محمد بن عثمان، دومین نایب امام زمان (ع)، در شهر بغداد، ده نماینده داشت که به او کمک میکردند. حسین بن روح یکی از آنها بود. با اینکه نمایندههای دیگر به محمد بن عثمان نزدیکتر بودند، ولی او حسین بن روح را جانشین خود کرد.
حسین بن روح، در زمان امام یازدهم هم از یاران ویژه بود. میگویند در اولین نامه که امام زمان (عج) نوشت، در باره او چنین نظری داشت: «ما او را میشناسیم. خداوند خوبیها و رضای خود را به او بشناساند و او را با توفیقات خود سعادتمند گرداند. از نامه او اطلاع یافتیم و به وثوق او اطمینان داریم. او نزد ما جایگاهی دارد که او را مسرور میگرداند. خداوند احسان و نیکی خود را درباره او افزون کند. انه ولی قدیر و الحمدلله لا شریک له و صلی الله علی رسوله محمد و آله و سلم تسلیما.»
ابوالقاسم حسین بن روح، از خاندان بزرگ شیعه ایرانی، به نام نوبختی بود. این خاندان در بغداد، مرکز خلافت بنیعباس میزیستند و به یاری دانشمندان و دولتمردان، از شیعیان حمایت میکردند. حسین بن روح، به دانش و خرد معروف بود و حتی اهل تسنن به او احترام میگذاشتند، ولی او مجبور بود تقیه کند. شیعیان در اینکه او نماینده امام است، تردیدی نداشتند. با این همه، چند نفر بودند که از روی حسادت، مقابل او ایستادند. یکی از آنها، شلمغانی بود. او از نمایندگان محمد بن عثمان بود. حسین بن روح، مدتی که مخفیانه زندگی میکرد، به یاری شلمغانی با شیعیان ارتباط داشت، ولی بعدها شلمغانی ادعای پیغمبری و خدایی کرد و سرانجام به دار آویخته شد.
نایبان امام میکوشیدند توجه مخالفان را جلب نکنند، ولی شهرت حسین بن روح و رسیدگی او به کارهای شیعیان، سبب شد پنج سال در زندان باشد. البته میگفتند به دلیل پولی که به دیوان حکومتی بدهکار بوده، او را به زندان انداختند. پس از آزادی او، چون چند نفر از خاندان نوبخت به مقام رسیده بودند، دیگر کسی مزاحمش نمیشد و او جایگاه و احترام خود را بازیافت و تا پایان عمر، سرپرست شیعیان بود.
حسین بن روح نوبختی، 18 شعبان 326 هـ . ق در سرداب سامرا درگذشت، جایی که آخرین بار امام را دیدند.