و... عقب نمانند و چنان بى اختياربودند كه بى اختيار آدمى به حيرت و شيفتگى پرندگانى مى افتد كه مى گويند در برابرديدگان نوعى مار زهرناك ، چنين بيخود مى گردند....

    چنين افرادى به جاى اقتباس ازتجربيات سودمند ديگران ، به جنبه هاى منفى توجه داشتند و صرف مشروبات الكلى ، بىبند و بارى ، ولنگارى ، لا قيدى ، شب نشينى هاى زيان بخش و آزادى جنسى را نشان پيشرفت مى پنداشتند.

    اين گونه تقليد از نظر روانشناسان و جامعه شناسان ، يك بيمارى خطرناك و حاكى از عقده هاى خود كم بينى افراد و ملتهاست كه براى جبران عقب ماندگى خود، برآنند هميشه از ملل پيشرفته تقليد كنند.

    همه گيرى اين بيمارى اجتماعى در برخى از محيط هاى استعمارزده تا بدان پايه بود كه يكى از نويسندگان نوشت :
    در وطن و كشورخود شبيه قومى از خود بيگانه ايم . در لباس و خانه مان ، در خوراكمان ، در ادبمان ،و خطرناكتر از همه در فرهنگمان ، فرنگى ماب مى پروريم و فرنگى ماب فكر مى كنيم وراه حل هر مشكلى را فرنگى مابانه مى جوييم . (2)

    بزرگترين خطرى كه اينگونه تقليدهابه دنبال دارد، ركود فكرى و اضمحلال شخصيت فردى و اجتماعى است . ملت مقلد، همواره متكى به ديگران است و از خود استقلال ندارد ونمى تواند روى پاى خودش بايستد. روح اعتماد به نفس در آنان ، كشته شده است و براى هميشه محكوم به بردگى خواهند بود.

    پي نوشت :

    1- اسلام و تمدن غرب ص 146
    2-غرب زدگى ص 36





  5. تشكر

    parsa (12-11-2009)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تقليد يا تحقيق ؟؟

    درمان بيمارى تقليد

    براىدرمان بيمارى ، نخست بايد روحيه اعتماد به نفس را در افراد زنده كرد و آنگاه به يكدوباره بينى ژرف و دگرگونى اخلاقى و فرهنگى ، تمام مظاهر بيگانه پرستى رااز بين مى برد.

    اين دگرگونى ، از لباس ، خوراك و تا اقتصاد و فرهنگ و اخلاق همه راشامل مى شود.


    ششمين امام حضرت صادق عليه السلام مى فرمايد:

    خدابه يكى ازپيامبران وحى كرد كه : به مومنين بگو در لباس ، خوراك و روش ، دشمنان خدا را سرمشق نسازند كه اگر چنين كنند همانند آنان ، دشمنان خدا محسوب مى گردند. (1)

    پيروى از سنت و روش دشمنان اسلام، انسان را ناخودآگاه همانند آنان مى كند. قرآن كريم پيامبررا از پيروى خواسته هاى كافران (بيگانگان )باز مى دارد تا مردم وظيفه خود را بدانند.مى فرمايد:

    اىپيامبر!...از هوى و هوس هاى آنان پيروى نكن و از آنان بر حذر باش كه از برخى چيزهاكه خدا به تو نازل كرده است منحرفت نكنند... (2)

    براى مبارزه باتقليد، بايد انقلابفكرى و فرهنگى ايجاد كرد؛ نيروى خلاقه انسانها را به تكاپومى افكند و استعدادهاى ذاتى آنان را پرورش داد.
    بايد گذشته تابناك اسلام را در ذهنملت زنده نگه داشت.
    ابزارهاى تحقيق و پژوهش علمى جوانان را آماده و صنايع و اختراعات ملى را ترويج نمود.

    مگر ملل اسلامى ، مشعل فروزان دوران دنياى تاريك دوران توحش غرب نبوده اند؟!
    مگر سبباصلى (رنسانس ) علمى اروپا، دانش مسلمانان نبود؟

    اكنون چرابه خويشتن و استعدادهاى ذاتى خود متكى نباشيم ؟
    مگر ديگران چه دارند كه ما نداريم ؟





  7. تشكر

    parsa (12-11-2009)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تقليد يا تحقيق ؟؟

    ((جرج سارتين ))مى گويد:
    خورشيد تمدن و دانش نيز از مشرق درخشيد و مردم شرق ، به تمدن ما يارى بزرگى كردهاند. (3)


    آيا ستارگان آسمان بشرى چون بو على سينا،زكريا رازى ، خوارزمى ، ابوريحان بيرونى ، .... كه از پايه گذران علوم طب و ستاره شناسي و فيزيك و شيمي به شمار مي روند از ما مسلمانان نبوده اند؟


    پس چرا امروزه مامقلد باشيم و به گونه اى دنباله رو ويدك كش غربى در آييم و مصرف كننده بى چون وچرا ي بنجلهاى فكرى و اجتماعى آنان بمانيم؟

    اينك كه انقلاب عظيم ملت مسلمان ايران ، جهان را شگفت زده كرده است ، اينك كه به جهان ثابت شده ما ملت مسلمان با دست خالى و تكيه بر ايمان اسلامى خود توانسته ايم يكىاز جبارترين رژيم هاى تاريخ را با وجودحمايت هاى همه جانبه همه ابرقدرتها خلع سلاح كنيم و فرعون را از تخت ستمگرى به زير كشيم ، ديگر زمان آن كه مقلد فرهنگ منحط غربىباقى بمانيم گذشته است .

    آنانكه مى پنداشتند كار اسلام و مسلمانان تمام است وملتهاى مسلمان برده بى چون و چرا، وعقب افتاده هايى دنباله روى دجال غرب است ، و يابه وقتهاى استعمارى ديگر مى ديدندكه : (مذهب افيون ملتهاست )، اينك سر افكنده اند.

    آنان بسيار كوشيدند كه ملتهاى مسلمان را از اسلام جدا سازند و گمان مى كردند در اينكار موفق شده اند؛
    آرى كامپيوترهاى آنان خون حسين عليه السلام را نمى ديد و فريادهاىابوذر را نمى شنيد.

    اينك ملت مسلمان ايران آن خون را از زخمهاى شهيدان انقلاب اسلامىبه چشم هاى نابينايشان پاشيد و آن فرياد را با مشت هاى گره كرده بر مغزهاى تخدير شدهاز الكلشان فرو كوفت : الله اكبر...انقلاب ملت كبير مسلمان ايران پيروز شد،

    پس جادارد كه غرب براى نجات جوامع خويش از بى پناهي هاى معنوى و ركودهاى انسانى و اخلاقى از ما تقليد كند، نه ما از مظاهري ر از فساد و تحميق كننده غرب


    اقتباس درست

    ما هرگز منكراقتباس درست از تجربيات علمى و فكرى ديگران و بهره گيرى از نظر متخصصين نيستيم . زيرا از اين راهنمايى ها، در هر فنى ، لازم است و گرنه هركسى بايد از كودكى ،تجربيات و رفتار و كردار ويژه خود برگزيند.
    پيداست كه در اين صورت ، زندگى دراجتماع ، بسيار دشوار و شايد غير ممكن باشد. پس بايد از مظاهر خوب و سودمند وتجربيات درست ، سود جست و بينشى درست و بخردانه از دستاوردهاى فكرى و تجربه هاىعلمى ملتها و تمدنها، به دست آورد و از آن در چهار چوب فكر و عمل ملى و اعتقادى خوداستفاده كرد.

    پي نوشت :

    1-وسائل ج 3 ص 279 جديث 8 - عن صادق عليه السلام قال :انه اوحى الله الى نبى من انبيائه قل للمومنين لا تلبسوالباس اعدائى و لا تطمعو مطاعم اعدائى ولا تسلمو مسالك اعدائى فتكونوا اعدائى كماهم اعدائى .
    2- سوره مائده آيه 49.
    3-سرگذشت علم تاليف جرج سارتين ص 181






  9. تشكر

    parsa (12-11-2009)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ما اهل کوفه نیستیم؟؟
    توسط حسنعلی ابراهیمی سعید در انجمن انقلاب اسلامي
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 26-07-2019, 12:45
  2. {}{}{دوست داريد روي :::سنگ قبرتان::: چي بنويسن؟؟}{}{}
    توسط seyed yasin در انجمن مطالب متفرقه
    پاسخ: 29
    آخرين نوشته: 11-12-2012, 15:14
  3. این جسد که چیزی نمی فهمه، چی و می خوان عذاب بدن؟؟!!!
    توسط ملکوت* گامی تارهایی * در انجمن مرگ ، حشر، معاد،
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 25-01-2011, 16:23
  4. چرا خدا شیطان را خلق کرد؟؟
    توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* در انجمن مسائل اجتماعی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 17-01-2011, 14:14
  5. آیا می دانید چند آیه از قرآن بر منجیمان مهدی عج اشاره دارد؟؟
    توسط ملکوت* گامی تارهایی * در انجمن تفاسير موضوعي
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 10-01-2011, 22:50

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi