مضامین اشعار سعدی
1. خداپرستی و خضوع
در قلمرو شعر کهن فارسی، نخستین موضوعی که از لحاظ ارزشهای اخلاقی اسلام، حائز اهمیت فراوان است، اندیشه یکتاپرستی و اعتقاد به توحید است که غالبا با فروتنی عابدانه توسط گویندگان فرزانه و پاکدل ما اظهار شده است.
در بیشتر آثار منظوم کهن فارسی، موضوع خداپرستی و بحث صفات جلال و جمال خداوند به گونه ای هنرمندانه مطرح شده و شاعران موحد و حقیقت جوی گذشته، با اعتقاد به این که: «اول العلم معرفة الجبار» بر اصل و آغاز دانش ورزی اشارتها و تاکیدها کرده و با بهره وری از سرمایه بلاغت خویش به اثبات وجود پروردگار و توصیف مظاهر صنع او و بیان نظم و عظمت جهان هستی پرداخته و به رغم شیوه های خشک فلسفی و کلامی، با تنوعی دلپذیر و نحوه ای که هم خردها را ارضا می کند و هم احساسات پاک را برمی انگیزد، افکار خویش را درباره آفریدگار جهان و اهداف آفرینش به زیباترین تعبیرات به نظم کشیده اند.
از ویژگیهای آثار گذشتگان ما که حاصل اعتقاد راسخ آنان به خداوند است این کلام ارزنده پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می باشد که فرمود:
«کل امر ذی بال لم یبدء فیه ببسم الله فهو ابتر(3)
هر کار مهمی که با نام خداوند آغاز نشود ناقص و ناتمام خواهد بود.
مشاهده می شود که همه شاعران حقیقت جوی و از آن جمله سعدی شیرازی آثار خود را با یاد و نام مبارک خدا و ستایشهای حکمت آمیز آغاز کرده است:
به نام خدایی که جان آفرید سخن گفتن اندر زبان آفرید خداوند بخشنده دستگیر کریم خطابخش پوزش پذیر (4)
شیخ اجل سعدی شیراز، به رهبران اسلام، بویژه امیرمؤمنان امام علی علیه السلام تاسی می کند; امام بزرگواری که خود یکه تاز میدان ادب و سخنوری است و دیباچه نهج البلاغه شریفش با چنین کلماتی نغز در ستایش خداوند و وصف نعمتهای بیکران او آغاز شده که «الحمدلله الذی لایبلع مدحته القائلون ولایحصی نعمآءة العادون... سپاس خداوندی را سزاست که ستایش گویندگان تا آخرین حد مبالغه وصف کمالش را کفایت نکند و روزی خواران از شمارش نعمتهای بی پایانش عاجز باشند و هر چه کوشند، یک از هزار آنها را سپاس نتوانند...
سعدی در شعر زیر شاهکاری خلق کرده که از لحاظ زیبایی و شکوهمندی چونان تابلوهایی نفیس و رنگین است که نقاشی هنرمند با قلم سحار خود بدانها جان بخشیده و در معرض دید صاحبدلان هوشیاری قرار داده است که در نظرشان «هر ورقی دفتری است معرفت کردگار»:
... آن صانع قدیم که بر فرش کائنات چندین هزار صورت الوان نگار کرد ترکیب آسمان و طلوع ستارگان از بهر عبرت نظر هوشیار کرد بحر آفرید و بر و درختان و آدمی خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار کرد الوان نعمتی که نشاید سپاس گفت اسباب راحتی که نشاید شمار کرد از چوب خشک میوه و در نی شکر نهاد وز قطره دانه درر شاهوار کرد مسمار کوهسار به نطغ زمین بدوخت تا فرش خاک بر سر آب استوار کرد اجزای خاک مرده به تاثیر آفتاب بستان میوه و چمن و لاله زار کرد توحیدگوی او نه بنی آدمند و بس هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد ... لال است در دهان بلاغت زبان وصف از غایت کرم که نهان آشکار کرد (5)
سعدی این منادی توحید، گاه از زبان پرندگان، گلها، گیاهان و سایر موجودات که همگی ستایشگر ذات حق هستند و به تعبیر قرآن
«یسبح لله من فی السموات والارض والطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه. (6)
سخنانی هشیاری بخش و عبرت آموز در قابل اشعار زیبا آورده است:
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار کوه و دریا و درختان همه در تسبیحند نه همه مستمعی فهم کند این اسرار خبرت هست که مرغان سحر می گویند آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار (7)