9-هیئت سه نفره حل اختلاف
یکی از حساسترین مأموریتهای آیتالله اشراقی، نمایندگی رئیسجمهور ابوالحسن بنیصدر در هیئت سه نفره حل اختلاف مسئولان مملکتی بود. این مأموریت که به توصیه امام خمینی انجام گرفت، در تاریخ 19/1/1360 آغاز شد و در تاریخ 25/3/1360 به پایان رسید. این دو ماه و شش روز از دورههای پرالتهاب تاریخ سیاسی کشور محسوب میشد و با تلخی بسیاری برای آیتالله اشراقی همراه بود و شاید تنها مأموریتی محسوب می شد که به سرانجام مورد نظر آیتالله اشراقی نرسید.
ریشه درگیریهای این دوره به اختلاف دیدگاههای رئیسجمهور و رؤسای قوای دیگر مربوط می شد. پیشتر آیتالله مهدوی کنی به نمایندگی از سوی امام و آیتالله محمد یزدی به نمایندگی از سوی دو قوه (آیتالله بهشتی ریاست شورای عالی قضایی ، آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس قوه مقننه و محمدعلی رجایی نخستوزیر) انتخاب شده بودند و قرار بر این بود که این گروه به اقوال و اعمال هر یک از طرفها که موجب اختلاف و تشنج در کشور میشود، رسیدگی نمایند و ابتدا با شور و حکمیت به نتیجه برسند و سپس با تذکر به خاطی از تکرار موارد مشابه جلوگیری نمایند و در صورت تکرار اقدامات دیگری را انجام دهند. در تمام موارد هم دادستان کل کشور (آیتالله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی) را در جریان بگذارند.
به نظر میرسد که اصل پیشنهاد تشکیل هیئت سه نفره حل اختلاف، از سوی مهندس مهدی بازرگان بوده است. ابوالحسن بنیصدر در کتاب «خیانت به امید» خود توضیح میدهد که در جلسهای که با حضور امام، بازرگان، بنیصدر، رجایی، بهشتی، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی، سیدعلی خامنهای و احمد خمینی در جماران برگزار شده بود، پس از مباحث تندی که بین دو طرف در گرفته، بالاخره مهندس مهدی بازرگان گفته است «باید رفت روی خط تفاهم» و دو پیشنهاد داده است یکی تشکیل یک هیأت بیطرف، تا هر بار تقصیر از هر طرف واقع شد به طور کدخدامنشی و مسالمتآمیز مشکل را حل کند و دیگری اینکه حداقل پارهای از اعضای شورای نگهبان تغییر کند.
ظاهراً پس از این جلسه است که پیشنهاد تشکیل هیئت سه نفره حل اختلاف اجرایی میشود و امام نیز نماینده خود را در هیئت سه نفره انتخاب میکند.
در همین روز و همزمان با ابلاغ حکم آیتالله محمدرضا مهدوی کنی، امام خمینی پیام نسبتاً مفصلی خطاب به مردم ایران صادر کرد که در آن ضمن اشاره به وضعیت حساس کشور، هفت تذکر را پیرامون ضرورت حفظ وحدت مطرح نمود که نشاندهنده حساسیت فوق العاده امام نسبت به اختلافات بود. از همین رو آیت الله اشراقی با وجود آنکه شأنی اجل بر نمایندگی هر یک از طرفهای درگیری داشت، به دلیل شرایط حساس و جنگی و به خاطر توصیه و تاکید و فرمان امام، نمایندگی رئیسجمهور را پذیرفت و بدین ترتیب شخصیتی که همواره به عنوان فردی بیطرف، مستقل و نماینده ویژه رهبر انقلاب اسلامی مشهور بود، با وجود احترام قلبی به تمام جناحهای مملکتی، مسئولیتی را پذیرفت که قلباً به آن راضی نبود.
تا پیش از آنکه آیتالله اشراقی به عنوان نماینده رئیسجمهور در هیئت سه نفره حل اختلاف انتخاب شود، رابطه مسالمتآمیزی با گروههای مختلف حاکم در کشور داشت؛ رئیسجمهور نیز درآن زمان علاوه بر ریاست قانونی، از سوی امام به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح انتخاب شده بود و آیتالله اشراقی نیز علی الاصول با ایشان رابطه حسنهای داشت. به هر حال جلسات هییت سه نفره حل اختلاف جلساتی را برگزار می کند ولی به دلایل متعدد رییس جمهور روز به روز از امام دورتر می شود .
در همین ایام صدوبیست تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با امضای نامهای خواستار رسیدگی به کفایت سیاسی رئیسجمهور میشوند که در میان امضاءکنندگان این نامه، نام آیتالله یزدی نیز دیده میشود. متعاقب بالاگرفتن بحران و به بنبست رسیدن کار هیئت سه نفره حل اختلاف در ساعت 22 و 25 دقیقه روز دوشنبه 25/3/1360، دفتر امام، متن استعفانامه آیتالله اشراقی، ازنمایندگی رئیسجمهور، ابوالحسن بنی صدر را به شرح زیر در اختیار خبرگزاری پارس قرار داد:
روزنامه اطلاعات مورخه 26/3/1360
آیتالله اشراقی از نمایندگی بنی صدر استعفا کرد.
«آیتالله اشراقی از نمایندگی آقای بنیصدر درهیئت حل اختلاف سه نفری استعفا کرد. متن استعفانامه به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
مردم شریف ایران، من با اجازه حضرت امام مدظلهالعالی نمایندگی آقای بنیصدر را برای هیئت حل اختلاف پذیرفتم، تا بلکه او را به راه قانون بیاورم، ولی متأسفانه نشد که نشد. بعضی از اطرافیان ایشان به قدری وابستهاند و خطرناک که هیچ شکی نیست که هر چه میشود درست در خط اجانب است. چقدر امام امت او را موعظه کردند که بر خلاف قانون نکن. دیدید که نگذاشتند گوش کند. من انشاءالله در یک مصاحبه تمام چیزهایی را که از نزدیک خود شاهد آن بودهام، برای مردم مبارز ایران شرح خواهم داد، ولی فعلاً از نمایندگی او استعفا مینمایم.
شهابالدین اشراقی ـ 25/3/60
در پی استعفای آیتالله اشراقی، هیئت سه نفره منحل شد و روز بیست و ششم خرداد ماه سال 1360 مجلس شورای اسلامی نیز دو فوریتی طرح 120 نماینده را مبنی بر عدم کفایت سیاسی ریاستجمهوری تصویب کرد. و برابر آییننامه مجلس، نمایندگان موظف گردیدند، طی بیستوچهار ساعت، طرح دو فوریتی عدم کفایت رئیسجمهور را در مجلس مطرح کنند.
آیتالله اشراقی در روز 27/3/1360 در مراسم بزرگداشت 25 شهید در اصفهان گفت:
«مبارزه با فرد مطرح نیست که یکی را بالا و دیگری را پایین آورد بلکه آنچه مطرح است اسلام است من به فرمان امام نمایندگی آقای بنیصدر را در هیئت 3 نفره با این شرط پذیرفتم که بین من و او حق حاکم باشد و با توجه به فرمان امام الان بهترین فرصت برای بازگشت ایشان به دامن اسلام است.
آقای اشراقی در دنباله سخنان خود با اشاره به عدم تطابق کامل رئیسجمهوری با قانون گفت: توقیف روزنامه منتسب به ایشان باید انجام می شد و این برای پایداری دین که پشتوانه شرف استقلال و ناموس یک ملت است لازم بود. وی همچنین با اشاره به عدم هماهنگی بعضی افراد با جریان اصیل انقلاب اسلامی گفت: اگر خدای نکرده آن طرف پیروز شود اسلام تکهتکه خواهد شد و این خطی است که سرنخش دست آمریکاست.
آیت الله اشراقی ضمن درخواست رعایت اخلاق اسلامی از مردم تقاضا کرد پرده دری نکنند وی در انتها گفت به هر حال ما تابع فرمان رهبر هستیم و هر کس که از خط مستقیم انقلاب اسلامی منحرف شود محکوم به نابودی است.
با وجود آنکه آیتالله اشراقی از مردم میخواست که پردهدری نکنند، بحران به چنان نقطهای رسیده بود که دیگر مهارش به راحتی امکانپذیر نبود و درگیری لحظه به لحظه بالا می گرفت به همین دلیل درنهایت، در روز 31 خرداد 1360، مجلس شورای اسلامی با 177 رأی موافق، یک رأی مخالف و 12 رأی ممتنع به عدم کفایت سیاسی اولین رئیسجمهوری اسلامی ایران رأی داد.