صفحه 43 از 168 نخستنخست ... 333940414243444546475393143 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 421 تا 430 , از مجموع 1674

موضوع: تورا من چشم در راهم .....(( ادبيات انتظار ٬نجوا بامولاي منتظران))

  1. Top | #421

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1159
    نوشته
    63
    تشکر
    43
    مورد تشکر
    208 در 108
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    برای آمدنت ، انتظار ، غمگین است

    دل ِ گرفته ی این روزگار ، غمگین است



    گذشت فصل زمستان ولی ببین بی تو

    چقدر چهره ی فصل بهار غمگین است



    اگرچه زاهد ک روزه دار ، خوابیده

    ولیکن عاشق شب زنده دار ، غمگین است



    هنوز مثل گذشته ، ندای حق یا حق

    شبیه قصه ی حلاج و دار ، غمگین است



    حریم خانه ی مادر بزرگ غرق دعاست

    نگاه ساعت شماطه دار ، غمگین است



    کویر قلب مرا آتش تو سوزانده

    بر او به رسم تسلی ببار ، غمگین ست . . .

  2. تشكرها 2



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #422

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102
    آسمان غرق خيال است كجايي آقا
    ***
    آخرين جمعه ي سال است كجايي آقا
    ***
    يه نفس عاشق اگر بود زمين ميفهميد
    ***
    عاشقي بي تو محال است كجايي آقا
    ***
    اللهم عجل لولينا الفرج
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكرها 4

    نوای عشق (20-03-2011), نرگس منتظر (04-04-2011), خادم کریمه اهل بیت (28-06-2011)

  6. Top | #423

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اى تو خورشید

    پلك این پنجره خسته اگر باز شود
    آسمان با دل بى‏حوصله دمساز شود
    كیست در كوچه دلواپسى‏ام جز غم تو
    تا دمى با من غربت‏زده همراز شود؟
    بى‏تو اى همدم آبى‏تر از آهنگ طلوع!
    بشكند بامم اگر تشنه پرواز شود
    داغ تلخى‏ست به پیشانى خورشید اگر
    آسمان با شب دلمرده هم‏آواز شود
    اى تو خورشید! به پا خیز كه با چشمانت
    قفل صد صبح دل‏انگیز خدا باز شود

    جلیل آهنگرنژاد

    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم


  7. تشكرها 3

    نوای عشق (20-03-2011), نرگس منتظر (04-04-2011), خادم کریمه اهل بیت (28-06-2011)

  8. Top | #424

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    283
    نوشته
    391
    تشکر
    2,041
    مورد تشکر
    766 در 288
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    چه انتظارعجيبى است،اينكه شب تاصبح
    كسى قنوت بگيرد به انتظارخودش
    بنفسی انت...كسى نيامده،جزاو سر قرارخودش
    نشست،غرق تماشاى آبشارخودش
    امضاء

    آنانکه هوای عالم راز کنند/ باید گره علاقه را باز کنند

  9. تشكرها 5

    نرگس منتظر (04-04-2011), خادم کریمه اهل بیت (28-06-2011), عهد آسمانى (27-03-2011)

  10. Top | #425

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    انتظار

    یا اين دل شكستة ما را صبور كن
    يا لا أقل به خاطر زينب ظهور كن
    ديگر بتاب از افق مكه ، ماه من!
    اين جاده هاي شب زده را غرق نور كن
    با ذوالفقار حضرت مولا ، بيا و بعد
    دلهاي شيعه را پرِ حسّ غرور كن
    با كوله بار غربت و اندوه خود بيا
    از كوچه هاي سينه زني مان عبور كن
    امشب بيا كه روضه بخواني برايمان
    امشب بساط گريه مان را تو جور كن
    يا چند صفحه مقتل كرب و بلا بخوان
    يا خاطرات عمه تان را مرور كن
    هم از وفاي ساقي لب تشنگان بگو
    هم يادي از مصيبتِ سرخ تنور كن
    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم


  11. تشكرها 3

    نرگس منتظر (04-04-2011), خادم کریمه اهل بیت (28-06-2011), عهد آسمانى (27-03-2011)

  12. Top | #426

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دل سوخته

    كشتی نساز اى نوح، طوفان نخواهد آمد

    بر شوره زار دلها، باران نخواهد آمد

    شاید به شعر تلخـم خـرده بـگیری اما

    جایی كه سفره خالیست،ایمان نخواهد آمد

    رفتی كلاس اول، این جمله راعوض كن

    آن مرد تـا نیاید، باران نخواهدآمد

    شعر عامیانه

    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم


  13. تشكرها 4

    نرگس منتظر (04-04-2011), خادم کریمه اهل بیت (28-06-2011), عهد آسمانى (27-03-2011)

  14. Top | #427

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    به خدا سخته برام تو رو ندیدن
    دنبالت دویدن اما نرسیدن
    به خدا سخته برام از تو جدایی
    سر راهت می شینم تا که بیایی
    به خدا سخته برام دوری و غربت
    به خدا سخته برام ترک محبت
    دیگه من طاقت دوری تو ندارم
    برای دیدن تو دل بیقرارم
    چی میشه اگه روزی در بزنی تو
    به دل دیوونه ام سر بزنی تو
    راه ورسم عاشقی رو تو می دونی
    لا اقل بده به من تو یک نشونی
    بگو که تو شهر غربت خونه داری
    سر و کار با هر دل دیوونه داری
    هر کی عاشقت می شه بایدفدات بشه
    سرمه ی چشای خاک زیر پات بشه
    بیا تا عاشقی مو،نشون بدم من
    بیا وسکوت تنهایی رو بشکن
    بیا ای تو انتهای آرزو ها
    بیا تا با تو بگم درد دلم را


    امضاء

  15. تشكرها 4


  16. Top | #428

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    خداکندکه بیایدمسافری که نیامد
    وکوچه کوچه بنازم به عابری که نیامد

    دوباره مثل گذشته تمام فاصله هارا
    غزل غزل بنویسم به شاعری که نیامد

    همیشه غربت اینجافقط نصیب دل من
    شریک غربت من کیست؟مهاجری که نیامد

    به پلک پلک نگاهم دخیل خاطره بستم
    وروبه پنجره کردم به زائری که نیامد

    شکسته بغض غرورم به انتظارعجیبی
    دعاکنید بیایدمسافری که نیامد...


    امضاء

  17. تشكرها 4


  18. Top | #429

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تشرف حضرت آیة الله مرعشى نجفى(ره)



    در ایام تحصیل علوم دینى و فقه اهل بیت علیهم‏السلام، در نجف اشرف، شوق زیادى جهت دیدارجمال مولایمان بقیة الله الاعظم عجل‏الله ‏تعالى‏فرجه داشتم با خود عهد كردم چهل شب چهارشنبه پیاده به‏مسجد سهله بروم، به این نیت كه جمال آقا صاحب الامرعلیه‏السلام را زیارت كنم و به این فوز بزرگ نایل شوم.




    تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم. تصادفا دریك‏ شب چهارشنبه ،رفتنم از نجف به تاخیر افتاد و هوا ابرى و بارانى ‏بود. نزدیك شب وحشت و ترس وجود مرا فرا گرفت ‏مخصوصا از زیادى قطاع الطریق و دزدها، ناگهان ‏صداى پایى را از پشت ‏سر شنیدم كه بیشتر موجب ترس ‏و وحشتم گردید. برگشتم به عقب، سید عربى را با لباس ‏اهل بادیه دیدم، نزدیك من آمد و با زبان فصیح گفت: اى‏سید! سلام علیكم.

    ترس و وحشت ‏بهكلى از وجودم رفت و اطمینان و سكون نفس پیدا كردم. تعجب آور بود كه چگونه این ‏شخص در تاریكى شدید، متوجه سیادت من شد و در آن ‏حال من از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن ‏مى‏گفتیم و مى‏رفتیم . سید عرب از من سؤال كرد: قصد كجا دارى؟


    گفتم: مسجد سهله.


    فرمود: به چه جهت؟


    گفتم: به قصد تشرف و زیارت ولى عصرعلیه ‏السلام.


    مقدارى كه رفتیم،به مسجد زید بن صوحان كه مسجد كوچكى است نزدیك مسجد سهله رسیدیم داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایى كه سید خواند كه، مثل آن بود كه دیوار و سنگها باایشان آن دعا را مى‏خواندند،احساس انقلابى عجیب در خود نمودم كه از وصف آن ‏عاجزم.


    مقدارى كه رفتیم،به مسجد زید بن صوحان كه مسجد كوچكى است نزدیك مسجد سهله رسیدیم داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایى كه سید خواند كه، مثل آن بود كه دیوار و سنگها باایشان آن دعا را مى‏خواندند،احساس انقلابى عجیب در خود نمودم كه از وصف آن ‏عاجزم.



    بعد از دعا سید فرمود: سید تو گرسنه‏اى، خوب ‏است ‏شام بخورى.


    پس سفره ‏اى را كه زیر عبا داشت ‏بیرون آورد و درآن ‏سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. مثل این كه‏ تازه از باغ چیده شده بود وآن وقت چله زمستان وفصل سرماى ‏شدید بود و من متوجه نشدم كه این آقا این‏ خیارهای تازه سبز را در این فصل زمستان از كجا آورده؟ به هر حال طبق دستور آقا شام خوردم.


    سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم.


    داخل مسجد شدیم،آقا مشغول اعمال وارده درمقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه‏ مى‏كردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشاء را به آقا اقتدا كردم و متوجه نبودم كه این آقا كیست؟


    بعد از آن كه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود:


    اى سید آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به ‏مسجد كوفه مى‏روى یا در همین جا مى‏مانى؟


    گفتم: مى‏مانم و سپس در وسط مسجد در مقام امام ‏صادق علیه‏السلام نشستیم.


    به سید گفتم: آیا چاى یا قهوه یا دخانیات میل دارى ‏آماده كنم؟


    در جواب، كلام جامعى را فرمود: این امور از زواید‏ زندگى است که ما ازآن دوریم.


    این كلام در اعماق وجودم اثر گذاشت ‏به نحوى كه ‏هرگاه یادم مى‏آید اركان وجودم مى‏لرزد. به هر حال ‏مجلس نزدیك دو ساعت طول كشید و در این مدت‏ مطالبى رد و بدل شد كه به بعضى از آنها اشاره مى‏كنم.


    1. در رابطه با استخاره سخن به میان آمد. سید عرب ‏فرمود:


    اى سید با تسبیح به چه نحو استخاره مى‏كنى؟


    گفتم: سه مرتبه صلوات مى‏فرستم و سه مرتبه‏ مى‏گویم: «استخیر الله برحمتة خیرة فى عافیة‏» پس‏ قبضه‏اى از تسبیح را گرفته مى‏شمارم، اگر دو تا بماند بد است و اگر یكى ماند خوب است.


    فرمود: این استخاره،دنباله ای دارد كه به ‏شما نرسیده و آن این است كه هرگاه یكى باقى ماند فورا حكم به خوبى استخاره ندهید بلكه دوباره ‏بر ترك عمل، استخاره كنید اگر زوج آمد كشف مى‏شود استخاره اول خوب است اما اگر یكى آمد كشف مى‏شود كه استخاره اول میانه است.


    به حسب قواعد علمیه مى‏بایست دلیل بخواهیم و آقا جواب دهد به جاى دقیق و باریكى رسیدیم پس به مجرد این قول تسلیم شدم و در عین حال متوجه نبودم كه این آقا كیست.


    از جمله مطالب در این جلسه تاكید سید عرب بر تلاوت ‏و قرائت این سوره‏ها بعد از نمازهاى واجب بود. بعد ازنماز صبح سوره یاسین و بعد از نماز ظهر سوره نباء بعد از نمازعصر سوره نوح و بعد از مغرب سوره واقعه و بعد از نماز عشاء سوره ملك.


    2. از جمله مطالب در این جلسه تاكید سید عرب بر تلاوت ‏و قرائت این سوره‏ها بعد از نمازهاى واجب بود. بعد ازنماز صبح سوره یاسین و بعد از نماز ظهر سوره نباء بعد از نمازعصر سوره نوح و بعد از مغرب سوره واقعه و بعد از نماز عشاء سوره ملك.


    3. دیگر این كه تاكید فرمودند: بر دو ركعت نماز بین‏ مغرب و عشاء كه در ركعت اول بعد از حمد هر سوره‏اى خواستى مى‏خوانى و در ركعت دوم بعد از حمد سوره ‏واقعه را مى‏خوانى و فرمود: این نماز كفایت مى‏كند از خواندن ‏سوره ‏واقعه بعد از نماز مغرب، چنانكه گذشت.


    4. تاكید فرمود كه: بعد از نمازهاى پنجگانه این دعا رابخوان:


    <<اللهم سرحنى عن الهموم و الغموم و وحشة ‏الصدر و وسوسة الشیطان برحمتك یا ارحم‏الراحمین‏<<


    5. و دیگر بر خواندن این دعا بعد از ذكر ركوع درنمازهاى یومیه خصوصا ركعت آخر تاكید كردند:


    اللهم صل على محمد و آل محمد و ترحم على‏عجزنا و اغثنا بحقهم


    6. در تعریف و تمجید از شرایع الاسلام مرحوم محقق ‏حلى فرمود:


    تمام آن مطابق با واقع است مگر كمى از مسایل آن.


    7. تاكید بر خواندن قرآن و هدیه كردن ثواب آن، براى‏ شیعیانى كه وارثى ندارند یا دارند،ولكن یادیاز آنها نمى‏كنند.

    8. تحت الحنك را از زیر حنك دور دادن و سر آن را درعمامه قرار دادن چنانكه علماى عرب به همین نحو عمل ‏مى‏كنند و فرمود: در شرع این چنین رسیده است.

    تاكید فرمود كه: بعد از نمازهاى پنجگانه این دعا رابخوان: «اللهم سرحنى عن الهموم و الغموم و وحشة ‏الصدر و وسوسة الشیطان برحمتك یا ارحم‏الراحمین.



    9. تاكید بر زیارت سید الشهدا علیه‏السلام.


    10. دعا در حق من و فرمود: قرار دهد خدا تو را از خدمتگزاران شرع.


    11. پرسیدم: نمى‏دانم آیا عاقبت كارم خیر است و آیا من ‏نزد صاحب شرع مقدس رو سفیدم؟


    فرمود: عاقبت تو خیر و سعیت مشكور و روسفیدى.


    گفتم: نمى‏دانم آیا پدر و مادر و اساتید و ذوى الحقوق ‏از من راضى هستند یا نه؟


    فرمود: تمام آنها از تو راضى‏اند و درباره‏ات دعا مى‏كنند.


    استدعاى دعا كردم براى خودم كه موفق باشم براى ‏تالیف و تصنیف .دعا فرمودند.


    پس از این گفتگو به خاطرحاجتى خواستم از مسجد بیرون روم ، آمدم كنار حوض كه در وسط راه قبل از خارج ‏شدن از مسجد قرار دارد،به ذهنم رسید چه شبى بود واین سید عرب كیست كه این همه با فضیلت است؟ شاید همان مقصود و معشوقم باشد تا به ذهنم اینفكر‏خطور كرد، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و كسى ‏هم در مسجد نبود. یقین پیدا كردم كه آقا را زیارت كردم ‏و غافل بودم، مشغول گریه شدم و همچون دیوانه اطراف ‏مسجد گریه مى‏كردم تا صبح شد، چون عاشقى كه بعد از وصال مبتلا به هجران شود.


    این بود اجمالى از تفصیل، كه هر وقت آن شب یادم می ‏آید بهت زده میشوم.
    ویرایش توسط درگاه محبوب : 01-04-2011 در ساعت 20:10
    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم


  19. تشكرها 2


  20. Top | #430

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    goll




    ما معتقديم كه عشق سرخواهد زد **** بر پشت ستم كسي تبر خواهد زد

    سوگند به هر چهار آيه نور **** سوگند به زخمهاي سر شار غرور

    آخرشب سرد ما سحر مي گردد**** آشوب جهان فتنه سر مي گردد

    چشمان زمين ز عشق تر مي گردد ****مهدي به ميان شيعه بر مي گردد

    تفسير بلند ذوالفقار است اين مرد ****انگار بهار در بهار است اين مرد

    با تيغ حسين در نيام آمده است ****انگار علي به انتقام آمده است

    اي سيد سبز پوش من يا مولا ****اي مرد علم به دوش من يا مولا

    برگرد هنوز بي قرارت هستند**** يك عده عجب در انتظارت هستند

    آن مرد كه بوي سبز باران مي داد**** آن پير كه روح بر جماران مي داد

    مي گفت كه عاقبت كسي مي آيد**** از نسل علي دادرسي مي آيد

    اما تو نيامدي بهارانم رفت**** افسوس دگر پير جمارانم رفت

    طفلان نجيب بيشه ها شير شدند**** مردان غريب جبهه ها پير شدند

    يك عده به ذكر توبه تطهير شدند**** يك عده ز دوريت زمين گير شدند

    برگرد كه بر بهارمان مي خندند**** يك عده به انتظارمان مي خندند

    دستان سياهي كه به خون آلوده است**** گويند كه انتظارتان بيهوده است

    افسوس كسي نيست بيا داد برس **** اي صاحب ذوالفقار به فرياد برس

    امواج دلت آبي درياي غريب ****غربت كده ات كجاست مولاي غريب

    غربت كده اي كه بوي دريا دارد**** صد خاطره از غربت زهرا دارد

    برگرد علي چشم به راه است هنوز**** اسرار دلش در دل چاه است هنوز

    آن چاه پراز ستاره را پيدا كن ****آن سينه پاره پاره را پيدا كن

    برگرد كه بر بهارمان مي خندند**** يك عده به انتظارمان مي خندند



    امضاء

  21. تشكر


صفحه 43 از 168 نخستنخست ... 333940414243444546475393143 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

◆☼◆☼◆مولای سبز پوش جمعه ها ................ ◆☼◆☼◆, قؤان ناب, لایق وصف مقام علی, منتظر, مهدی(عج), مولا برای از تو سرودن غزل کم است, متن ادبی مهدوی, متن ادبی درباره حضرت مهدی(عج), نجوا با مولای منتظران, هیجای نهروان و شکوه جمل, وقتی تو اینجایی بیا معنا ندارد, وصف دلتنگی برای مولای منتظران, کدام جمعه میآیی؟, گفتگو با امام زمان, گفتگو در باره امام زمان, گرم یاد آوری یانه من از یادت نمی کاهم, آقا کجا هستی کجا معنا ندارد, امام زمان, انتظار, اي, ای, ادبیات مهدوی, ادبیات انتظار, ادعیه مربوط به امام زمان, اشگ و انتظار ، شوق ظهور, ترا من جشم در راهم, جمعه های چشم انتظاری, حرفهای دلتنگی, حرفهای دلتنگی ، نجوابا مولای منتظران, خورشید پنهان در پشت ابرغیبت, دلنوشته های شما برای امام زمان, دلتنگی های انتظار, دلسروده ها در وصف امام زمان, درد دل منتظران, درد دل با امام زمان عج الله تعالی, دعا, دعا برای فرج امام زمان عج الله تعالی ظهوره, سرودن غزل, شمس ضحی یا ابالحسن, شوکت و جلالت تو, شرمندگی ازکوتاهی منتظران, شعر, شعر انتظار, شعر درباره امام زمان, شعرغربت امام زمان, ظهور

نمایش برچسب‌ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi