نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: رفتارهای پرخطر در شیرخوارگی

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,820
    تشکر
    35,203
    مورد تشکر
    35,963 در 11,458
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    جديد رفتارهای پرخطر در شیرخوارگی


    رفتارهای پرخطر در شیرخوارگی

    در مورد تربیت کودکان شیرخواره بیشتر از آنکه لازم باشد بدانیم «چه باید بکنیم »لازم است که بدانیم «چه نباید بکنیم».اکثر خطاهای تربیتی، ریشه در عادتهای ناپسندی دارد که در دوران شیرخوارگی بنای آن را گذاشته ایم .و در این مورد نه تنها مادر ،بلکه پدر و مادر هردو باهم باید دقت داشته باشند.



    تربیت از همان نخستین روزهای زندگی آغاز می شود بلافاصله از لحظه تولد هر اتفاقی که پیرامون نوزاد می افتد و هر عملی که با او انجام می شود ،همه در پرونده تربیتی وی ثبت خواهد شد و هر کدام تاثیر تربیتی خود را خواهد گذاشت. پدر و مادر هر دو باید از همان ابتدا با توجه به رسالت تربیتی خود با کودک رفتار کنند و هرگز بر اساس این پندار که طفل چیزی را نمی فهمد ،رفتاری را شکل ندهند. البته حاصل این مطلب به تکلف انداختن پدر و مادر در قبال کودک نیست .بلکه توجه و دقتی است که دست والدین را برای نیفتادن در چالشهای تربیتی، به موقع خواهد گرفت.
    مهمترین نکته ای که در ترببت کودک شیرخواره باید رعایت گردد ،پرهیز از ایجاد عادتهای ناپسند است. اگر کودک عادت کند با گریه امتیازی را که از او دریغ کرده ایم به دست آورد ،اگر کودک را عادت بدهیم تا در آغوش ما در حین راه رفتن بخوابد یا چنانچه عادت کند همواره از دست ما با روشهای بازی کردن غذا بخورد ،... در تربیت او راه را به خطا رفته ایم .اولا ما نمی توانیم به این عادتهای او برای همیشه عمل کنیم لاجرم زمانی می رسد که مجبوریم جلوی او بایستیم .آنگاه ضربه ای که از این طریق به او وارد می کنیم خود اثر بدی در راه تربیت او و شکل گیری رابطه عاطفی او با ما خواهدگذاشت .گذشته از این برای ترک یک عادت قوی ،کودک باید به اندازه لذتی که از آن عادت برده است در ترک آن سختی بکشد تا به ترک عادت راضی شود و این منصفانه نیست .
    لازم است کودک در مسیر یک زندگی طبیعی پیش برود و در چهارچوب خانواده ،آزاد و رها بزرگ شود .ما تنها باید در کنار او حضوری با هوشمندی و محبت داشته باشیم و به قول برخی بزرگان روانشناسی برای آنکه کودک ما تربیت شود از تربیت کردن او دست بکشیم ! نیازهای طبیعی کودک را براورده کنیم بدون آنکه برای او محدودیتی ایجاد کرده و یا قوانینی تعیین کنیم .کودک تاب پیروی از قوانین را ندارد .اگر بعضی محدودیتها برای حفظ جان او ضروری است بدون آنکه برای کودک دستور العملی را تعیین کنیم به طریق طبیعی محدودیت را ایجاد کنیم .مثلا اگر خطر سقوط در پله وجود دارد نباید با داد و فریاد و یا ترساندن کودک از چیزهای وهمی، او را از نزدیک شدن به پله ها بر حذر داریم بلکه با قرار دادن یک مانع مثل نرده ،او را محافظت کنیم .
    اگر دستهای کثیفش باعث آلودگی مبلها می شود ،محل غذا دادن به کودک را تغییر دهیم نه اینکه او را مجبور کنیم سر جایش میخ کوب بنشیند که این کار ملازم خشونت و آزار به کودک خواهد بود
    وقتی اصرار داریم کودک به دستورات ما عمل کند یکی از این دو حالت بوجود می آید؛ یا آنکه کودک شخصیت ضعیفی دارد و می پذیرد، و به این ترتیب ضعیفتر و ترسوتر بارمی آید و در زندگی آینده نیز همواره تابع دیگران خواهد بود؛ یا اینکه نمی پذیرد و مدام با ما درگیری پیدا می کند و ما مجبوریم دائم بر خشونت خود بیفزاییم که از این طریق کودکی عصبی تربیت خواهیم نمود.
    لذا چنانچه می خواهید برخی چیزهای خوب مثل نظافت را به کودک بیاموزید تنها کاری که می توانید بکنید این است که خودتان نظیف باشید. کودک با میل شدید به تقلید ،آن را به خوبی خواهد آموخت .مثلا قبل از خوردن یک بسته پفک ،یک زیر انداز پهن کنید.نه فقط برای کودک بلکه برای خودتان هم این کار را انجام دهید .کودک عادت خواهد کرد مواظب تمیزی فضای اطراف خود باشد .



    اگر کودک غذا نمی خورد باید غذا را تغییر داده یا بدون اینکه درک کند ما اصرار به خوردن او داریم غذا را مطابق سلیقه ی کودکانه اش تزیین نماییم یا در حین بازی به بهانه بازی به او غذا بدهیم .اما مواظب باشیم که کودک متوجه نیت اصلی ما نباشد و تنها اقدام ما را بازی فرض کند ،او نباید برای غذا خوردن از والدین خود امتیازی بگیرد .نهایتا هم باید بپذیریم که بعضی از کودکان کم خوراک تر از بقیه هستند اجبار به تغذیه، اثر تربیتی منفی دارد اما رها کردن کودک نیز درست نیست کودک وقتی سرگرم بازی می شود غذا را فراموش می کند و ممکن است دچارسوءتغذیه شود.
    بنابراین
    انضباط و محبت نباید مانع هم باشند.در محبت کردن هوشمندی و درایت لازم است . گاهی ممکن است والدینی به جهت آنکه می خواهند محبت کنند ،در تمامی کارهای کودک دخالت کرده و کودکی وابسته و ضعیف ،یا خودخواه و زیاده طلب بار بیاورند و گاهی ممکن است والدینی برای پرهیز از این بحرانهای تربیتی راه را به عکس بروند به این معنا که نیازهای طبیعی کودک را براورده نسازند و یا اینکه زندگی و بازی و رفتارکودک را با قوانین و محدودیتهای زیادی در آمیزند که موجب آزار روانی کودک و عصبیت و پرخاشگری، و یا ضعف و ترسویی او بشوند گاهی نیز مشغولیت بیش از حد والدین و یا عدم رغبتشان به بچه داری باعث می شود کودک به کلی رها گردد.


    انسی نوش آبادی

    بخش خانواده ایرانی تبیان
    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  2. تشكر


  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi