آيا هرثمة بن اعين همان خواجه مراد مشهور و مدفون در مشهد مقدس است؟
پس از تحقيق در جريان شهادت علي بن موسي الرضا(ع) به دست مي آيد كه در كتب روايي شيعه و برخي از تاريخنگاران، هفت نفر به نامهاي، ريان بن شبيب، عبدا... بن بشير، علي بن حسين كاتب، محمد بن جهم، محمد بن سنان، هرثمة بن اعين و اباصلت
هروي، هر كدام به گونه اي در نقل و گزارش اين واقعه غمبار كوشيده اند. مرحوم صدوق در باب 59 سه روايت از ريان بن شبيب، محمد بن سنان و اباصلت در بيان علل اقدام مأمون بر اين جنايت نقل مي كند.(1)همو در باب 61 از علي بن حسين كاتب و در بابهاي "63 و 64" از اباصلت هروي و هرثمة بن اعين دو روايت مفصل را درباره كيفيت شهادت امام و زهر دادن مأمون بيان مي دارد.(2)شيخ مفيد نيز رواياتي را از محمد بن جهم، عبدا... بن بشير و اباصلت هروي نقل مي كند.( 3)
همچنين شيخ طبرسي رواياتي را از اباصلت هروي، هرثمة بن اعين، محمد بن جهم و عبدا... بن بشير ذكر نموده است.(4) ابن صباغ مالكي (5) و شبلبخي(6) نيز به نقل روايت هرثمة بن اعين پرداخته اند. در اين بين، به لحاظ نوع گزارش دهي دقيق روايات اباصلت هروي و هرثمة بن اعين، اين دو روايت از معروفترين رواياتي است كه در مقوله شهادت حضرت رضا(ع) به نقل آن اهتمام مي شود.
با اين حال، نگارنده با تحقيق در شخصيت " هرثمة بن اعين" و موضوع درستي يا نادرستي روايت وي، همچنين تكمله و بررسي مزار منسوب به هرثمة بن اعين واقع در خواجه مراد مشهد، ارائه گر بحثي تحليلي است.
هرثمة بن اعين؟
از حالات وي معلوم مي شود كه از عاملان و كارگزاران "منصور عباسي" دومين خليفه عباسي در خراسان بوده است. در سال 168 هـ.ق به دستور "مهدي عباسي" به جنگ فردي به نام "ياسين" در موصل رفت و وي را شكست داد. هرثمه از فرماندهاني بود كه به هارون نزديك شده و از اطرافيان و طرفداران او به شمار مي رفت و در جريان به خلافت رسيدن "هارون" پس از مرگ "هادي عباسي" به همراه "يحيي بن خالد برمكي" كوشش فراوان نمود. از اين رو، هارون الرشيد او را به عنوان حاكم به آفريقا فرستاد.
وي پس از ورود به منطقه با ياران "ابن جارود" جنگ كرد و گروهي از آنان را كشت و "ابن جارود" رانيز دستگير كرد و به بغداد فرستاد. در سال 180 هـ.ق هرثمه پس از ورود به "قيروان" در آن جا قصر بزرگي ساخت كه در آن ايام بر سر زبانها افتاد و باروي شهر طرابلس غرب را هم او بنا نمود. در سال 178 هـ.ق در پي شورش گروهي در مصر بر عامل خود "اسحاق بن سليمان" به فرمان هارون، هرثمه كه در فلسطين حكومت داشت به دفع شورشيان پرداخت.
در سال 191 هـ.ق هارون، "علي بن عيسي بن ماهان" را از حكومت خراسان عزل كرد و هرثمة بن اعين را به آن جا فرستاد. در سال 193 هـ.ق هرثمه براي جنگ با رافع بن ليث به سمرقند رفت. در سال 196 هـ.ق مأمون، هرثمه را با لشكري به طرف عراق فرستاد و نامه اي توسط او براي "طاهر بن حسين" روانه كرد. در اين نامه مأمون به "طاهر" فرمان داده بود كه منطقه را به هرثمه واگذار نمايد و خود به سوي اهواز روانه شود. در اين سال، بين سپاه امين و هرثمه جنگ شد و فرمانده سپاه امين "علي بن محمد بن عيسي" اسير و به نزد مأمون فرستاده شد. در سال 197 هـ.ق طاهر و هرثمه پس از رسيدن به بغداد، شهر را محاصره كردند.
در سال 198 هـ.ق هرثمه از طرف شرق بغداد وارد اين شهر شد. در سال "200 هـ.ق" هرثمه كوفه را محاصره و جنگ را آغاز كرد. "ابوالسرايا" پس از فرار از كوفه به خوزستان رفت و در آنجا دستگير شد، سپس در بغداد اعدام گرديد. هنگامي كه جريان "ابوالسرايا" پايان يافت و او در بغداد به امر "حسن بن سهل" كشته شد، هرثمه از آنجا كه اختلافهايي با "حسن بن سهل" برادر "فضل بن سهل" وزير مأمون داشت، بدون بازگشت به كاخ "حسن بن سهل"، از طريق نهروان عازم خراسان شد. با اين كه در بين راه نامه هايي از مأمون دريافت كرد كه به شام يا حجاز برود، ولي او بي توجه به نامه ها راه خراسان را در پيش گرفت و پس از ورود به مرو، با اقدامهايي كه پيشاپيش "فضل بن سهل" انجام داده بود، مأمون بر وي خشمگين شد و پس از سه روز حبس، سرانجام در محرم سال 201 هـ.ق يا 200 هـ.ق در زندان وفات يافت. (7)