قرآن كريم، سفرهاي است كه خداوند براي همگان گسترده است و همه ميتوانند با بهره مندي از آن،به كمال معنوي دست يابند.
يكي از كسانيكه در سن بالا توانسته است خود را با قرآن كريم پيوند دهد، خانم آذر پنجه شاهي است.وي موفق شدهاست در 63 سالگي، قرآن را حفظ كند و از اين نظر نمونهاي براي حافظان قرآن به شمار مي رود.
* فشرده اي از زندگي خود را بيان فرماييد.
بنده آذر پنجه شاهي متولد سال 1319 هستم و 63 سال دارم.در 16 سالگي ازدواج كردم كه در آن زمان ، تحصيلاتم نهم دبيرستان بود. داراي 6 فرزند هستم كه بحمدالله همگي تحصيلات عاليه دارند. خود من بعد از 20 سال ترك تحصيل، ديپلم گرفتم.سال 58 در كنكور شركت كردم و رتبهام در كنكور 124شد و در رشتهي علوم تربيتي دانشگاه شهيد بهشتي پذيرفته شدم. چون آن زمان شهيد رجايي از ديپلمه ها استفاده مي كرد، من مشغول به كار شدم و مدير مدرسه بودم.هر چند شاغل بودم و در زندگي با مشكلات زيادي گريبان گير بودم، ازدواج كردم و درسم را ادامه دادم.
* از انگيزههاي رويكردتان به حفظ قرآن بگوييد؟
من از اول در مسير قرآن بودم. از همان بچگي كه چهار ساله بودم، كنار مادر بزرگم، قرآن ميخواندم. بعد معلم فاطميه بانوان بودم كه صوت و لحن و ترتيل تدريس ميكردم. بعد از انقلاب هم با اينكه مدير مدرسه بودم، كلاسهاي قرآن را خودم اداره ميكردم.
هم چنين سال هاي 64 تا 74 در تربيت معلم، قرآن تدريس ميكردم كه در اين ده سال كلاسهاي موفقي داشتم. بعد در كلاس حفظ قرآن، شركت كردم كه آنجا ترتيل را درس ميدادم. بعد يكي از دوستان «مجتمع قرآن پژوهان» را به من معرفي كرد. يكساله حفظ قرآن را تكميلكردم و به آنجا رفتم. براي اينكه قرآن بيشتر در دلم جاي بگيرد، قرآن را حفظ كردم و نميدانم به دليل اين نعمت، خدا را چگونه شكر كنم.
*در حفظ قرآن، از چه شيوهاي بهره گرفتهايد؟
شيوهي كلاس قرآن پژوهان، شيوهي مؤثري بود. روزي دو تا پنج صفحه حفظ ميكرديم و در پايان هر جزء، امتحان شفاهي و كتبي داشتيم. اگر به سه جزء ميرسيد، همه را دوباره امتحان ميگرفتند. اين روش را 11 ماه ادامه داديم تا كل قرآن را حفظ شدم.البته من آمادگي قبلي داشتم و 6 جزء را حفظ بودم. از 15آبان سال قبل شروع كردم و آخر مرداد امسال به پايان رسيد.
*در زمان حفظ با چه موانعي روبه رو بوديد و چگونه با آن ها برخورد كرديد؟
چون من چندجا كار مي كردم، نميتوانستم بعد از كلاس تمرين زيادي داشته باشم، ولي دوستانم وقت و فراغت زيادتر داشتند. البته نمرههاي من مثل آنها خوب نبود. 14يا 15و گاهي 17 و 18ميشدم، ولي آنها دانشجو و جوان بودند و نمره هاشان خوب بود.
*حتماً در روزگار حفظ قرآن،حالتهاي معنوي خوبي داشتهايد. جلوههايي از آن حالتها را بيان كنيد.
به يقين، حالتهاي معنوي در زمان حفظ زياد است و ما خدا را شكر ميكرديم كه اين حالتها در قلبمان وجود دارد.من در اين عمري كه داشتم، قرآن بسيار خوانده ام، ولي به بعضي آيات كه ميرسيدم، احساس مي كردم تا به حال نخوانده ام و بيشتر در آن آيات تدّبر ميكردم. مثل آيهي 110 سورهي آل عمران (كه رمز نام حضرت علي است):«كنتم خَيرَ أمةٍ اُخرِجَت لِلنّاسِ؛ شما بهترين امت هستيد كه براي مردم خارج شدند…».
يك روز به ذهن من رسيد كه همان طور كه عدد نام حضرت110 است،«خيرِامٍ»نيز عدد 110 را دارد.چنين نكتههايي بر اثر تدّبر در قرآن بود كه به نظر ما ميآمد.هنگام ممارست و تدبر در قرآن مثل اين بود كه در عرش سير ميكنيم.