نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: موانع و مشكلات تاریخ نگاری شیعه

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    127
    نوشته
    1,150
    تشکر
    122
    مورد تشکر
    744 در 465
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض موانع و مشكلات تاریخ نگاری شیعه

    تاریخ به دلیل اهمیت و ارزشش در اسلام، مورد توجه خاص مسلمانان قرار گرفته است. بی‏شك، شیعیان و رهبران گرانقدر شیعه نیز از ارزش و اهمیت آن غافل نبوده‏اند و حتی با انگیزه‏هایی قوی، تاریخ را مورد توجه خود قرار داده‏اند كه به آنها اشاره می‏كنیم:
    1. بخش قابل ملاحظه‏ای از قرآن كریم در باره حوادث تاریخی است. قرآن همچنین به پیروان خود تاكید می‏كند كه این حوادث و امثال آنها را مورد توجه قرار دهند و آن‏گونه كه خود قرآن تصریح می‏فرماید، هدف از ذكراین حوادث در یك كلمه خلاصه می‏شود و آن »عبرت گرفتن‏» و انتخاب راه صحیح برای زندگی كردن است. رهبران دینی ما در این راستا، توجه به تاریخ را مورد تاكید قرار داده‏اند. به عنوان نمونه، علی_ علیه السلام _ در نامه معروفش به امام حسن_ علیه السلام _، به صراحت، بر توجه به تاریخ گذشتگان و ارزش معنوی آن تاكید می‏كند:»پسركم، هرچند من به اندازه همه آنان كه پیش از من بوده‏اند، نزیسته‏ام، اما در كارهاشان نگریسته‏ام و در سرگذشتهاشان اندیشیده و در آنچه از آنان مانده، رفته و دیده‏ام تا چون یكی از آنان گردیده‏ام، بلكه با آگاهی كه از كارهاشان درست‏به دست آورده‏ام، گویی چنان است كه با نخستین تا پسینشان به سربرده‏ام.»[1]
    2. سنت پیامبر گرامی اسلام_ صل الله علیه و آله و سلم _ در قرآن به روشنی، به عنوان »اسوه‏» و »الگوی مسلمانان‏» معرفی شده است: »لقد كان لكم فی رسول الله اسوه حسنه لمن كان یرجوا الله و الیوم الاخر و ذكر الله كثیرا» (احزاب: 21); قطعا، برای شما در (اقتدابه) رسول خدا سرمشقی نیكوست; برای آن‏كس كه به خدا و روز باز پسین امید دارد و خدا را فراوان یاد می‏كند. »قل ان كنتم تحبون الله فاتبعونی یحببكم الله‏» (آل عمران: 31);بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی كنید تا خدا دوستتان بدارد. »ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم‏عنه فانتهوا»;(حشر:7) و آنچه فرستاده خدا به شما داد آن را بگیرید و از آنچه شما را بازداشت، بازایستید.»و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی‏» (نجم:3 و 4); او از سر هوی سخن نمی‏گوید. این سخن جز وحی نیست.
    بنابراین، سعی شیعیان و رهبران آنها همیشه بر حفظ و نگه‏داری این سنت‏بوده و در این زمینه بیشترین تلاش را كرده‏اند. رهبر شیعیان جهان، حضرت علی_ علیه السلام _، بهترین راه رستگاری و تنها چیزی را كه می‏تواند جامعه و حاكمیت آن را از انحراف دور نگه‏دارد پیروی از سنت رسول‏الله_ صل الله علیه و آله و سلم _ می‏داند. با مراجعه به نهج‏البلاغه به این نكته برمی‏خوریم كه آن حضرت‏بخش عظیمی از خطبه‏های خود را به احیای سنت پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ اختصاص داده است و در عمر كوتاه حكومتش سعی و اهتمام داشت كه سنت فراموش شده پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ را زنده كند و آن را ملاك تمییز حق و باطل قرار می‏داد. هدف آن حضرت تفهیم این حقیقت‏به مردم زمان خود و آیندگان بود.
    در خطبه‏159 نهج‏البلاغه، پس از بر شمردن بخشی از سنتهای پیامبر اكرم_ صل الله علیه و آله و سلم _، در باره ارزش و اهمیت‏سنت آن حضرت می‏فرماید: »به پیامبر پاك و نیكویت اقتدا كن و از آن حضرت پیروی نما; زیرا آن حضرت برای كسی كه بخواهد پیروی كند، سزاوار پیروی است و برای كسی كه بخواهد خود را منتسب به آن حضرت كند، انتسابی شایسته است. محبوب‏ترین بندگان نزد خدا كسی است كه از پیامبرش پیروی كند.»[2]
    به طور قطع، می‏توان گفت كه بخش عظیمی از این سیره را تنها با كمك گرفتن از تاریخ می‏توان حفظ كرد و به آیندگان انتقال داد تا همه بتوانند به سنت پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ تاسی كنند. بنابراین، می‏توان گفت: اگر تاریخ وسیله‏ای برای فهم قرآن و ساختن انسانها و حفظ سیره و سنت عملی پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ است اهل‏بیت آن حضرت: و پیروان آنها باید بیشترین استفاده را از این وسیله كرده باشند و اگر تاریخ می‏تواند گذشته سیاه خاندان اموی و همفكران و همراهان آنها را برای امت اسلامی روشن كند تا فریب ریاكاریهای آنها را نخورند به یقین، ائمه: و پیروان آنها از آن استفاده كرده‏اند و می‏كنند.
    با مراجعه به كتب فهرست، مانند فهرست نجاشی و فهرست‏شیخ طوسی، به این نكته اساسی و ارزشمند می‏رسیم كه شیعیان نهایت‏سعی خود را در انجام این امر مهم نموده و آثار ارزشمندی از خویش به یادگار نهاده‏اند. گرچه در اثر برخی عوامل و حوادث، بیشتر این آثار از بین رفته و به دست ما نرسیده است ولی با وجود این، باید به این حقیقت تلخ اعتراف كنیم كه در مقایسه با سایر مسلمانان، آثار شیعیان چه از نظر كیفی و چه از نظر كمی، قابل مقایسه نیست.
    در اینجا، این سؤال اساسی به ذهن خطور می‏كند كه چرا شیعیان تاریخی جامع و صحیح از اسلام، یعنی زندگی پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ و سنت آن حضرت و ائمه اطهار: تدوین ننموده‏اند كه امروز ما با مشكلات عدیده‏ای كه ناشی از این نقصان است، روبرو نشویم؟
    نوشته حاضر سعی دارد جوابی، هر چند مختصر، به این سؤال بدهد و تبیین نماید كه شیعیان در راه ثبت تاریخ، با مشكلات و موانع بزرگی روبه‏رو بوده‏اند و این امكان برای آنها وجود نداشته است كه به ثبت و ضبط تاریخ به نحو مطلوب بپردازند.
    با وضعیتی كه از نظر سیاسی، بر جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ حاكم بود، امكان بیان حقایق كمتر وجود داشت; زیرا طرفداران حق، بخصوص شیعیان، تحت انواع فشارهای سیاسی، نظامی و تبلیغاتی قرار داشتند. اینك در حد امكان و به اختصار، به بعضی از این مشكلات اشاره می‏كنیم.
    پیش از آنكه به بررسی مشكلاتی بپردازیم كه متوجه شیعیان - به‏طور خاص - بوده، لازم است‏به این مشكل اساسی توجه داشته باشیم: مشكل بزرگی كه نه فقط به شیعیان، بلكه به تاریخ نیز اختصاص نداشت و مصیبتی بود كه متوجه فرهنگ عمومی اسلام گردید و خسارت جبران‏ناپذیری بر پیكر سنت پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ وارد ساخت منع كتابت‏حدیث از سوی خلفا، بخصوص خلیفه دوم، بود كه تا یك قرن ادامه پیدا كرد. گرچه شیعیان خود را ملزم به این منع نمی‏دیدند ولی از آثار شوم آن نیز كاملا در امان نبودند. در این زمینه، همچنین در باره انگیزه‏ها و آثار مخرب منع كتابت‏حدیث‏بر فرهنگ اسلام، كتابها و مقالات فراوانی از سوی علما و محققان فریقین نوشته شده كه نیازی به تكرار آنها در این مختصر نیست.
    در باره مشكلاتی كه در زمینه تاریخ‏نگاری صیحیح، به طور خاص، متوجه شیعیان بوده است، می‏توان به موارد ذیل اشاره كرد:
    1- مسائل سیاسی
    مهمترین مشكل شیعیان در زمینه نگارش صحیح تاریخ، فشار سیاسی موجود در جامعه اسلامی بود. مشكلات دیگر ناشی از آن بوده‏اند. با رحلت پیامبر گرامی اسلام_ صل الله علیه و آله و سلم _ و به خصوص پس از دوران خلافت، حاكمیت‏سیاسی جامعه اسلامی در مقابل راه و سیره پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ قرار گرفت. در نتیجه، ائمه معصومین_ علیه السلام _ و شیعیان آنها كه خود را موظف به حفظ، نگهداری و تداوم اسلام محمدی_ صل الله علیه و آله و سلم _ و اصیل می‏دانستند، قهرا در مقابل حاكمیت‏سیاسی قرار گرفتند. لذا، اولا شیعیان رغبتی به ثبت تاریخ حاكمیتی كه با آنان دشمن بود، از خود نشان نمی‏دادند و در مرحله دوم، اگر می‏خواستند تاریخ این حاكمیت را برای افشاگری و روشنگری ثبت كنند با فشار نظامی روبرو می‏شدند. به همین دلایل، حاكمان ظالمی كه بر مسلمانان حكومت می‏كردند با قدرتی كه در اختیار داشتند، تاریخ را آن‏گونه كه خود می‏خواستند، نوشته‏اند و تاریخ، این حقیقت‏تلخ رابرای ما بیان‏كرده است. زبیربن بكار در الاخبارالموفقیات نقل كرده است كه »سلیمان بن عبدالملك (خلافت‏96-99 ه. ق.) در دوران ولایتعهدی خود در سال 82 به مدینه رفت و به دیدار مكانهای تاریخی، یعنی جاهایی كه رویدادهایی برای رسول اكرم_ صل الله علیه و آله و سلم _ اتقاق افتاده بود، سرگرم شد. در این گشت و گذار كه عده‏ای از بزرگان مدینه از جمله ابان بن عثمان بن عفان و برادرش عمرو بن عثمان و دیگران او را همراهی می‏كردند، مطالبی را می‏شنید. سلیمان كه دریافت ابان بن عثمان از اطلاعاتی در این زمینه برخوردار است‏به او دستور داد تا سیره رسول الله_ صل الله علیه و آله و سلم _ را تدوین كند. ابان گفت: سیره مذكور در اختیار من قرار دارد. و این كتاب (یا مطالب آن را) از فردی كه مورد وثوق است، به دست آورده‏ام. سلیمان دستور داد تا از آن نسخه‏برداری كنند. ده نفر آن را بر روی پوست نگاشتند. وقتی سلیمان آن را از نظر گذارنید، مشاهده كرد كه نام انصار در بیعت عقبه و بدر یاد شده است. سلیمان اظهار داشت: من چنان فضیلت و مزیتی را در آنها سراغ ندارم; یا خاندان ما به حق آنها تجاوز كرده‏اند و یا این انصار فاقد چنان فضیلتی بوده‏اند! ابان یگفت: ستمی كه انصار در حق عثمان روا داشته‏اند نمی‏تواند از اظهار حق مانع گردد. انصار همان‏گونه بوده‏اند كه راجع به آنها در این كتاب سخن رفته است. سلیمان گفت: به نسخه‏برداری این كتاب، مرا نیازی نیست; مگر آنگاه كه به عبدالملك، پدرم، گزارش كنم; چرا كه ممكن است او مخالف چنین كاری باشد.
    --------------------------------------------------------------------------------
    [1] . سید جعفر شهیدی، نهج‏البلاغه، نامه 31، ص‏297
    [2] . «...فتاس بنبیك الاطیب الاطهر صلی الله علیه و آله، فان فیه اسوه لمن تاسی و عزاء لمن تعزی فان احب العباد الی الله، المتاسی بنبیه و المقتص لاثره... .» (نهج‏البلاغه فیض‏الاسلام، خطبه‏159)
    امضاء
    12سال اهنگر نفس خود بودم برکوره ریاضت می نهادم و بر اتش مجاهده می تافتم و بر سندان مذمت می نهادم و پتک ملامت بر او می کوفتم تا نفس خویش را اینه ساختم و اسلامی تازه اوردم و همه خلق مرده دیدم.
    *بایزید بسطامی*
    مركز انجمنهاي اعتقادي گنجينه الهي:http://ganjineh-elahi.com/
    مركز انجمنهاي تخصصي گنجينه دانش:http://www.ganjineh-danesh.com/forum.php

  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi