به دنبال تومی گردم نمی یابم نشانت را
بگوبایدکجاجویم مدارکهکشانت را
تمام جاده را رفتم غباری ازسواری نیست
بیابان تابیابان جسته ام ردنشانت را
نگاهم مثل طفلان زیرباران خیره شد برابر
ببینیدتامگردرآسمان رنگین کمانت را
کهن شدانتظارامابه شوقی تازه بال افشان
تمام جسم وجان لب شدکه بوسدآستانت را
کرامت گرکنی این قطره ناچیزراشاید
که چون ابری بِگردم کوچه ای آسمانت را
اَلاای آخرین طوفان بپیچ ازشرق آدینه
که دریابوسه بنشاندلب آتش نشانت را