صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 11 , از مجموع 11

موضوع: زيارت آل ياسين و توضيح كلمات كليدى آن ..........

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,724
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,626 در 2,115
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    10ـ «وَعْداللّه‏ِالَّذى ضَمِنَهُ»:
    وعده خدا كه اجرايش را ضمانت كرده. اين تعبير مى‏رساند كه وجود داشتن، غيبت و پنهان زيستن و بالاخره ظهور و قيام عدالت گسترى كه احكام واقعى اسلام را در اجتماع بشرى عملى كند قطعى و حتمى است، زيرا وعده‏ايست كه خداى توانا داده و اجرايش را تضمين كرده، و ما ـ با وجود شبهات معاندان ـ در اين باره ترديد به خود راه نمى‏دهيم و شك نمى‏كنيم چون بر اين باوريم كه «إنَّ اللّه‏ لايُخلِفُ الميعاد»، (سوره آل عمران، آيه 9): خدا خلف وعده نمى‏كند.
    مى‏پرسند: اين وعده در كجا آمده؟ پاسخ مى‏دهيم: درقرآن كريم و معجزه عظيم خدا، و كجا از آن جا مطمئن‏تر و راست‏تر! «وَ مَن اصدَقُ من‏اللّه‏ِ حديثاً»، (سوره نسأ، آيه 87): كه از خدا راستگوتر است؟ اكنون به كلام‏اللّه‏ مراجعه مى‏كنيم، در سوره نور آيه 55 مى‏خوانيم: «وعداللّه‏ الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم فى‏الارض كما استخلف الذين من قبلهم وليمكنن لهم دينهم الذى ارتضى لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم امناً يعبدوننى لايشركون بى شيئاً و من كفر بعد ذلك فاؤلئك هم الفاسقون»: خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين [ خود [قرار دهد، همان گونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند جانشين [ خود] قرار داد، و آن دينى را كه بر ايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند، و بيمشان را به ايمنى مبدّل گراند [ تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند و هر كس پس از آن به كفر گرايد آنانند كه نافرمانند.
    براى آگاهى خوانندگان از نظر مفسران مختلف غير شيعه اماميه از مراد خداى تعالى نسبت به كسانى كه آنان را در زمين خليفه مى‏گرداند، خلاصه آنچه ابوالفتوح رازى ـ مفسر بزرگ شيعه در سده ششم ـ نوشته نقل مى‏كنيم و آن سه قول است:
    1ـ جمله امت مصطفى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كه خداوند آنان را خليفه امتهاى پيشين كرد.
    2ـ مراد صحابه‏اند كه خلافت كردند بعد رسول عليه‏السلام، زيرا خداى تعالى در عهد ابوبكر بعضى ولايت عرب بگشاد، و در عهد عمر بعضى ولايت عجم.
    3ـ قول سوم آن است كه «در تفسير اهل‏البيت آمد كه مراد به اين خليفه صاحب‏الزمان است عليه‏السلام، كه رسول خبر داد به خروج او در آخرالزمان و او را مهدى خواند و امّت بر خروج [و قيام [او اجماع كردند»
    دليل بر صحت اين قول و فساد قولهاى ديگر آن است كه خداى وعده داد و وعده به چيزى دهند كه نباشد. اگر مقصود ملت و آيين رسول است (قول نخست) اين نقد بوده نه وعده، زيرا در عهد رسول خداى تعالى ملك و شرايع منسوخ كرد و زمين به رسول داد.
    ديگر آنكه تمكين از دين و پذيرفتن اسلام به آن حد نبود كه خداى حكايت كرد، و بدل شدن خوف به امن هم به اندازه‏اى نبود كه جاى گفتن باشد. و آن كه گفت «مرا عبادت مى‏كنند و چيزى را با من شريك نمى‏كنند» هم حاصل نشد. يعنى وعده‏هايى كه در آيه داده شده تحقق نيافت. پس اينها دليل فساد قول آنان است كه آيه را به خلافت صحابه حمل مى‏كردند (قول دوم). اما قول خداى تعالى «وَليُمكِّنَنَّ لَهُم دينهم» اگر تمكين بر دين بدان حد خواستند كه امروز است و در عهد صحابه بود، و اين و مانندش در عهد رسول عليه‏السلام بود بى‏حاصل است و وعده دادن نمى‏خواهد، و اگر بيش از آن خواست تمكينى كلى چنان كه وعده داده «لِيُظْهِرَهُ علَى‏الدّين كُلّه» تا بر تمام دينها برترى و پيروزى دهد نه آن روز بود و نه امروز است، بلكه آن روز خواهد بود كه رسول عليه‏السلام گفت: «يَمَلأُ الارضَ قِسطاً وَعَدْلاً كَما مُلِئَت جَوراً وَ ظلماً». اما تبديل خوف به امن «ولَيُبَدّ لنهّم مِن بَعدِ خَوفِهم أمناً» معلوم است كه اين بر عموم حاصل نيست مگر در بعضى مواضع. و اين كه گفت «مرا عبادت كنند و چيزى را شريك نسازند» پوشيده نيست كه مسلمانى نسبت به كافرى اندكى است از بسيارى، و شمار كافران بر زمين بيش از مسلمانانند.
    پس آيه پذيراى آن اقوال نيست و مصداقش منطبق نمى‏شود مگر به خلافت و امامت مهدى كه عليه‏السلام رسول به او بشارت داد و امت همگى بر آن اجماع كردند، هر چند در تعيين مصداق آن اختلاف دارند. ابوالفتوح در پايان استدلال مذكور حديثى نقل مى‏كنند كه عيناً مى‏آوريم:
    «و رسول گفت: «لَوْلَمْ يَبقِ مِن‏الدُّنيا الاّ يومٌ واحدٌ لِطَوَّلَ‏اللّه‏ُ ذالكَ‏الْيَومَ حتّى يَخْرُجَ رَجلٌ مِنْ وُلْدى. يُواطى إسمُه إسمى وَكُنيتُهُ كُنيَتى. يَمَلأُ الأرضَ قِسطاً وَ عَدلاً كَما مُلِئَت جَوراً وَ ظُلماً»
    گفت اگر از دنيا نماند الاّ يك روز، خداى تعالى آن روز را دراز كند تا بيايد مردى از فرزندان من. همنام من و هم كنيت من. زمين پر از عدل و انصاف كند پس از آن كه پر از جور و ظلم باشد. و اين خبر مخالف و مؤالف روايت كردند و خلاف در تعيين ] معين كردن مصداقش] افتاد28».
    خوشبختانه با روايات بسيارى كه از يازده امام معصوم ما رسيده و توقيعاتى كه از آن حضرت صادر شده، شخص او هم معين شده يعنى فرزند حضرت حسن‏بن‏على عسكرى عليه‏السلام كه در نيمه شعبان سال 255 هجرى قمرى در سامّرا از بانويى پاك نهاد به نام نرجس زاده شده است، و شرح زادنش در كتب معتبر قديم مانند «كمال‏الدين و تمام‏النعمة» تأليف شيخ ابو جعفر محمد بن على بن بابويه قمى ملقب به صدوق(م. 381)، و پيش از اين در «اصول كافى» كتاب الحجة تأليف محمد بن يعقوب كلينى (م. 329) آمده است، و ما با وثوق به اين كتب معتبر و اطمينان به وعده‏اى كه خداوند داده و رسولش ابلاغ كرده، در انتظار ظهور پر سرورش به سر مى‏بريم، و مى‏كوشيم با قلم و قدم و گفتار و رفتار شايسته مقدمات آمدنش را فراهم سازيم.




    امضاء

  2. تشكرها 2



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi