صفحه 140 از 168 نخستنخست ... 4090130136137138139140141142143144150 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,391 تا 1,400 , از مجموع 1673

موضوع: تورا من چشم در راهم .....(( ادبيات انتظار ٬نجوا بامولاي منتظران))

  1. Top | #1391

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    عزيز زهرارها كنيد دگر صحبت مداوا را
    فراق اگر نكشد، وصل مي‌كشد ما را

    تمام عمر تو ما را نظاره كردي و ما
    نديده‌ايم هنوز آن جمال زيبا را

    شراره‌هاي دلم اشك شد ز ديده چكيد
    ببين چگونه به آتش كشيد، دريا را

    قسم به دوست كه يك موي يار را ندهم
    اگر دهند به دستم، تمام دنيا را

    به شوق آنكه ز كوي توام نشان آرد
    به چشم خويش كشيدم غبار صحرا را

    جنون كشانده به جايي مرا كه نشناسم
    طريق كعـبه و بت‌خانه و كليسا را

    تمام عمر به خورشيد و ماه ناز كنم
    اگر به خانه تاريك من نهي پا را

    نسيم صبح ز راهي كه آمدي برگرد
    ببر سلام ز من آن عزيز زهرا را










    امضاء

  2. تشكرها 2



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #1392

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    عزيز زهرارها كنيد دگر صحبت مداوا را
    فراق اگر نكشد، وصل مي‌كشد ما را

    تمام عمر تو ما را نظاره كردي و ما
    نديده‌ايم هنوز آن جمال زيبا را

    شراره‌هاي دلم اشك شد ز ديده چكيد
    ببين چگونه به آتش كشيد، دريا را

    قسم به دوست كه يك موي يار را ندهم
    اگر دهند به دستم، تمام دنيا را

    به شوق آنكه ز كوي توام نشان آرد
    به چشم خويش كشيدم غبار صحرا را

    جنون كشانده به جايي مرا كه نشناسم
    طريق كعـبه و بت‌خانه و كليسا را

    تمام عمر به خورشيد و ماه ناز كنم
    اگر به خانه تاريك من نهي پا را

    نسيم صبح ز راهي كه آمدي برگرد
    ببر سلام ز من آن عزيز زهرا را





    امضاء

  5. تشكر


  6. Top | #1393

    عنوان کاربر
    مدير ارشد انجمن چند رسانه ای
    تاریخ عضویت
    August 2014
    شماره عضویت
    7103
    نوشته
    7,710
    صلوات
    5000
    دلنوشته
    24
    طـاقتم طاق شـــــد و از تو نیامــــــد خبری...
    تشکر
    26,141
    مورد تشکر
    15,181 در 6,458
    وبلاگ
    5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺎﺭ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ
    ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻧﺶ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ

    ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﻧﮕﺎﻫﺶ
    ﻣﯽ ﮔذﺍﺭﺩ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﺶ

    ﺭﺍﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ ﺭﻧﮓ ﺍﻭ ﺭﻧﮓ ﺍﻟﻬﻲ
    ﻣﻲ ﺯﺩﺍﻳﺪ ﺍﺯ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻘﺶ ﺗﺒﺎﻫﻲ

    ﻛﻴﺴﺖ ﺍﻭ ﮔﻨﺠﻴﻨﻪ ﻱ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ
    ﻭﺍﺭﺙ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻣﻮﻻ‌ﻳﻢ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ

    ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﻣﻬﺪﯼ(عج) ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺗﯿﻎ ﺳﺮﺥ ﺍﻗﺘﺪﺍﺭ
    ﺗﺎ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﭘﺎﺳﺨﻲ ﺑﺮ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ

    ﺗﺎ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺯﺧﻢ ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﺷﻤﺎﺭ
    ﻻ‌ ﻓﺘﻲ ﺍﻻ‌ ﻋﻠﻲ ﻻ‌ ﺳﻴﻒ ﺍﻻ‌ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ



    الـلَّـھُــــــمَــ ؏ َـجــــــــــِّـلْ لِوَلــــــیِـڪْ ألــــــــــْـفـــــَـرَج




    امضاء
    .
    .



    اللهمّ عجّل لولیّک الفرج


    .


  7. Top | #1394

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    باز گرد ای بغض صحرا گرد من
    باز گــــرما ده به بیت ســـرد من


    ای که عمــــق انتــــــظارات منی
    ای که پشــــت استعـــــارات منی

    من شب ظلمــانی استم تــار تــار
    انتظـــــارم انتظــــارم انتـظــــار

    منتظـــر بودن عبادت کردن است
    با خیال دوست عادت کردن است

    قبـــلۀ صحـــرانشین این کـویــــر
    بـال زخــــم سجـــاده‌هایم را بگیر

    با تو کبری در خضوعم مانده است
    چار رکعت در رکوعـــم مانده است

    تشنــــگی از پـــای درآورده مـــرا
    آب، پشت سدّ جــــوعم مانده است

    سجده‌ام سر می‌کشد از روی مهـــر
    غصّه بر دوش خضوعم مانده است

    واجــــــباتم شد شهیــــد مســـتحـب
    اصل، در چـــاه فروعم مانده است

    ای نمی‌دانم، کجــایی!؟ کیستـــی!؟
    ای فراتر از چـــرایی، چیستــــی!

    در غیــــابت آب را گِـــــل کرده‌اند
    مــــوج را مدیون ساحــل کرده‌اند

    خاک در دست کسوف افتاده است
    آسمان هم در خسوف افتاده است

    آه ای خـــورشیـــد روز رهـــگذر
    ای پنــــــاه ســــایه‌های در به در

    بی‌تو ما دل‌شــــوره‌های بینـــــوا
    بر کدامین جـــاده یابیـــم إلتجــــا

    من دعای عهـــــد میخوانم بیــــا
    بر سر این وعــــده می‌مانم بیــا

    با تجـــــلّی‌های پر هیبـــت بیــــا
    از میـــان پــــردۀ غیبــــت بیــــا

    آن که عمری گشته در دنبال تو
    بـاز می‌آیـــد به استقبــــال تــــو








    امضاء

  8. تشكر


  9. Top | #1395

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ساده،زلال،پاک،روان... آب دیده اید؟



    یک تکه نور ...جلوه مهتاب دیده اید؟


    زلفش...نه زلف نه،نگهش...نه نگاه نه


    عنبر شنیده اید؟... می ناب دیده اید؟


    خال سیاه تعبیه بر روی لعل لب


    بس دیدنی است... گوهر نایاب دیده اید؟


    او ناز، من نیاز،من احساس، او سپاس


    هنگام وصل حالت احباب دیده اید؟


    او نور، شور، غلغله...دریا چگونه است؟


    من خوار، زار، وازده...مرداب دیده اید؟


    نفرین به صبح...حال مرا درک می کنید؟


    دل داده اید؟... عاشق بیتاب دیده اید؟


    مثل خیال بود،چه کم بود،حیف شد


    مُردَم!..."خدا نصیب کند"...خواب دیده اید؟





    امضاء

  10. تشكر


  11. Top | #1396

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض















    چرا ز کوی عاشقان دگر گذر نمی کنی


    چه شد که هر چه خوانمت به من نظر نمی کنی


    مگر مرا ز درگهت خدا نکرده رانده ای
    دگر برای خدمتت مرا خبر نمی کنی


    خدا گواه من بود که قهر تو کشد مرا
    ز قهر با غلام خود چرا حذر نمی کنی


    نشسته ام به راه توبه عشق یک نگاه تو
    ز پیش چشم خسته ام چرا گذر نمی کنی


    تو ای همای رحمت ای جهان به زیر سایه ات
    چرا نظر به مرغکی شکسته پر نمی کنی؟


    نگر به خیل سائلان به سامرا و جمکران
    ز باب خانه ات چرا سری به در نمی کنی








    امضاء

  12. تشكر


  13. Top | #1397

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    در بين هر مناجات با وعده ملاقات




    ساعات بگذرانم در انتظار مهدي




    شب تا سحر بسوزم ديده به در بدوزم




    چون شمع نيمه جانم در انتظار مهدي




    جمعه به جمعه نالم ناله برد مجالم




    ياسين و ندبه خوانم در انتظار مهدي




    من نذر صبح نورم وقف شب ظهورم




    زنده اگر بمانم در انتظار مهدي




    هر لحظه دارم اميد بينم جمال خورشيد




    مانند سايبانم در انتظار مهدي




    داني كه اهل دردم شب گرد و كوچه گردم




    هر سو سري كشانم در انتظار مهدي




    باشد گواه صبرم چشمان پر ز ابرم




    وين اشك خونفشانم در انتظار مهدي




    با سوره تبارك در اين مه مبارك




    همچون فرشتگانم در انتظار مهدي




    گر قلب خسته دارم شمشير بسته دارم




    پيرم ولي جوانم در انتظار مهدي




    اي پيك هر شب من لبيك بر لب من




    اين است ارمغانم در انتظار مهدي






    امضاء

  14. تشكر


  15. Top | #1398

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مهدیا بر ره تو منتظرانیم هنوز


    تا بیایی به رهت دل نگرانیم هنوز


    مهدیا تا برسد پرتو نور رخ تو


    از غم دوری تو خون جگرانیم هنوز


    به امید دم زیبای وصال رخ تو


    زنده در سیر جهان گذرانیم هنوز


    با خیال رخ زیبای تو ای راحت جان


    فارغ از دیدن روی دگرانیم هنوز


    تا که تو کی برسی زین سفر دور و دراز


    حیف و صد حیف که از بی خبرانیم هنوز

    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم



  16. Top | #1399

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ما را به یک کلاف نخ آقا قبول کن
    یـا ایّهـا العــزیز! أبانـا! قــبول کن


    آهی در این بساط به غیر از امید نیست
    یـا نـاامیدمــان ننـمـا یـا، قـبـول کن


    از یـاد بـرده ایم شمـا را پـدر! ولی
    این کودک فراری خود را قبول کن


    رسم کریم نیست که گلچین کند، کریم!
    مـا را سَـوا نکـرده و یک جـا قـبول کن


    گر بی نوا و پست و حقیریم و رو سیاه
    اما به جــان حضرت زهـرا قبـول کن


    گندم که نه، مقام شما بود لاجَرَم
    رمز هبوط آدم و حوّا، قـبول کن







    امضاء

  17. Top | #1400

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    خورشيد عالمتاب من صبح طلوعت دير شد


    در انتظار روي تو هر نوجواني پيرشد



    ديدم بخوابم آمدي از جاده هاي دور دست


    ناگه دلم گفتا که خوابخوب من تعبير شد



    اين جمعه چون بگذشت و يار من نيامد از سفر


    آياتغربت بار ديگر نازل و تفسير شد



    بي روي تو افسرده ام ، غمگين و زار وخسته ام


    عشقم اسير قسمت و با درد و غم تقدير شد



    گفتي دلت را پاککن از غير ما گر عاشقي


    دل با گلاب ناب عشق روي تو تطهير شد



    باياد چشم نرگست، نرگس کشيدم در دلم


    نرگس هم از هجران تو پژمرده و دلگير شد



    از دوري رخسار تو جانم رسيده بر لبم


    از زندگي هرعاشقي، بي رويماهت سير شد



    شام فراق روي تو بسيار طولاني شده


    خورشيد عالمتابمن صبح طلوعت دير شد







    امضاء

صفحه 140 از 168 نخستنخست ... 4090130136137138139140141142143144150 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

◆☼◆☼◆مولای سبز پوش جمعه ها ................ ◆☼◆☼◆, قؤان ناب, لایق وصف مقام علی, منتظر, مهدی(عج), مولا برای از تو سرودن غزل کم است, متن ادبی مهدوی, متن ادبی درباره حضرت مهدی(عج), نجوا با مولای منتظران, هیجای نهروان و شکوه جمل, وقتی تو اینجایی بیا معنا ندارد, وصف دلتنگی برای مولای منتظران, کدام جمعه میآیی؟, گفتگو با امام زمان, گفتگو در باره امام زمان, گرم یاد آوری یانه من از یادت نمی کاهم, آقا کجا هستی کجا معنا ندارد, امام زمان, انتظار, اي, ای, ادبیات مهدوی, ادبیات انتظار, ادعیه مربوط به امام زمان, اشگ و انتظار ، شوق ظهور, ترا من جشم در راهم, جمعه های چشم انتظاری, حرفهای دلتنگی, حرفهای دلتنگی ، نجوابا مولای منتظران, خورشید پنهان در پشت ابرغیبت, دلنوشته های شما برای امام زمان, دلتنگی های انتظار, دلسروده ها در وصف امام زمان, درد دل منتظران, درد دل با امام زمان عج الله تعالی, دعا, دعا برای فرج امام زمان عج الله تعالی ظهوره, سرودن غزل, شمس ضحی یا ابالحسن, شوکت و جلالت تو, شرمندگی ازکوتاهی منتظران, شعر, شعر انتظار, شعر درباره امام زمان, شعرغربت امام زمان, ظهور

نمایش برچسب‌ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi