صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18

موضوع: (*(*(*(*ََََََگذري بر زندگي فقيه عاليقدر محمدتقي برغاني (شهيد ثالث)*)*)*)*)

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,848
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102


    منادی «ولایت فقیه»
    در روزگار ریاست شهید ثالث در تهران، بر اثر بی‌كفایتی فتحعلی شاه قاجار، ولایات شمال ایران به اشغال ارتش روس در می‌آید. پس از این شكست خفت بار (1228 هـ . ق) است كه رقابت انگلستان و فرانسه در ایران شدت پیدا می‌كند؛ به نحوی كه انگلستان در همه امور داخلی كشور دخالت می‌كند.
    مجتهد برغانی در چنین شرایطی، برای نخستین بار نظریه «ولایت فقیه» را مطرح و حكومت پادشاهی را نامشروع اعلام می‌كند.
    فتوای او و قیام خاندان برغانی، با توجه به اوضاع نابسامان مملكت، جرقه امیدی برای یك تحول اساسی بود كه استمرار و تقویت علمی و عملی این اندیشه سیاسی، سلسله قاجار را با دشواری جدیدی مواجه می‌كرد؛ لذا علمای طراز اول تهران از سوی شاه به كاخ گلستان دعوت می‌شوند.
    سرانجام، جلسه و مذاكرات فقهی در حضور شاه شروع می‌شود و مجتهد آگاه و شجاع برغانی نظریه «رهبری فقیهان در عصر غیبت كبری» را عنوان می‌كند و برای نجات ملت و كشور و رفع نابسامانی‌ها، خواستار سلب اختیار از شاه و شاهزادگان می‌شود.
    شیخ محمد صالح نیز در تأیید آرای فقهی برادرش،‌ ادله خود را بیان می‌كند و می‌گوید: «جنگ، ترك مخاصمه و قرارداد صلح، مذاكره با دولت‌های خارجی و.. باید به اذن فقیه جامع الشرایط باشد.»
    گروهی از دانشمندان حاضر در جلسه، سخنان شهید ثالث و برادرش را تأیید و تصدیق می‌كنند؛ ولی شیخ ملا محمد علی مازندرانی معروف به «جنگلی» ـ كه از مقربان دربار شاه بود ـ به دفاع از مقام سلطنت و نقش رهبری فتحعلی شاه، برمی‌خیزد.
    فتحعلی شاه كه از فتوا و حكم شهید ثالث هراسناك شده بود، برای ایمن شدن از این مسئله، بهترین راه ممكن را در این دید كه او و برادرانش را به عراق تبعید كند.[29]
    شهید ثالث در كتاب‌های زكات، قضا و دیگر كتاب‌های فقهی خود، نظریه ولایت فقیه را مطرح كرده است. او در كتاب «جهاد» می‌نویسد:
    «در صورتی كه طائفه‌ای از مسلمانان با فرقه‌ای از دشمن قوی، برخورد كردند و یا این كه طائفه‌ای از اهل حق و مسلمانان، مورد حمله و طغیان گروهی از اهل باطل قرار گرفتند و قادر نبودند كه دشمن را دفع كنند مگر با تهیه سرباز و سپاه، در چنین شرایطی ... اگر امام (ع) حاضر باشد، ولی دسترسی به وی برای كسب اجازه مقدور نباشد، در این صورت، دستور جهاد و اعلان جنگ و تهیه سپاه بر مجتهد واجب می‌گردد بر اساس نیابت عامه ...»[30].
    وی در سال 1253 هـ . ق. در عصر سلطنت محمد شاه قاجار، در پایان كتاب «ارث» صریحاً حكومت عصر خویش را غیرشرعی و از دولتهای «ظلمه» دانسته است كه زمام امور و حكومت را غاصبانه به خود اختصاص داده است.[31]





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكرها 3



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,848
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102


    مقابله با فتنه‌ها
    در عصر شهید ثالث، جنبش‌های فكری و جریانات انحرافی متعددی در حال شكل گیری و گسترش بود كه تأسیس و رشد آنها، مرهون حمایت‌های مختلف عوامل داخلی و خارجی بود.
    عمده‌ترین مكاتب انحرافی و مذاهب استعماری عصر وی، عبارت بودند از:
    الف. وهابیت: كه توسط محمد بن عبدالوهاب نجدی (1115 ـ 1206 هـ . ق.) تأسیس شد.
    ب. شیخیه، كه توسط شیخ احمد احسائی (1166 ـ 1241 هـ . ق.) تأسیس شد.
    ج. بابیه، كه توسط میر علی محمد شیرازی (1235 ـ 1266 هـ . ق.) تأسیس شد.[32]
    شهید ثالث نقش ممتازی در مبارزه با شیخیه و بابیه داشت.
    شیخ احمد احسایی بحرینی، به سبب روابط صمیمانه‌ای كه با فتحعلی شاه برقرار كرده بود مورد توجه شاه و شاهزادگان و بزرگان حكومت ایران قرار گرفته بود. از سوی دیگر، پادشاه سنی عثمانی از وی پشتیبانی می‌كردند. از این رو، علمای ایران و عراق در برخورد با او، روش «تقیه» را در پیش می‌گرفتند.[33]
    شیخ احمد در اواخر عمرش به قزوین آمد و در خانه ملا عبدالوهاب قزوینی میهمان شد و در مدت اقامتش در این شهر، به تدریس و ترویج آرای خود پرداخته و به اقامه نماز جماعت مشغول شد.[34]
    حضور پرنفوذ احسائی و اشاعه عقاید انحرافی وی، ‌موجب نگرانی اصولیین و متشرعین شده بود؛ از این رو، صدها نامه از مراكز علمی شیعه به بیت شهید ثالث و برادرش، شیخ محمد صالح برغانی سرازیر می‌شد كه حاكی از سؤال و دادخواهی بود.
    ملا محمد تقی كه خطر را جدی احساس می‌كند، وارد صحنه پیكار می‌شود. او بهترین راه را تشكیل جلسه مناظره می‌داند؛ لذا از احسایی برای مناظره علمی دعوت به عمل می‌آورد. احسائی هم درخواست وی را اجابت می‌كند.[35]
    روزی كه شیخ احمد همراه عده‌ای از پیروانش، به خانه مجتهد برغانی می‌آید، وی در حضور علمای فریقین، درباره عقاید وی سؤالاتی مطرح می‌كند، در این مناظره و مباحثه طولانی، شهید ثالث اشكالات فراوانی برعقاید احسائی وارد می‌سازد و بر پاسخ‌های سست وی، خط بطلان می‌كشد؛ به نحوی كه شیخ احمد احسایی محكوم و مغلوب می‌شود. با این وجود، مؤسس شیخیه به نظرات غیرمستند و انحرافی خود پافشاری می‌كند. لذا مجتهد فرزانه و شجاع ـ برخلاف اهل تقیه ـ به كافر و مرتد بودن شیخیه، فتوا می‌دهد، درمدت زمان كوتاهی خبر محكومیت و تكفیر احسایی از سوی شهید ثالث در قزوین و دیگر شهرها می‌پیچد.

    تأثیر حكم و فتوای شهید آن چنان سریع بود كه جز ملا عبدالوهاب هیچ فرد دیگری پشت سر احسائی نماز نمی‌خواند.[36]
    فتوای مجتهد برغانی، نقطه عطفی در «تاریخ شیعه» به شمار می‌آید؛ چون به دنبال آن، مجتهدان مشهور دیگری وارد میدان شدند و حكم شهید ثالث را تأیید و تصدیق كردند، از جمله: آیا سید محمد مهدی، فرزند آقا سید علی «صاحب ریاض»؛ حاجی ملا محمد جعفر استرآبادی؛ آخوند ملا آقای دربندی؛ سید محمد حسین اصفهانی «صاحب فصول»؛ آقا سید ابراهیم موسوی قزوینی «صاحب ضوابط» و شیخ محمد حسن نجفی «صاحب جواهر».
    پیروی علما و مردم از فتوای تاریخی شهید ثالث و منزوی شدن شیخیه در ایران، عراق و سایر مراكز شیعه، حتی در زادگاه شیخ احمد احسائی، همگی نشانگر خلوص، تفقه، شجاعت و مقبولیت عمومی مجتهد برغانی است.[37]
    میر علی محمد شیرازی بعد از فوت استادش، ادعای بابیّت، مهدویّت، نبوّت و شارعیّت كرد و مدعی وحی و دین جدید گردید و آخرین ادعایش هم ربوبیت و حلول الوهیّت بود.[38]
    «فتنه بابیه» ادامه دهنده همان مكتب منحرف شیخیه بود، به طوری كه مورد حمایت استعمارگران قرار گرفت. در عصرحاضر نیز این جریان فاسد و انحرافی از سوی استكبار جهانی و صهیونیزم مورد پشتیبانی قرار می‌گیرد.
    در این موقعیت خطیر است كه «سكوت خواص» زمینه رشد و شیوع آن را بیشتر می‌كند. برغانی با عزمی راسخ‌تر به میدان نبرد قدم می‌گذارد و فتوای تاریخی خود را مبنی بركفر و ارتداد این گروه، صادر می‌كند.
    شورش همه جانبه بابیان و كشتار این گروه، بدعتی ویرانگر بود؛ آن چنان كه افراد ضعیف الایمان و لاابالی در دام این مذهب استعماری و شیطانی می‌افتاد و در تبلیغ و ترویج آن جدیت می‌ورزیدند.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكرها 3


  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,848
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102


    یكی از اقدامات مؤثر شهید ثالث، برپایی جلسات سخنرانی بود. وی در منابر و مجالس، به افشاگری عناصر فاسد بابیه پرداخت و عقاید غیر اسلامی آنان را با دلیل و برهان، باطل كرد.[39]
    شیخ آقا بزرگ تهرانی از قیام شهید ثالث چنین یاد می‌كند:
    «در عصر رهبری شهید ثالث، بابیان سر به شورش برداشتند و خون عده‌ای بی‌گناه بر زمین ریختند. او شجاعانه قیام كرد و به نبرد پرداخت و قهرمانانه با دشمنان دین مبارزه كرد و فتوا بر كفرو نجاست آنان داد؛ گمراهی آنان را برای مردم روشن كرد و تمام آرزوهای آنان را نقش بر آب نمود ...».[40]
    تنكابنی در این خصوص می‌نویسد: «در سال آخر به جهت شیوع مذهب باب، آن جناب غالباً بر بالای منبر به وعظ مردم اشتغال داشت و آنان را از نیت سوء و انحرافی علی محمد باب و پیروانش هشدار می‌داد و در سخنرانی‌های خود، این گروه را تكفیر می‌كرد.»[41]





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. تشكرها 3


  8. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,848
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102


    محراب و منبر
    یكی از اقدامات مجتهد برغانی، برپایی نماز جمعه بود.[42] در این خصوص شاگردش چنین نقل می‌كند:
    «شهید ثالث نماز جمعه می‌خواند ... موعظه‌هایش فصیح و بلیغ بود. وی داستان‌های شیرین و جذابی را در منبر بیان می‌كرد. مباحث ایشان در بردارنده تفسیر، اصول دین، احكام و اخلاقیات بود. لذا طلاب در مجلس سخنرانی‌اش حاضر شده و این مباحث را می‌نوشتند.»[43]
    از اقدامات دیگر مجتهد برغانی، تأسیس مسجدی است كه به «جامع صغیر» معروف شد و پس از به شهادت رسیدن او، به نام «مسجد شهیدی» شهرت یافت. خانه محقر وی متصل به همین مسجد بود.[44]
    تنكابنی درباره عبادت برغانی می‌نگارد:
    «ایشان همیشه از نصف شب تا هنگام اذان صبح در مسجد حاضر می‌شد و به مناجات، دعا و اشك می‌پرداخت و مناجات خمسه عشر را نیز از حفظ می‌خواند ... حتی در فصل زمستان در حالی كه برف به شدت می‌آمد، به تضرع و مناجات مشغول می‌شد ...»[45]





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. تشكرها 3


  10. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,848
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102


    لقبی آسمانی
    در طول تاریخ تشیع، دانشوران بی‌شماری به فیض شهادت نائل آمده‌اند؛ با این وجود، فقط برخی از آنها به واژه مقدس «شهید» معروف و موصوف شده‌اند كه در اینجا به اسم چند تن از آنها بسنده می‌كنیم:
    1. شهید اول، شیخ شمس الدین ابوعبدالله محمد بن جمال الدین مكی عاملی نبطی جزّینی (تاریخ شهادت: 786 هـ . ق).
    2. شهید ثانی: شیخ زین الدین بن علی عاملی شامی (تاریخ شهادت: 966 هـ . ق).
    3. شهید ثالث: این عنوان به چند نفر اطلاق شده است. بعضی مجتهد برغانی را شهید سوم لقب داده‌اند و بعضی دیگر، وی را «شهید رابع» نامیده‌اند.[46]





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكرها 3


  12. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,848
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102


    باقیات الصّالحات

    از جمله آثار شهید ثالث، تأسیس مراكز دینی و عبادی است، از جمله:
    1. مسجدی در قزوین، واقع در محله «دیمج».
    2. مدرسه علوم دینی در سه طبقه، در شمال مسجد فوق.
    3. مسجدی در كربلای مقدس، واقع در محله «باب السلامه».
    تمامی این آثار تا عصرحاضر، به نام آن شهید معروف است.[47]





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. تشكرها 3


  14. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,848
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102


    مزارشهيد

    بنابر وصیت شهید بزرگوار یا بر اثر جوّ اجتماعی و سیاسی آن روزگار (فتنه‌های شیخیه و بابیه) جنازه مطهرش باید به عتبات عالیات عراق برده می‌شد؛ ولی به عللی، این كار به تأخیر گذاشته شد. لذا به رسم امانت و موقتاً، پیكر مطهر برغانی در مقبره «حاج میرزا ابوالقاسم شیرازی» دفن گردید.
    از مراسم به خاك سپاری، چند ماه و یا چند سالی نگذشته بود كه بازماندگانش تصمیم به انتقال پیكرش به عتبات عالیات می‌گیرند.[48]
    با حضور پرشكوه مردم، و به ویژه علما و طلاب، در حالی كه بیرق‌های عزاداری در خیابان‌ها و كوچه‌ها به اهتزاز در آمده بود، با ذكر صلوات و آوای قرآن، خاك‌ها و سنگ‌های قبر به كناری نهاده می‌شود.
    پس از نبش قبر، متوجه می‌شوند كه بدن مطهر شهید برغانی، در كمال سلامت و تازگی است و هیچ نشانه تغییرو پوسیدگی در آن دیده نمی‌شود. طنین الله اكبرو صلوات در فضای قبرستان پیچید.
    این خبر در مدتی كوتاه، به گوش همه رسید. سیل جمعیت از هر سو به سمت زیارتگاه امامزاده حسین ـ علیه السلام ـ رهسپار شد.
    گروه گروه از علما، مقامات كشوری و مردم به قصد مشاهده و زیارت این واقعه به زیارتگاه شتافتند.
    پیكر مطهر شهید برغانی آماده انتقال به عراق بود. مردم با گریه و خواهش، از بازماندگان برغانی خواستند تا اجازه دهند پیكر برغانی در قزوین به خاك سپرده شود.
    بازماندگان برغانی خواسته علما و مردم را پذیرفتند و پیكرش را در قزوین به خاك سپردند.[49]





    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 16-10-2011 در ساعت 03:31
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  15. تشكرها 3


  16. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,848
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102



    پي نوشت :
    [1] . برغان: قصبه مركز دهستان برغان از كرج كه در 38 كیلومتری شمال غربی كرج واقع شده، دارای آب و هوای كوهستانی و سردسیری است. لغت نامه دهخدا، ج 8، ص 903 و 904.
    [2] . در سال تولد وی چند قول وجود دارد (1172، 1183، 1184، 1194).
    [3] . حوزه‌های علمیه شیعه در گستره جهان، سید علی رضا سید كباری، ص 537 و گنجینه دانشمندان، شریف رازی، ج 6، ص 162.
    [4] . شهیدان راه فضیلت، علامه امینی، ص 475 و 477؛ ریحانه الادب، میرزا محمد علی مدرس،‌ج 1، ص 247؛ الكرام البرره، شیخ آقا بزرگ تهرانی، الجزه الاول من قسم الثانی، ص 226، و معارف الرجال، شیخ محمد حرز الدین، ج2، ص 207.
    [5] . مجله حوزه، شماره 56 و 57، ص 389 و 390 و شماره 66، ص 179؛ الكرام البرره، ج 1، ص 226 و شهیدان راه فضیلت، ص 476 و 477.
    [6]. معارف‌الرجال، ج 2، ص 207 و ریحانه‌الادب، ج 1، ص 247.
    [7] . سیمای فرزانگان، رضا مختاری، ص 226 و 227.
    [8] . ر.ك: قصص العلماء، میرزا محمد تنكابنی، ص 22 و تذكره العلماء، میرزا محمد تنكابنی، ص 202 و 203.
    [9] . الكرام البرره، ج 1 ص 226؛ تذكره العلماء، ص 119؛ قصص العلماء، ص 23 و مكارم الاثار، علامه حبیب آبادی، ج 5، ص 1712.
    [10] . قصص العلماء، ص 25 و 26.
    [11] . گنجینه دانشمندان. ج 6، ص 163.
    [12] . مجله حوزه، ش 66، ص 173 ـ 175.
    [13] . همان، ص 175 ـ 179.
    [14] . همان، شماره 59 و 60، ص 126 ـ 129 و شماره 61، ص 205 ـ 208.
    [15] . الكرام البرره، ج 1، ص 227 و اجساد جاویدان، ص 219.
    [16] . حوزه‌های علمیه شیعه در گستره جهان، ص 537 و علمای بزرگ شیعه از كلینی تا خمینی، م. جرفادقانی، ص 246.
    [17] . مجله حوزه، شماره 56 و 57، ص 390 و شماره 66، ص 180.
    [18] . تراجم الرجال، سید احمد حسینی، ج 2، ص 665 و 673.
    [19] . اجساد جاویدان، ص 219.
    [20] . قصص العلماء، ص 30.
    [21] . همان، ص 29 و 30.
    [22] . همان، ص 30؛ اجساد جاویدان، ص 223 و مجله حوزه، ش 66، ص 181.
    [23] . الكرام البرره، ج 1، ص 227 و 228؛ قصص العلماء، ص 29 و 30؛ شهیدان راه فضیلت، ص 478 و 479؛ گنجینه دانشمندان، ج 6، ص 163 و غیره.
    [24] . ر.ك: الكرام البرره، ج 1، ص 227؛ قصص العلماء، ص 91؛ شهیدان راه فضیلت، ص 477 و مكارم الآثار، ج 5، ص 1712.
    [25] . ر.ك: قصص العلما، ص 26 و 27 و تذكره العلما، ص 201 و 202.
    [26] . تاریخ جنبش‌های مذهبی در ایران، ج 4، ص 1748 و 1749.
    [27] . علت این كدورت در عنوان منادی «ولایت فقیه» به تفصیل آمده است.
    [28] . قصص العلما، ص 22؛ اجساد جاویدان، ص 218 و 219 و الكرام البرره، ج 1، ص 226 و 227.
    [29] . مجله حوزه، شماره 56 و 57، ص 390 و 391 و شماره 61، ص 205.
    [30] . همان، شماره 56 و 57، ص 388 و 389.
    [31] . همان.
    [32] . همان، ص 391.
    [33] . همان، ص 391 و 392.
    [34] . تذكره العلما، ص 46 و قصص العلماء، ص 42.
    [35] . مجله حوزه، شماره 56 و 57، ص 392 و شماره 61، ص 206.
    [36] . همان، تذكره العلما، ص 346 و 47 و قصص العلما، ص 38 و 42 ـ 44.
    [37] . همان و تاریخ جنبشهای مذهبی درایران، ج 4، ص 1608.
    [38] . ر.ك: خاتمیت پیامبر اسلام و ابطال تحلیلی بابیگری، بهائیگری، قادیانیگری، یحیی نوری.
    [39] . ر.ك: شهیدان راه فضیلت، ص 477؛ الكرام البرره، ج 1، ص 227؛ مجله حوزه، شماره 56 و 57، ص 392 و 393؛ علمای بزرگ شیعه از كلینی تا خمینی، ص 246؛ قصص العلما، ص 58 ـ 66 و معارف الرجال، ج 2، ص 207.
    [40] . مجله حوزه، شماره 56 و 57، ص 393 و شماره 61، ص 207.
    [41] . قصص العلماء، ص 56 و 57.
    [42] . فرزندان و نوادگان شهید ثالث بعد از شهادت وی، نماز جمعه قزوین را در همان مسجد و محل شهادتش اقامه می‌كردند. مكارم الآثار، ج 5، پاورقی ص 1714.
    [43] . قصص العلماء، ص 20.
    [44] . اجساد جاویدان، ص 221؛ گنجینه دانشمندان، ج 6، ص 162 و علمای بزرگ شیعه از كلینی تا خمینی، ص 246.
    [45] . قصص العلما، ص 20.
    [46] . ر.ك: ریحانه الادب، ج 3، ص 279 و 280؛ شهیدان راه فضیلت، 476 و مجله حوزه، ش 56 و 57، ص 393 و 394.
    [47] . مجله حوزه، شماره 56 و 57، ص 396.
    [48] . بر اساس نقل دیگر، بازماندگان و ارادتمندان شهید در حال تعمیر قبر بودند كه این كرامت را مشاهده كردند.
    [49] . ر.ك: اجساد جاویدان، ص 223 و 224؛ ریحانه الادب، ج 1، ص 247 و قصص العلماء، ص 58.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  17. تشكر


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. (*(*(*(*ََََََمختصري از زندگي نامه علامه شيخ محمدتقي شوشتري *)*)*)*)
    توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* در انجمن افلاكيان خاك نشين
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 19-05-2014, 12:54
  2. (*(*(*(*ََََََگذري بر زندگي فقيه شهيد نورالله تستري (قاضي شهيد)*)*)*)*)
    توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* در انجمن افلاكيان خاك نشين
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 17-10-2011, 21:42
  3. (*(*(*(*ََََََگذري بر زندگي فقيه عاليقدر شمس الدين محمدبن مکي (شهيد اول)*)*)*)*)
    توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* در انجمن افلاكيان خاك نشين
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 14-10-2011, 20:01
  4. (*(*(*(*ََََََگذري بر زندگي فقيه عاليقدر شمس الدين زين الدين بن علي (شهيد ثاني)*)*)*)*)
    توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* در انجمن افلاكيان خاك نشين
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 12-10-2011, 05:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi