شهيدان خدا را كه تنها شُدَستيم
سفاليم وباسنگ دنيا شكستيم
دراين پيچ و تاب مدام شب و روز
همه فى المثل منگ ومستيم
اثر كرده آنگونه دلبستگى ها
كه پيمان و پيمانه يكجاشكستيم
چنان زندگى داد بازى دل ما
كه از پافتاده دو زانونشستيم
نشد شامل ما نسيم شهادت
دريغاكنون جزاسيرى چههستيم؟
چنان زجه دارد كنون جان خسته
كه بادست حسرت رخ دلبخستيم
مبادارسد روز تاريك غفلت
شهيدان كه بى يادتان پوچ وپستيم