به نام حق
الا اي يوسف زهرا كجايي
اميد و دلبر جانها كجايي
همه روز و شب از هجرت غمينم
دگر كي مي شود جانا بيايي
چه مي شد اي اميد عالمينم
ز پشت پرده غيبت درآيي
الاخورشيد پنهانم كجايي
كه مردم زين غم سرد جدايي
هزار آدينه من در انتظارم
كدامين جمعه آخر تو مي آيی