7- در حق خوارج گفته شده، «کلما قطع منهم قرن نجم قرن» (4) «هرگاه شاخی از آنها قطع شود شاخی دیگر بروید و ظاهر گردد». بارها خوارج ریشهکن شدند،
باز گروهی از جای دیگر سر بلند کردند و همینطورند وهابیان، شریف با آنها پیکار کرد و محمد علی پاشا آنها را از بن برانداخت
و فرزندش ابراهیم پاشا به مرکز درعیه حمله کرد و آن را با خاک یکسان ساخت ولی باز از جای دیگر سر درآوردند و فتنه و آشوب بپا کردند (5) .
جمعیتخوارج که در اواخر دهه چهارم قرن اول هجری در اثر یک اشتباه خطرناک به وجود آمده بودند، بیش از یک قرن و نیم دوام نیاوردند
و در اثر تهورها و بیباکیهای جنونآمیز مورد تعقیب خلفا قرار گرفتند و خود و مسلکشان را به نابودی و اضمحلال کشاندند و در اوائل دولت عباسی یکسره منقرض گشتند ولی این مسلک خطرناک اثر خود را باقی گذاشت.
افکار و عقاید خارجیگری در سایر فرق اسلامی نفوذ کرد و طرز فکر خارجیگری در مسلک وهابیت به شکلی مقدس مآبانهتر و خشونتآمیز تر و مصیبتبار تر احیا شده و رواج دارد
و موجب بروز فاجعههائی در قلب عالم اسلام گشته و میشود بنابراین فرقه خوارج اگرچه منقرض شده، ولی مکتب و طرز فکر خارجگیری در جهان اسلام باقی است.
پینوشتها:
1- ناسخالتواریخ: ج1، ص 119، 120 جلد قاجار - روضةالصفای ناصری، ج9، ص 381- مسیر طالبی: ص 408.
2- سلیمان فائق بک، تاریخ بغداد، ص 152.
3- رساله دوم از رسائل الهدیةالسنیة، ص 65 و 86.
4- از کلمات مولای متقیان علی علیه السلام.
5- کشف الارتیاب، از ص 112 تا 117 مقدمه سوم.