صفحه 20 از 168 نخستنخست ... 101617181920212223243070120 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 191 تا 200 , از مجموع 1677

موضوع: تورا من چشم در راهم .....(( ادبيات انتظار ٬نجوا بامولاي منتظران))

  1. Top | #191

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تورا من چشم در راهم ......(( شعر سبز انتظار))





    عزیز زهرا

    عزيز زهرا
    رها كنيد دگر صحبت مداوا را
    فراق اگر نكشد، وصل مي‌كشد ما را

    تمام عمر تو ما را نظاره كردي و ما
    نديده‌ايم هنوز آن جمال زيبا را

    شراره‌هاي دلم اشك شد ز ديده چكيد
    ببين چگونه به آتش كشيد، دريا را

    قسم به دوست كه يك موي يار را ندهم
    اگر دهند به دستم، تمام دنيا را

    به شوق آنكه ز كوي توام نشان آرد
    به چشم خويش كشيدم غبار صحرا را

    جنون كشانده به جايي مرا كه نشناسم
    طريق كعـبه و بت‌خانه و كليسا را

    تمام عمر به خورشيد و ماه ناز كنم
    اگر به خانه تاريك من نهي پا را

    نسيم صبح ز راهي كه آمدي برگرد
    ببر سلام ز من آن عزيز زهرا را





    امضاء

  2. تشكرها 7

    RUHOLLAAH (06-06-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (11-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (06-06-2010), شكوه انتظار (17-06-2010), شوق یار (08-07-2011)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #192

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    parvaneh پاسخ : تورا من چشم در راهم ......(( شعر سبز انتظار))

    يا مَهدي صاحبْ زمان(عج)...


    بسم الله النور...
    سلام بر مهربان ترين فرد عالم..
    سلام به آنكه كه مظهر تمام پاكي هاست...
    امامم! چگونه ميتوانم از شما سخن بگويم؟؟ آيا ما را ميپذيريد؟
    اين بنده ي گنه كار و رو سياه خدايت را؟!
    اگر طردم كني به كجا روم؟؟؟؟؟؟؟ كه هر كجا روم بيراهه و سراب است...
    مهدي (عج) جان.. دعا كن تا آدم باشم و آدم وار زندگي نمايم...
    "اسارت دنيا "يعني تباهي... خدايا! مگذار اسير دنيا باشيم...
    درست مصداق كساني كه خداوند مي فرمايد:
    " آنها فكر(خيال) ميكنند كه ايمان آورده اند" !
    نكند جزو اين دسته باشيم؟؟ آقاجان! ياران شما دل كوهها را خواهند شكافت..
    چه قدر قوي شده ايم؟؟
    مولايم ! از ما روي بر مگردان كه سخت ترين روز برايمان روزي ست كه
    ظهور فرمايي و به محفلت براي ما راهي نباشد...
    خدايا چه عذابي از اين بالاتر؟! و چه محنتي از اين محنت بار تر؟؟؟؟؟؟!
    خدايا بايد بر تو توكل نمود و با "بصيرت" در راهت قدم نهاد...
    خدايا! ما بي تو هيچ هم نيستيم...
    يا ارحم الراحمين ! اي خالق هستي ... مگذار "وسيله هايت" برايمان "هدف" واقع
    شود كه هدف بايد ذات اقدس خودت باشد و بس!
    خدايا! بخواه تا بخواهيم كه برويم از جمكران مهدي فاطمه(س) ات
    سوي جاده ي
    كربلا...
    شنيده ايم و خوانده ايم كه گفته اند : كربلا رفتن خون ميخواهد...!
    لكن قبل از خون؛
    كربلا رفتن اراده و عزم حسيني ميخواهد
    و
    اراده و عزم حسيني ميخواهد
    و
    اراده و عزم حسيني ميخواهد ...
    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم


  5. تشكرها 7

    RUHOLLAAH (06-06-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (11-06-2010), نرگس منتظر (06-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (11-06-2010), شكوه انتظار (11-06-2010), شوق یار (08-07-2011)

  6. Top | #193

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    setareh آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط

    آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط


    ز دوری تو غمین و نالان هستیم
    وز کردۀ خود کمی پشیمان هستیم
    اصلیت ما را تو اگر می پرسی
    از کوفه ولی مقیم تهران هستیم!

    ما لشگری از سلاح روسی داریم
    در دوز و کلک رگ ونوسی داریم
    هر جمعه که شد بیا که ما منتظریم
    این هفته فقط نیا عروسی داریم


    از جور زمانه ما شکایت داریم
    اندازۀ کوه و صخره حاجت داریم
    ما مشکلمان گرانی و بیکاریست
    آقا به نبودنت که عادت داریم
    ...

    ما قیمت روز ارز را می دانیم
    معیار بهای بورس در تهرانیم
    فعلا دو سه روزیست هوا پس شده است
    هر روز دعای عهد را می خوانیم


    صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو
    از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو
    آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط...
    از آنچه که ما دوست نداریم نگو



    امضاء

  7. تشكر

    شوق یار (08-07-2011)

  8. Top | #194

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    goll پاسخ : تورا من چشم در راهم ......(( شعر سبز انتظار))






    ای قلم سوزلرینده اثر یوخ ،آشنادن منه بیر خبر یوخ

    ای قلم در حرفهایت اثری نیست ،برای مناز آشنا یک خبر نیست

    گلدی بو جمعهده گِده آلله ،فاطمه یوسفینن خبر یوخ

    ای خدا این جمعه هم آمدو رفت ،از یوسف فاطمه هم خبری نیست

    یاندی پروانه لر شمع سوندی ،آیریلیقدان اوره قانه دوندی

    پروانه ها سوختند در پایان عمر شمع ،ازجدایی دلها همه خون شد

    شانیده رتبهده بی بدلسن ،هر گوزلده اقا سن گوزلسن

    در شان و رتبه بی همتایی ،و از هر زیبا،زیباتری ای اقا

    کیم دییر آیریلیق درده سالماز،عاشقین دردینه الدن آلماز

    چه کسی می گوید جدایی انسان را دردمند نمیکند ،صبر عاشق را لبریز نمیکند

    ای گوزوم یوللارا باخ داریخما ،گونهمیشه بولوت آتدا گالماز

    ای چشمهایم دلتنگ نشوید و به راه همچنان نگاه کنید ،چرا که همیشه آفتاب پشت ابر نمیماند .

    غنچه گوللر نه اندازه سولسون،قلبیلر گویما قانیله دولسون

    غنچه ها تاچه اندازه پر پر شوند ،مگذار قلبهای منتظران خون شود

    گلدی بو جمعه ده گلمه دین سن ،گون ساییم جمعه ی دیگر اولسون

    این جمعه هم آمد اما تو نیامدی ،روزهارا می شمارم تا جمعه ی دیگر شود .

    ایصفایی هَله دوز فراقه ،یول سالاغ بیزده بیرده عراقه

    ای صفایی بر فراقش صبر کن ،تا بار دیگر مسیرمان به سوی عراق افتد

    قلبیلر غصه دن داغلی گالدی،یا امام زمان گََل اماندی

    که قلبها از غصه ات داغدار شده است،یا امام زمان بیا ورحم کن



    اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجه و سهل مخرجه





    امضاء

  9. تشكرها 5


  10. Top | #195

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,847
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,978 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تورا من چشم در راهم ......(( شعر سبز انتظار))



    پرسيدمش امامم تا کي جدايــي از تو
    گفتا مگر بديدم حتي وفايــــــي از تو

    گفتم که لايقم کن درخواب بينمت من
    گفتا زخود برون شو بيدار بينمت من

    گفتم که هجــررويت آتش برارد از دل
    گفتا مگرگنــــاهان باقي گذارد از دل

    گفتم بسان خورشيد ازابر غم برون آ
    گفتا که من عيانم ازخواب دل برون آ



    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  11. تشكرها 3


  12. Top | #196

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : تورا من چشم در راهم ......(( شعر سبز انتظار))





    شیعه یعنى شوق، یعنى انتظار

    شیعه یعنى شوق، یعنى انتظار
    صاحب آیینه تا صبح بهار

    شیعه یعنى صاحب پا در ركاب
    تا كه خورشید افكند رخ از نقاب

    فاش مى‏بینم ملائك صف به صف
    این غزل خوانند با تنبور و دف

    عشقبازان، شور و حال آمد پدید
    میم و حاى و میم و دال آمد پدید

    شب نشینان دیده را روشن كنید
    آن مه فرخنده حال آمد پدید

    آمد آن روزى كه در ناباورى
    سر زند از غرب مهر خاورى

    راستین مردى رسید با تیغ كج
    شیعیان الصبر، مفتاح الفرج

    چیست آن تیغ سفید آفتاب
    بى‏گمان لاسیف إلّا ذوالفقار

    حیدر از محراب بیرون مى‏زند
    شب نشینان را شبیخون مى‏زند

    آفتاب، اى آفتاب، اى آفتاب
    از نگاه بندگانت رخ متاب

    از فروغت دیده ادراك چاك
    از فراغت، اشك مدفون زیر خاك

    آفتاب شیعه از مغرب درآ
    بار دیگر سر زن از غار حرا

    بت پرستان تركتازى مى‏كنند
    با كلام الله بازى مى‏كنند

    تیغ بر كش تا تماشایت كنند
    تا كه نتوانند حاشایت كنند

    پاك كن از دامن دین ننگ را
    این عروسك‏هاى رنگارنگ را

    این سخن كوتاه كردم والسلام
    شیعه، یعنى تیغ بیرون از نیام‏

    "مرحوم محمدرضا آغاسى"



    امضاء

  13. تشكرها 2


  14. Top | #197

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    setareh پاسخ : تورا من چشم در راهم ......(( شعر سبز انتظار))



    باز هم غروب سرخ آدينه است و لحظه قبض و سنگيني روح بر قلب

    باز هم فارغ از تمام افکار زميني با دلي آکنده از عشق به افق سرخ و خونين چشم دوخته ام و دلتنگ ديدار توام و آنقدر حرفهاي ناگفته برايت دارم که گمان نمي کنم عمر مجال گفتن آنها به من دهد.

    هميشه احساس مي کنم در اين روز بيشتر به تو نزديک مي شوم و راحت تر مي توانم با تو صحبت کنم.

    همين چند دقيقه پيش پرستو را ديدم به سوي افق پر مي کشيد و شاد بود دليل شاديش را پرسيدم مي داني چه گفت؟

    پرستو مي گفت: کسي در باغي زيبا با دستهايي مهربان برايش لانه اي از شاخه هاي درخت عشق ساخته و او مي خواهد براي زندگي به آنجا برود. پرسيدم چه کسي؟ در کدام باغ؟ گفت تو فکر مي کني ما پرستوها بي صاحب و آشيانه ايم؟ اگر يک عمر دربدري مي کشيم و خانه بدوشي، همه اش به عشق ديدار و وصال معشوق است و اکنون است آن لحظه باشکوه وصال! و آنگاه پر کشيد و از ديد من دور شد. گويي پرستو نزد تو مي آمد، به حالش غبطه خوردم، کاش منهم روزي به ديدار تو بهترين بيايم، راستي برايت بگويم ديشب در خواب شقايق را ديدم او نيز همانند من خون دل مي خورد آخر او بارها از عشق تو جان سپرده و با اشک پاک آسمان ديگر بار از قلب زمين روييده و زنده شده! مي داني؟ مردم اسمش را گذاشته اند، گل هميشه عاشق! چون هميشه جامه اي سرخ از خون دلش بر تن دارد و هميشه مانند من عاشق عزيزي چون تو بوده. محبوبم! مگر نه اينکه مي گويند مي آيي! و دست مردم را مي گيري و عاشقان را نوازش مي کني پس بيا! بيا اي محبوب زيبا!اي خوبروي مه پيکر!بيا و دل تنگ مرا مونس باش، بيا و درد مرا درمان باش، بيا و چشم منتظر مرا با نور ربانيت نوراني کن، که بهترين دلتنگيها، دلتنگي براي تو و شيرين ترين درد، درد فراق تو و زيباترين لحظه ها، لحظه هاي انتظار کشيدن براي تو، بهترين است و من حاضر نيستم ذره اي از درد تو را به آساني از دست بدهم!

    يادم مي آيد مادربزرگ هميشه مي گفت ما هر روز معشوقمان را مي بينيم چرا که اگر نبينيمش سوي چشمانمان را از دست مي دهيم، آري من نيز هر روز تو را مي بينم امابراستي به کدام چهره اي و در کدامين جامه که هر روز تو را زيارت مي کنم که هيچگاه سعادت شناخت تو را ندارم؟ باز هم از جا برمي خيزم، به آب ديده وضو مي کنم و سماتي بر سماء مي خوانم تا تسکين دل دردمندم باشد دعايي که به گفته مادربزرگ فرجت را نزديکتر مي سازد. به هر حال نمي توانم دلتنگي نکنم زيرا با همه دردها و ناراحتيهايي که در بردارد براي من دوست داشتني است ديگر اشک مجالم نمي دهد و قطرات آن که از عمق وجودم سرچشمه گرفته اند بر شيارهاي مورب گونه هايم سرازير مي شوند و قلبم را از هر چه غير از توست مي شويند و قلبم اکنون آنچنان زلال است که مردن و منتظر ماندن برايش يکسان است . قلب من خواه با مرگ بخاطر تو پر شود خواه با انتظار براي تو! فرقي نمي کند، در اين هر دو ابديت عشق تو برپاست! براستي تو کيستي؟ تو که در کنارم هستي بي آنکه تو را ببينم يا حداقل بشناسم، تو که غالبا ديدارت مي کنم ! تو کيستي که وقتي با تو صحبت مي کنم سکوت مي کني و هيچ بر زبان نمي آوري ولي به اعماق قلبم نفوذ کرده و آنجا با من سخن مي گويي؟! بگو براستي تو کيستي؟ چگونه اي؟ کجائي؟ چه وقت مي آيي؟ آن زمان که گل ستاره ها پرپر شدند؟ آن زمان که همه رؤياهاي درخشان پرنده اي شدند و پر کشيدند؟ آن زمان که تبر مرگ بر خاکم افکند و طاق آسمان فرو ريخت؟ آن زمان مي آيي؟ نه نه، چه عذاب آور است و چه تلخ و ناگوار، با من اينگونه نامهربان مباش و بيا، بيا و درد مرادرمان کن !

    چشمهايم ديگر از اشک پر شده و افق را تار مي بينم و درخشش آسمان در قطرات اشکم محو مي شود، دلم طاقت نمي آورد مي خواهم فريادي از عمق جان برآورم و به همه بگويم ديگر تاب اين همه انتظار ندارم،ولي شيريني و زيبايي و عظمت اين انتظار خوش همچون سنگي مقاوم در برابر سيلاب گريه هاي من نشسته پس اي پاکتر از زلال آب همچون ستاره اي پس از باران منتظرت مي نشينم و از تو مي پرسم که براستي چه وقت مي آيي؟ تا همه را از اينهمه ظلم و ستم و جور رهايي دهي! آن چه زماني است که تو: محبوب ما، سرور ما، صاحب ما و آقاي بزرگوار ما بر مسند زرين پادشاهي عالم عدالت مي نشيني! براستي اي صاحب عصر آن چه عصري است؟ و در اين هنگام است که طنين دلنوازالله اکبر گوشم را مي نوازد و اميد بر فرج و ظهورت مي بندم اي بهترين،

    اي يوسف گمشده زهراعليهاالسلام!
    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  15. تشكر


  16. Top | #198

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : تورا من چشم در راهم ......(( شعر سبز انتظار))


















    از انعکاس مداوم نگاه هایم تا چشمان پاک آیینه فاصله ای نیست.هر روز



    نگاه هایم را در آیینه مرور می کنم و بلوغ انتظار را لحظه به لحظه باور



    می دارم.می گویند میآیی.میگویند؛ وقتی بیایی برایمان از یاس ها



    گردنبندی می سازی که عطرش در تمام کوچه ها و باغ ها منتشر



    می شود. میگویند ؛وقتی بیایی دیگر کسی سراغی از دستان تهی ،



    از چشمان ابری وسفره های بی نان ،نمیگیرد.دیگر هیچ کدام از کودکان



    سرزمین دوستی ،از اضطراب شوم وحشت نمیکنند.دیگر هیچ دستی



    شاخه ها را نمیشکند ودیگر هیچ قانونی احساس های شیشه ای را در



    جوار جوانه های گل مریم به صلیب نمیکشد و دیگر تیرعصیان ،سرزمین



    الهه های مقدس راتسخیر نمیکندو پیچک های تردید برساقه های ایمان



    نمی پیچد. بیا وچشمانی را ببین که آشیانه انتظار توست.



    به امید روزی که پرچم یا مهدی بر بام دنیا افراشته شود



    آقا جون کــی و کجــــــا...




    وعده دیـــــدارمـــا...




    العجل عزیز زهرا العجل بقیه الله...









    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  17. تشكرها 2

    خادمه زینب کبری(س) (17-06-2010), شوق یار (08-07-2011)

  18. Top | #199

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : تورا من چشم در راهم ......(( شعر سبز انتظار))



    عمري به آرزوي وصال تو سوختيم
    با ياد آفتاب جمال تو سوختيم
    ما را اگر چه چشم تماشا نداده اند
    با ياد آفتاب جمال تو سوختيم



    اي سبزترين آيه هستي
    اي روشن ترين آرزوي زمين
    اي زيباترين ترانه زمانه
    بيا ...
    بيا که با آمدنت زمين رنگ غزلهاي آسماني مي گيرد
    و اين مثنوي هزار و چندين ساله براي هميشه تاريخ تمام مي شود
    بيا که روزگار به تنگ آمده و لحظه ها شکننده تر از شيشه بخار گرفته اتاق انتظار زمين اند
    بيا که ثانيه ها سخت ترين قصيده نانوشته آسمان را که تلخ تر از شوکران و سياهتر از برهوت تنهايي يک انسان است به پايان ببرند
    بيا ...
    بيا که ديگر کوهها استواري را به مسخره گرفته اند و لبخند شکوفه ها به توهين ابديت کشيده شده
    بيا که زندگي دلگيرتر از غروب و دلتنگ تر از کسوف شده
    و ساعتها به درازاي عمر نوح رسيده اند
    بيا ...
    اي کشتي نجات
    اي عصاي معجزه آساي موسي در ميان اين اقيانوس بلا
    بيا که دم مسيحايي ات زمين را زنده کند
    و نسيم صبا را به قلب تپنده سنگهاي آذرين بسپارد
    بيا که براي تداوم بشريت رباعي عاشقانه بسرايم و براي تحقق آرمانهاي رنگارنگ زمين پاي کوبي کنيم
    بيا ...



    دســت خــالي، پــاي خــــسته، رهـــسپار کـوي يارم
    يــــــک نـــــيستان نـــالـه در دل، از غــم هــجر نـگارم
    درد بــــي درمــــان مـا را نـــام زيــــباي تــــــو درمــان
    موج دســـــتاني شــــکسته، بــــاز هم در انـــــتظارم
    صحبت از چاه است و يوسف، از دو چشم کور يعقوب
    از هـــمان خــــــال ســـياه و از هــــــمه دار و نــدارم
    از دو چــــشم زخــــمي مــَـــه، تا تـــن تبدار خورشيد
    در پــــي تــــو دل شــــکسته، رس به داد قـــلب زارم
    آســـمانم بــي ســـتاره، روزهـــايم چـــون شب تــار
    از غــــم هـــجرانت آقـــا، دوســت دارم خـــون بـبارم
    دوســـت دارم تــــــا بـــبينم چـــــــهره نــــــورانيت را
    بــــعد ديـــــدار رخ تــــــو، آرزويـــــي مـــــن نــــــدارم

    يادمون باشه در شب آرزوها،فرج آقا و مولامون، مهدي صاحب الزمان رو از خدا آرزو کنيم
    اللهم عجل لوليک الفرج


    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  19. تشكرها 4

    parsa (17-06-2010), لحظه هاي سبز (18-06-2010), نرگس منتظر (17-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (18-06-2010)

  20. Top | #200

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,847
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,978 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تورا من چشم در راهم ......(( شعر سبز انتظار))



    اميد آخر دلهاي داغ ديده بيا



    مه مبارک در ابر آرميده بيا

    اميد آخر دلهاي داغ ديده بيا


    به طول غيبت و اشک مدام و سوز دلت

    که جان شيعه ز هجران به لب رسيده بيا


    ز پشت در بشنو ناله هاي فاطمه را

    به سوز سينه آن مادر شهيده بيا


    عزيزفاطمه،جدت حسين در يم خون

    تو را صدا زند از هنجر بريده بيا


    به مادري که لبش از عطش زده تبخال

    به شير خواره انگشت خود مکيده بيا


    به آن لبي که بر آن چوب مي زدند به طشت

    به خواهري که گريبان خود دريده بيا


    کند تلاوت قرآن سر حسين به ني

    ببين چگونه ز لبهاش خون چکيده بيا


    به آن سري که به ديدار دخترش آمد

    به کودکي که به ويرانه آرميده بيا


    به لاله هاي به خاک اوفتاده از دم تيغ

    به غنچه اي که شد از ضرب تيغ چيده بيا


    به بانگ يا ابتاي علي به قولزوم خون

    به ناله اي که حسين از جگر کشيده بيا


    بود به سينه ميثم هزار درد نهان

    گواه آن همه غمهاي نا شنيده بيا

    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  21. تشكرها 3

    لحظه هاي سبز (18-06-2010), شكوه انتظار (18-06-2010), شوق یار (08-07-2011)

صفحه 20 از 168 نخستنخست ... 101617181920212223243070120 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

◆☼◆☼◆مولای سبز پوش جمعه ها ................ ◆☼◆☼◆, قؤان ناب, لایق وصف مقام علی, منتظر, مهدی(عج), مولا برای از تو سرودن غزل کم است, متن ادبی مهدوی, متن ادبی درباره حضرت مهدی(عج), نجوا با مولای منتظران, هیجای نهروان و شکوه جمل, وقتی تو اینجایی بیا معنا ندارد, وصف دلتنگی برای مولای منتظران, کدام جمعه میآیی؟, گفتگو با امام زمان, گفتگو در باره امام زمان, گرم یاد آوری یانه من از یادت نمی کاهم, آقا کجا هستی کجا معنا ندارد, امام زمان, انتظار, اي, ای, ادبیات مهدوی, ادبیات انتظار, ادعیه مربوط به امام زمان, اشگ و انتظار ، شوق ظهور, ترا من جشم در راهم, جمعه های چشم انتظاری, حرفهای دلتنگی, حرفهای دلتنگی ، نجوابا مولای منتظران, خورشید پنهان در پشت ابرغیبت, دلنوشته های شما برای امام زمان, دلتنگی های انتظار, دلسروده ها در وصف امام زمان, درد دل منتظران, درد دل با امام زمان عج الله تعالی, دعا, دعا برای فرج امام زمان عج الله تعالی ظهوره, سرودن غزل, شمس ضحی یا ابالحسن, شوکت و جلالت تو, شرمندگی ازکوتاهی منتظران, شعر, شعر انتظار, شعر درباره امام زمان, شعرغربت امام زمان, ظهور

نمایش برچسب‌ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi