صفحه 74 از 168 نخستنخست ... 246470717273747576777884124 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 731 تا 740 , از مجموع 1674

موضوع: تورا من چشم در راهم .....(( ادبيات انتظار ٬نجوا بامولاي منتظران))

  1. Top | #731

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض







    به تماشاى طلوع تو، جهان چشم به راه
    به امید قدمت، كون و مكان چشم به راه

    به تماشاى تو اى نور دل هستى، هست
    آسمان، كاهكشان كاهكشان چشم به راه

    رخ زیباى تو را، یاسمن آیینه به دست
    قد رعناى تو را سرو جوان چشم به راه

    در شبستان شهود اشك فشان دوخته‏اند
    همه شب تا به سحر خلوتیان چشم به راه

    دیدمش فرشى از ابریشم خون مى‏گسترد
    در سراپرده چشمان خود آن چشم به راه!

    نازنینا! نفسى اسب تجلّى زین كن
    كه زمین، گوش به زنگ‏ست و زمان چشم به راه


    آفتابا! دمى از ابر برون آ، كو بود
    بى‏ تو منظومه امكان، نگران، چشم به راه‏






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  2. تشكرها 6



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #732

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,971
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض





    همین که دست قلم در دوات می لرزد
    به یاد مهر تو چشم فرات می لرزد

    نهفته راز «اذا زُلْزِلَتْ» به چشمانت
    اگر اشاره کنی کائنات می لرزد

    «هزار نکته ی باریک تر ز مو اینجاست»
    بدون عشق تو بی شک صراط می لرزد

    تو را به کوثر و تطهیر و نور گریه مکن
    که آیه آیه تنِ محکمات می لرزد

    کنون نهاده علی سر، به روی شانه ی در
    به روی گونه ی او خاطرات می لرزد

    غزل تمام نشد، چند کوچه بالاتر
    میان چشمِ سواری فرات می لرزد

    سپس سوار می افتد، تو می رسی از راه
    که روضه خوان شوی اما صدات می لرزد

    غروب جمعه کنار ضریح، روی لبم
    به جای شعر، دعای سمات می لرزد...




    سید حمید رضا برقعی

    امضاء




  5. تشكرها 6


  6. Top | #733

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض











    همه هست آرزويم كه ببينم از تو روئي
    چه زيان ترا كه من هم برسم به آرزوئي

    به كسي جمال خود را ننموده‌اي و بينم
    همه جا به هرزباني بُوَد از تو گفتگوئي

    به ره تو بسكه نالم ز غم تو بسكه مويم
    شده‌ام ز ناله نالي شده‌ام ز مويه موئي

    همه را خوش آنكه مطرب بزند به تار چنگي
    من از آن خوشم كه چنگيبزنم به تار موئي

    چه شود كه راه يابد سوي آب تشنه كامي
    چهشود كه كام جويد ز لب تو كامجوئي

    شود اينكه از ترحمدمي اي سحاب رحمت
    من خشك لب هم آخر ز تو تر كنم گلوئي

    بشكست اگر دل من بفداي چشم مستت
    سر خمّ مي سلامت شكند اگرسبوئي

    همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا
    تو قدمبه چشم من نه بنشين كنار جوئي

    نه به باغ ره دهندم كه گلي به كامبويم
    نه دماغ آنكه از گل شنوم به كام بوئي

    نه وطن پرستي ازمن به وطن نموده يادي
    نه زمن كسي به غربت بنمودهجستجوئي

    زچه شيخ پاكدامن سويمسجدم نخواند
    رخ شيخ و سجده گاهي سر ما و خاك كوئي

    ((عراقي))









    امضاء

  7. تشكرها 8


  8. Top | #734

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    به اشك ديده كوثر،به دست بسته حيدر،
    به حق غربت مادر،به جان دخت بيغمبر
    بيا اي يوسف زهرا

    قسم برغربت مولا،به حق مادرت زهرا،
    به آن انسيه حورا به آن حوريه عذرا
    به اشك مادري تنها ميان كوچه اعدا،
    به آن نيلي شده پيكر
    بيااي يوسف زهرا

    به آن ريسمان افلاكي،به آن سرچشمه پاكي،
    به حق كوچه غربتبه آن اندوه غمناكي
    به ابر چهره عصمت،به حق چادر خاكي
    به خاك نيلي معجر
    بيا اي يوسف زهرا

    به آن زخمي شده بازو،به خون رفته ازپهلو،
    به حق مادري نيلي كه از همسر گرفته روپس
    ازآن ضربه سيلي
    بيا اييوسف زهرا

    بهآن ياس غريبانه، به خون شمع پروانه،
    به سوز سينه اي خونين زميخ درب كاشانه
    به حق مادري غمگين كه گم كرده ره خانه
    ميان كوچه ومعبر
    بيا اي يوسف زهرا ......

    بيا وقبر مخفيش براي ما تو پيدا كن

    (اللهم عحل لوليك الفرج )







    امضاء


  9. Top | #735

    عنوان کاربر
    عضو آشنا
    تاریخ عضویت
    May 2013
    شماره عضویت
    5816
    نوشته
    17
    تشکر
    17
    مورد تشکر
    31 در 12
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    شود آیا که شبی بر دل من یار شوی؟

    یار این خسته ی غمدیده ی بیمار شوی؟

    سینه ی غم زده ام بهر تو سوزد همه شب
    دل من آب شده کی تو پدیدار شوی؟


    با کلافی بنشستم سر بازار رخت
    کی تو ای یوسف من بر سر بازار شوی؟

    همچو یعقوب شده دیده ام از درد فراق
    کی به پیراهن خود نور شب تار شوی؟

    هر که مشتاق تو شد گوشه ی چشم تو خرید
    شود آیا که مرا هم تو خریدار شوی؟

    ز غم غربت تو شام غریبان شده دل
    چه شود گر تو مددکار دل زار شوی؟!

    شعله ی خیمه ی آتش زده گوید که بیا
    زائر بی کفنی بی سر و خونبار شوی؟!




    امضاء




  10. Top | #736

    عنوان کاربر
    عضو آشنا
    تاریخ عضویت
    May 2013
    شماره عضویت
    5816
    نوشته
    17
    تشکر
    17
    مورد تشکر
    31 در 12
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    به طاها به یاسین به معراج احمد
    به قدر و به کوثر به رضوان و طوبی

    به وحی الهی به قرآن جاری
    به تورات موسی و انجیل عیسی

    بسی پادشاهی کنم در گدایی
    چو باشم گدای گدایان زهرا (س)

    چه شب ها که زهرا (س) دعا کرده تا ما
    همه شیعه گردیم و بی تاب مولا

    غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما
    مسیرت مشخص، امیرت مشخص، مکن دل ای دل بزن دل به دریا

    که دنیا به خسران عقبا نیرزد
    به دوری ز اولاد زهرا نیرزد.

    و این زندگانی فانی جوانی
    خوشی های امروز و اینجا

    به افسوس بسیار فردا نیرزد

    اگر عاشقانه هوادار یاری

    اگر مخلصانه گرفتار یاری
    اگر آبرو میگذاری به پایش

    یقینا یقینا خریدار یاری
    بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟

    چه اندازه در ندبه ها زاری یابی؟
    به شانه کشیدی غم سینه اش را؟

    و یا چون بقیه تو سربار یاری
    اگر یک نفر را به او وصل کردی

    برای سپاهش تو سردار یاری
    به گریه شبی را سحر کردی یا نه؟

    چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟
    دل آشفته بودن دلیل کمی نیست

    اگر بی قراری بدان یار یاری
    و پایان این بی قراری بهشت است

    بهشتی که سرخوش ز دیدار یاری


    نسیم کرامت وزیدن گرفته

    و باران رحمت چکیدن گرفته
    مبادا بدوزی نگاه دلت را

    به مردم که بازار یوسف فروشی در این دوره بد شدیدا گرفته
    خدایا به روی درخشان مهدی

    به زلف سیاه و پریشان مهدی
    به قلب رئوفش که دریای داغ است

    به چشمان از غصه گریان مهدی
    به لبهای گرم علی یا علی اش

    به ذکر حسین و حسن جان مهدی
    به دست کریم و نگاه رحیمش

    به چشم امید فقیران مهدی
    به حال نیاز و قنوت نمازش

    به سبحان سبحان سبحان مهدی
    به برق نگاه به خال سیاهش

    به عطر ملیح گریبان مهدی
    به حج جمیلش به جاه جلیلش

    به صوت حجازی قرآن مهدی
    به صبح عراق و شبانگاه شامش

    به آهنگ سمت خراسان مهدی
    به جان داده های مسیر عبورش

    به شهد شهود شهیدان مهدی
    مرا دائم الاشتیاقش بگردان

    مرا سینه چاک فراقش بگردان
    تفضل بفرما بر این بنده بی سر و پا

    مرا همدم و محرم و هم رکاب
    سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان

    یا مهدی یامهدی مددی




    شعر از:حاج مجتبی روشندل

    امضاء




  11. Top | #737

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,971
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض







    کدام جمعه رأس ساعت قرار؟


    مولای من! روزهای سبز دیدارت را در آینه خیال،

    آن قدر تکرار می کنم تا در ساغر نگاه عطشناکمان،

    جرعه ای از تبسم ظهورت را ارزانی داری.


    در این فکر محالم که در سبزترین حادثه دشت

    خیالم فرود آیی و مهربانی را میان کوچه ها تقسیم کنی.


    به روزهای ناگزیرِ انتظار و در دقیقه های بی قرار

    کدام جمعه رأس ساعت قرار شکوفه می کنی زِ شاخسار؟

    در انتظار دیدار تواَم






    امضاء





  12. Top | #738

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,971
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض




    شاید برای آمدنت دیر کرده‌ای
    وقتی نگاه آینه را پیر کرده‌ای

    دیری است آسمان مرا شب گرفته است
    خورشید من برای چه تأخیر کرده‌ای؟


    این بارش بهاری من هم خلاصه شد
    در آن دو قطره اشک که تبخیر کرده‌ای

    قلب مرا شکستی و یادم نبود که
    با تکه‌هاش عاطفه تکثیر کرده‌ای


    با آتشی که داغ غم تو به دل زده
    من را در عشق منشأ تأثیر کرده‌ای

    وقتی که این همه ز غمت شکوه می‌کنم
    شاید برای آمدنت دیر کرده‌ای


    امضاء





  13. Top | #739

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    صنما بیار باده بنشان خمار مستان
    که ببرد عشق رویت همگی قرار مستان

    می کهنه را کشان کن به صبوح گلستان کن
    که به جوش اندرآمد فلک از عقار مستان

    بده آن قرار جان را گل و لاله زار جان را
    ز نبات و قند پر کن دهن و کنار مستان

    قدحی به دست برنه به کف شکرلبان ده
    بنشان به آب رحمت به کرم غبار مستان

    صنما به چشم مستت دل و جان غلام دستت
    به می خوشی که هستت ببر اختیار مستان

    چو شراب لاله رنگت به دماغ‌ها برآید
    گل سرخ شرم دارد ز رخ و عذار مستان

    چو جناح و قلب مجلس ز شراب یافت مونس
    ببرد گلوی غم را سر ذوالفقار مستان

    صنما تو روز مایی غم و غصه سوز مایی
    ز تو است ای معلا همه کار و بار مستان

    بکشان تو گوش شیران چو شتر قطارشان کن
    که تو شیرگیر حقی به کفت مهار مستان

    ز عقیق جام داری نمکی تمام داری
    چه غریب دام داری جهت شکار مستان


    (دیوان شمس)



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  14. Top | #740

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    آخر يكى خواهد آمد

    چشم‏انتظاران خسته! آخر يكى خواهد آمد
    گرد و غبار نشسته! آخر يكى خواهد آمد
    تا دستهاى جدايى كوتاه گردد، سرانجام
    شمشيرهاى شكسته! آخر يكى خواهد آمد
    تا تيره شام بلند يلدا بسوزد سحر از
    ققنوسهاى خجسته، آخر يكى خواهد آمد
    آه اى زمين شقاوت، از ابرهاى شفاعت
    پيوسته پُر، يا گسسته، آخر يكى خواهد آمد
    زين پيش در چشمهايش دشتى غزل مى‏رميدند
    از آن غزالان رسته، آخر يكى خواهد آمد



    امضاء

  15. تشكرها 3


صفحه 74 از 168 نخستنخست ... 246470717273747576777884124 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

◆☼◆☼◆مولای سبز پوش جمعه ها ................ ◆☼◆☼◆, قؤان ناب, لایق وصف مقام علی, منتظر, مهدی(عج), مولا برای از تو سرودن غزل کم است, متن ادبی مهدوی, متن ادبی درباره حضرت مهدی(عج), نجوا با مولای منتظران, هیجای نهروان و شکوه جمل, وقتی تو اینجایی بیا معنا ندارد, وصف دلتنگی برای مولای منتظران, کدام جمعه میآیی؟, گفتگو با امام زمان, گفتگو در باره امام زمان, گرم یاد آوری یانه من از یادت نمی کاهم, آقا کجا هستی کجا معنا ندارد, امام زمان, انتظار, اي, ای, ادبیات مهدوی, ادبیات انتظار, ادعیه مربوط به امام زمان, اشگ و انتظار ، شوق ظهور, ترا من جشم در راهم, جمعه های چشم انتظاری, حرفهای دلتنگی, حرفهای دلتنگی ، نجوابا مولای منتظران, خورشید پنهان در پشت ابرغیبت, دلنوشته های شما برای امام زمان, دلتنگی های انتظار, دلسروده ها در وصف امام زمان, درد دل منتظران, درد دل با امام زمان عج الله تعالی, دعا, دعا برای فرج امام زمان عج الله تعالی ظهوره, سرودن غزل, شمس ضحی یا ابالحسن, شوکت و جلالت تو, شرمندگی ازکوتاهی منتظران, شعر, شعر انتظار, شعر درباره امام زمان, شعرغربت امام زمان, ظهور

نمایش برچسب‌ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi