مختار توانست بر زخمی که در کربلا بر قلب حسین و شیعه مانده بود، مرهمی بگذارد که احساس آرامش آن هنوز هم روی قلب شیعیان حس می شود.
مختار به اندازه تاریخ عُمر شیعه برای شیعیان محبوبیت داشته و دارد؛ آن گونه که شیعیان در درازای تاریخ خود، از صغیر و کبیر، همیشه او را دوست داشته اند، در اطرافش قصه ها و داستان ها ساختند و این بزرگمرد را حماسی مردی شناختند که نامش برای آنان آرام بخش بوده و هست.
برای شیعیان، مختارکسی بود که فقط و فقط به عشق امام حسین (ع) جنگید، برای این کار سالها اندیشید، برنامه ریزی کرد، تبلیغ نمود، قیام کرد، به هدفش رسید، و جانش را بر سر آن گذاشت.
برای شیعیان مختار کسی است که کوشید ننگی را که بر پیشانی کوفیان بود پاک کند، شیعیان را به خروش آورد و به دست آنان قاتلان حسین و یارانش را نیست و نابود کند. این کار دشواری بود که او آن را محقق ساخت.
مختار با کاری که کرد، در میان شیعیان جاودانه و ابدی شد و این حق طبیعی او بوده و هست که جاودانه بماند.
مختار کوشید تا به جبران ظلمی که بر اهل بیت رفته بود، ظالمان کوفه را نابود کند. کوشید تا ستمگرانی را که در اوج مظلومیت حسین و یارانش را کشتند، به دست تیغ انتقامش قلع و قمع سازد و دل امت پاک محمد (ص) را شادمان گرداند.
مختار به شهادت رسید، اما شکست نخورد. مختار پیروز میدان مبارزه میان مظلوم و ظالم بود. او توانست قاتلان حسین بن علی را نیست و نابود کند و به جز انگشت شماری که بزدلانه گریختند، بقیه را به درک واصل سازد. این بزرگترین پیروزی برای مختار بود. همان طور که قیام حسین جاودانه شد، حرکت مختار نیز جاودانه شد. این قیام، فرع بر آن قیام و مکمل آن بود.
مختار با شجاعت توانست ظالمان را نابود کند، بینی اشراف کوفه را به خاک بمالد و اعراب متکبر و با نخوتی را که علی (ع) را زمینگیر کردند، حسن را تنها گذاشتند و حسین را به شهادت رساندند، خوار سازد. او پیروز میدان مبارزه میان مظلوم و ظالم بود. او فدایی اهل بیت بود، کسی که به رغم همه تلاش های دشمنان برای بدنام کردنش، آبرومند ماند و ننگ را میراث ستمگران و عزت را برای خود ذخیره کرد.