رفتن دلیل نبودن نیست
من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم
که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .
موضوعات تصادفی این انجمن:
- تهاجم خاموش
- *هویت یک عبد: پناهیان: اگر عبد خدا نشویم،...
- انواع روشهاى جنگ نرم
- «رونی کلمن» قهرمان بدن سازی جهان ،از طرفداری...
- فردی که ۱۶ بار پای پیاده به حج رفت!
- گروه تکفیری و تروریستی داعش آب شهر موصل رو...
- دشمن شناسی از دیدگاه مقام معظم رهبری
- آزمایشگاه سرّی Google X کجاست و چه میکند؟
- آیا حضرت موسی با فرعون مذاکره نرم و منعطف...
- انعکاس برخورد اینستاگرام با کمپین...
ترجمه ی این قسمت : روزی پیامبر صلی الله علیه واله نشسته بود . حسن بن علی بر او وارد شد . دیدگان پیامبر که بر او افتاد اشک الود شد سپس حسین بن علی بر او وارد شد پیامبر مجددا گریست . در پی ان دو فاطمه سلام الله علیها بر پدر وارد شد اشک پیامبر با دیدن فاطمه سلام الله علیها جاری شد سپس امیرالمومنین علی علیه السلام بر پیامبر وارد شد . پیامبر تا چشمانش به او افتاد بر او گریه کرد ...وقتی از پیامبر علت گریه بر فاطمه را پرسیدند . فرمود :
تصویر بالا ، تصویر صفحه ی ۳۵ است .ترجمه ی این قسمت :
زماني كه فاطمه را ديدم ، به ياد صحنهاي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد ، گويا ميبينم ذلت وارد خانۀ او شده ، حرمتش پايمال گشته ، حقش غصب شده ، از ارث خود ممنوع گشته ، پهلوي او
شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دارد ، سقط شده ؛
در حالي كه پيوسته فرياد ميزند : وا محمداه ! ؛ ولي كسي به او پاسخ نميدهد ، کمک مي خواهد ؛ اما كسي به فريادش نميرسد .او اول كسي است كه از خاندانم به من ملحق ميشود ؛ و در حالي بر من وارد ميشود كه محزون ، گرفتار و غمگين و شهيد شده است .و من در اينجا ميگويم : خدايا لعنت كن هر كه به او ظلم كرده ، كيفر ده هر كه حقش را غصب كرده ، خوار كن هر كه خوارش كرده و در دوزخ مخلد كن هر كه به پهلويش زده تا فرزندش را سقط كرده و ملائكه در این هنگام آمين می گويند .
در اینجا طبق حدیثی از رسول الله صلی الله علیه واله که نقل شده حضرت زهراسلام الله علیها مورد هجمه واقع می شوند و شهیده می شوند نه اینکه به مرگ عادی و طبیعی از دنیا بروند.
نـــــــتــــــــیــــجــ ـــه : آیا با این مطالب و اسنادی که ذکر شد ، آیا عمر بن خطاب را می توان به عنوان جانشین رسول خدا پذیرفت ، آیا می توان وی را مسلمان دانست؟
رفتن دلیل نبودن نیست
من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم
که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .
هجوم عمر به خانه حضرت زهرا ( س ) - ( 2 )
در کتاب الملل و النحل ج 1 ص 139 . مولف : شهرستانی
ترجمه ی قسمت مشخص شده :
در روز بیعت عمر به شکم فاطمه زد و در اثر این ضربه ، جنین از شکم فاطمه سقط شد .و عمر دائما فریاد می زد : خانه را با هر کسی در ...
در روز بیعت عمر به شکم فاطمه زد و در اثر این ضربه ، جنین از شکم فاطمه سقط شد .و عمر دائما فریاد می زد : خانه را با هر کسی در آن است اتش بزنید و بسوزانید و در خانه جز علی ، فاطمه ، حسن و حسین نبود .
در کتاب :الوافی بالوفیات ج 6 ص 17
ترجمه:
در روز بیعت عمر به شکم فاطمه زد و در اثر این ضربه ، جنین از شکم فاطمه سقط شد .
درشرح نهج البلاغه ج 14 ص 352 مولف : ابن ابی الحدید معتزلی1)ماجرای هبار بن الاسود : در صفحه 352 ج 14 شرح ابن ابی الحدید نقل شده :
خلاصه ای از ترجمه:
شیخ و استاد خود نقل میکند که وقتی ماجرای هبار بن الاسود (1) در نزد او نقل شد ، شیخ گفت : اگر هنگامی که این مردم به خانه فاطمه هجوم اوردند و او را ترساندند تا انچه که در شکم داشت سقط شد ، رسول خدا زنده بود ، حتما به مهدور الدم بودن کسی که فاطمه را ترسناده بود حکم می فرمود ( چه برسد به ضاربین و قاتلین حضرت زهرا ) ابن ابی الحدید به او می گوید : ایا انچه برخی از محدثان روایت کرده اند که "" فاطمه ترسید و محسن سقط شد "" را از قول شما روایت کنیم ؟ شیخ به او گفت نه ! از من نه این روایت و نه بطلان آن را نقل نکنید .
--------------------------------------
که زینب دختر رسول الله صلی الله علیه واله هنگام هجرت از مکه به مدینه تحت تعقیب عده ای از کفار قرار می گیرد و در ان هنگام زینب حامله بود. هبار بن الاسود تیری به سوی هودج زینب نشانه میرود . و ان تیر به داخل هودجی که زینب در ان بود اصابت میکند و زینب هم در اثر ترس سقط جنین کرد و رسول الله صلی الله علیه و اله هبار را مهدور الدم خواند .
shie-amiralmomenin.blogfa.com
رفتن دلیل نبودن نیست
من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم
که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)