نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: پروتستانتیسم، ایدئولوژی عبرانی، زایش مسیحیت یهودیزه

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پروتستانتیسم، ایدئولوژی عبرانی، زایش مسیحیت یهودیزه

    پروتستانتیسم، ایدئولوژی عبرانی، زایش مسیحیت یهودیزه

    مهم ترین دستاوردی که با پروتستانتیسم آغاز گردید و با روشنگری ادامه یافت، قطع ارتباط حیات فردی و اجتماعی با دین و مرتبط ساختن آن به ایدئولوژی ها و بدین ترتیب پشت کردن به آخرت گرایی و روی آوردن به دنیاگرایی بود.
    ادیان نیوز/ ما در این مقال درپی پاسخ به این سوال هستیم که شاخصه ها و مبانی اعتقادی پروتستانتیسم لوتری چه بوده و نقش پروتستانتیسم مسیحی و تاثیر پذیری لوتر و همفکران وی از عهد عتیق و آموزه های یهود چه نقشی در نضج و شکل گیری مسیحیت صهیونیستی ایفا نموده است؟

    بیان داشتیم که پروستانتیسم و روشنگری، دو واقعه بزرگ و دو مرحله از روندی هستند که تمامی باورها و اندیشه های انسان غربی (یا بخشهای قابل توجهی از انسانهای دیگر جوامع) را در ارتباط با دنیا، جهان و زندگی از بنیاد تغییر داده و در پی ایجاد یک دنیای غیردینی بوده اند. همراه با ایجاد این دنیای غیردینی، انسان را نیز از «بندگی و ستایش خالق خود» به مثابه وظیفه فطری و اصلی او باز داشته و به ستایش و پرستش خود واداشته اند.

    مهم ترین دستاوردی که با پروتستانتیسم آغاز گردید و با روشنگری ادامه یافت، قطع ارتباط حیات فردی و اجتماعی با دین و مرتبط ساختن آن به ایدئولوژی ها و بدین ترتیب پشت کردن به آخرت گرایی و روی آوردن به دنیاگرایی بود. این دو واقعه، باور به «گذرا و بی ارزش بودن دنیا» را از میان برداشته و به جای آن باور «پاینده، ابدی و بی نهایت ارزشمند بودن دنیا» را قرار داده اند. ایضا پروتستانتیسم و روشنگری مفهومی را که «دین» برای انسان در بر داشت، تغییر داده، دین را در میان چهاردیواری معابد و پرستشگاهها زندانی کرد و بدین ترتیب در صدد بوده تا خصوصیت دین و فرایند بیدچون و چرای اتوریته دینی یا الهی را که همانا «نظام دهی به امور دنیا» بود از میان بردارد.
    پروتستانتیسم حرکتی بود که نظام اروپایی ایجاد شده تحت اقتدار کلیسای کاتولیک را ویران ساخت. همراه با پروتستانتیسم، دین از مفهوم حقیقی خود جدا شده، به کاتالیزوری اجتماعی تبدیل شد که اهداف نظام فکری سکولار را تقدیس نمود و بدین ترتیب پیشاهنگ حرکتی گردید که حیات دنیوی را به اساسی ترین هدف انسان بدل ساخت. کوتاه سخن اینکه همراه با ایدئولوژیها، دینهای غیر آخرت گرایی نیز سر برداشتند که هدف آنها دستیابی به «بهشت های روی زمین» بود. پروتستانتیزم نیز به عنوان اولین عامل مهم در تضعیف آخرتدگرایی، سردمداری دینهای غیر آخرت گرا را عهده دار شد.

    سوال اصلی: حال سوال اصلی این یادداشت آن است که چه عاملی باعث جذب روشنفکران به پروتستانتیسم به عنوان دین غیر آخرت گرا شد و به عبارت دیگر چه اندیشه مافوقی رفرمیست ها و روشنفکران را به نحوی تحت تاثیر قرار داد که اشتهای گستردهدای در ایشان جهت اتخاذ تئوری های دنیاگرا و آخرت گریز ایجاد نمود؟ آیا دین و تئوری متقدمی وجود داشته است که از گذشته های دور به دنبال «بهشت زمینی» بوده و به عنوان «عامل تمدنی و اعتقادی» پروتستانها و روشنفکران را تحت تاثیر خود قرار داده باشد؟

    در این رابطه سخنان علی عزت بگوویچ رئیس جمهور سابق بوسنی هرزگوین و یکی از اندیشمندان جهان اسلام بسیار روشنگر است. وی می گوید: «در میان تمامی ادیان، یهودیت دینی دنیوی و دارای تمایلات چ‘ است. بهشت دنیوی موعود و کلیه تئوریهای یهودی مطروحه، از این تمایل ناشی می شود. «کتاب ایوب» رویای تحقق عدالتی است که باید در این دنیا محقق شود. یعنی در آن دنیا نه، بلکه در این دنیا فورا باید تحقق یابد! یهودیان خبر از آمدن ملکوت خداوند، قبل از آمدن حضرت عیسی (ع) را داده اند، اما آنها بر خلاف مسیحیان نه در آن دنیا که در همین دنیا آن را انتظار می کشند. در ادبیات دینی یهود در اوان ظهور مسیحیت، مسیح به عنوان شخصیتی که عدالت را به اجرا درمی آورد مورد مدح و ستایش قرار می گیرد برای کسانی که اهل راستی و درستی هستند دنیای فاقد خوشبختی مفهومی ندارد.
    این بنیاد و اساس عدالت یهودی و هر عدالت «اجتماعی» است. ایده بهشت دنیایی در ذات خود یهودی است. نه تنها از نظر محتوا بلکه از نقطه نظر منبع و سر چشمه نیز چنین است. قالبی یهودی برای تاریخ گذشته و آینده، برای ستمدیدگان تمامی دورانها و بدبختیها که فراخوانی پر قدرت است. این قالب را قدیس آگوستین به مسیحیت و مارکس به سوسیالیسم منتقل کرد. (برتراند راسل، تاریخ فلسفه غرب) تمامی قیامها، اتوپیاها، سوسیالیسمها و دیگر جریانات که خواستار ایجاد بهشت در روی زمین هستند، در بنیان و ماهیت خود دارای آبشخوری توراتی و عهد عتیقی بوده وریشه ای یهودی دارند.» (1)

    این تحلیل بسیار خردمندانه است. حقیقتا بر خلاف اسلام و مسیحیت، در دین یهود ایمان به آخرت وجود ندارد، بلکه بر عکس میل و حسرت دستیابی به «بهشت زمینی» و به بیانی دیگر «وابستگی به دنیا» در آن وجود دارد. شدت این وابستگی را قرآن کریم چنین بیان می دارد: «آنان را از مردم دیگر، حتی مشرکان به زندگی این جهانی حریص تر خواهی یافت و بعضی از کافران دوست دارند که هزار سال در این دنیا زندگی کنند، و این عمر دراز عذاب خدا را از آنها دور نخواهد ساخت که خدا به اعمالشان بیناست.» (سوره مبارکه بقره، آیه 96)

    به همین علت رویکرد این روند که با پروتستانتیسم آغاز گردیده، با روشنگری ادامه یافت، حرکت از «بهشت اخروی» به سوی «بهشت دنیوی» و از مسیحیت کاتولیک به یهودیت است. جریان روشنگری که به اوج قله لذت پرستی رسیده، در مرحله ای که وابستگی آن به دنیا در بالاترین حد خود است، و از مسیحیت کاتولیک که به دست شستن از دنیا دعوت می نماید، بسیار فاصله دارد و به یهودیتی که ویژگی آن در آیه قبل مشخص شده، بسیار نزدیک است و در این هیچ شکی وجود ندارد. اما این نقطه عطفی که از نظر فلسفی تحت تاثیر آشکار نفوذ عبرانی «گری» است، عملا چگونه قابل تغییر است؟ آیا این رخداد امری اتفاقی بوده است یا معماران پروتستانتیسم و روشنگری در چمبره «یهودیزه شدن» گرفتار آمده بودند؟

    پروتستانتیسم، تاثیرپذیری لوتر از عهد عتیق و زایش مسیحت صهیونیستی: هنگامی که چگونگی پیوستن لوتر به عنوان مهم ترین رهبر و پیشوای پروتستانتیسم به این باور را مورد مطالعه قرار می دهیم، با تمایلات شدید و فوق العاده او به دین عبرانی و منابع این دین روبرو می شویم. لوتر به هنگام اعلام اساس دین جدید خود که با سنتهای کلیسای کاتولیک کاملا متفاوت بود، به عهد عتیق متمایل شده بود. او که زبان عبرانی را آموخته بود، به مطالعه منابع عبرانی پرداخت. لذا او و همفکرانش در منابع یهودی چیزهای بسیاری یافتند.

    در «دانشنامه یهود» در ارتباط با موضوع چنین آماده است: «حرکت اصلاحی مسیحی در حد بسیار وسیعی از ادبیات و فلسفه یهودی تاثیر پذیرفته بود. به طوری که به آن از جانب رقبا و مخالفین این رفورم و حرکت به عنوان «یهودی گری» نگاه می شد ا گروههای مختلف پروتستان به فرمان تورات به عباداتی از جمله آیین «شابات» که از نظر کلیسای کاتولیک مطرود و منسوخ اعلام شده بود، پرداختند و به عهد عتیق (تورات) بیش از عهد جدید (انجیل) وابسته شدند. تمامی رهبران شاخص و مهم اصلاح گرایی در قرن 15و16 با زبان عبری آشنایی داشتند و منابع یهودی را مورد مطالعه قرار می دادند و بدون استثنا تمامی آنها به تئولوژی عهد عتیق باز گشتند. جان هاوس، زوبنگلی، میخائل سروتوس، کالوین و لوتر از جانب مخالفین خود متهم می شدند که یا یهودی شده اند و یا یهودیزه گردیده اند. تاثیرات قطعی عهد عتیق (تورات) در مذاهب پیورتانیسم و انگولو آمریکن مشاهده شد.»

    تاثیرپذیری لوتر و همفکران او از عهد عتیق، به طور طبیعی مورد بروز تغییرات در فهم دینی کلیسای کاتولیک گردید. تغییرات بزرگی که پیش از این در آن وجود نداشت. باور به بهشت و جهنم وجود ندارد. «هر چه هست» در همین دنیاست. بهشت در دنیا بوده و همواره با آمدن مسیح بر پا خواهد گردید.

    رویکرد به عهد عتیق دستاورد مهم دیگری هم داشت. کلیسای کاتولیک بر اساس تفسیر آیه 35 از بخش ششم انجیل لوقا سود و ربا را «حرام» شمرده و آن را ممنوع نموده بود، در حالی که در عهد عتیق (تورات) سود و ربا ممنوع نگردیده و بر عکس مورد تشویق قرار می گیرد. به همین علت نیز در عصر میانه غیر از یهودیان، کمتر مسیحی وجود داشت که به ربا خواری اقدام نماید. معماران پروتستانتیزسم تحت تاثیر عهد عتیق و با «اجتهاد»، ممنوعیت ربا و سود را لغو نمودند. کالوین در کتاب خود موسوم به «سود وربا» آیه مذکور را که ناظر بر حرمت ربا و سود بود، چنین تفسیر کرد: «در اینجا هیچ دلیلی در مذمت ربا خواری و سودوجود ندارد.» (2) بدین ترتیب ربا خواری و بانکداری که در طول قرنها، حرفه ای یهودی محسوب می شد، در تمامی منطقه شمال اروپا که تحت تاثیر و نفوذ پروتستانتیسم بود با سرعت گسترش یافت.

    لوتر و همفکران او با سر لوحه قرار دادن عهد عتیق و مطرح نمودن چنین نظریهدای به طور طبیعی حکم قابل توجه دیگری را نیز پذیرا شده بودند: «بنا بر عهد عتیق، یهودیان «قوم برگزیده خداوند» بوده، از دیگر ادیان و ملتها برترند. سرزمینهای مقدس از سوی خداوند به آنها هدیه شده است و «متعلق » به آنهاست.» لوتر این احکام عهد عتیق را از نظر دور نداشت. علی رغم اینکه این نظریات و طرح آنها می توانست از جانب مخالفان، او را به یهودی شدن متهم نماید، همچنان به ستایش یهودیان و پا فشاری بر تز «قوم برگزیده خداوند» بودن آنها پرداخت.
    لوتر در کتابی که در سال 1523 م تحت عنوان «عیسی مسیح یک یهودی زاده شده» به رشته تحریر در آورده بود، به تفصیل به طرح نظریات خود در این باره پرداخت. وی به عنوان پیشوای پروتستانتیسم اعلام داشت: «یهودیان خویشاوندان خداوند ما (عیسی مسیح) هستند، برادران و پسر عموهای اویند، روی سخنم با کاتولیکهاست، اگر از اینکه مرا کافر بنامند خسته شده اند، بهتر است مرا یهودی بخوانند.» (3)

    این تقرب جویی قابل توجه لوتر به یهودیان به ابعاد جالب توجه دیگری رسید. «دانشنامه یهود» این مسئله چنین بیان می دارد: «لوتر ضمن طرح اینکه یهودیان جهت رسانیدن پیام خداوند به تمامی جهانیان انتخاب شدهداند، آنها را مورد ستایش قرار می دهد. او می گوید که یهودیان حامل برترین خونها در رگهای خود هستند. روح القدس به واسطه آنها کتاب مقدس را به اقصی نقاط دنیا برد. آنها فرزندان خدایند. ما در مقایسه با آنها بیگانه ایم. همانطور که در داستان «زن کنعانی» آورده شده است ما همچون سگانی هستیم که از خرده نانهای بر زمین ریخته اربابان خود ارتزاق می کنیم.» (4)

    یهودیان عصر لوتر، هم شخص وی و هم پروتستانتیسم پایه گذاری شده توسط او را از جان و دل مورد حمایت قرار داده مورد «تقدیر» گسترده ای قرار دادند. «دانش نامه یهود» می نویسد: «ضربه ویرانگری را که لوتر بر کلیسای کاتولیک وارد کرد در وهله اول از طرف یهودیان مورد حمایت قرار گرفت.» همچنین می افزاید: «بعضی از شخصیتهای دانشمند از یهودیان سفاردی پراکنده در دنیا مثل جوزف ها کوهن از جریان اصلاحات، هواداری قابل توجهی به عمل می آورند.» و باز در ادامه می خوانیم: «آبراهام ب. الیزرهالوی»، خاخام کابلائیست گفته که لوتر در پنهان یهودی بود و تلاش می کرد تا مسیحیان راآرام آرام به (سمت) یهودیت متمایل کند.»

    مجددا در دانشنامه یهود با چهره لوتردر قالب یک فرد یهودی روبرو می شویم: «مارتین لوتر از طرف کلیسا فردی «نیمه یهودی» نامیده می شود. بعضی از یهودیان مثل آبراهام فاری سول، لوتر را یهودی پنهانکار متجدد می دانند که تلاش نمود تا حقیقت دینی و عدالت را استوار سازد، نوآوریهای او را اقدامی در راستای بازگشت به یهودیت اعلام می دارند.»

    حرکت آغاز شده توسط لوتر که غیر یهودیان را «سگان جیره خوار اربابان حقیقی خود (که با تغذیه از باقی مانده سفره آنها ادامه زندگی می دهند.)» تلقی می کرد، از سوی یهودیان، خدمتی در راستای تئولوژی دینی یهودی مبنی بر ضرورت آماده سازی و تحقق بهشت زمینی که لازمه آن آمدن مسیح بود عنوان شد: «یهودیان مارتین لوتر را به عنوان فردی دیدند که ضمن ایجاد انعطاف در مسیحیان برای رویگردانیدن از اندیشهدهای نادرست خویش، آنها را نجات داده و در راستای آمدن مسیح راه را پیراست.» (5)

    نتیجه اینکه پروتستانیسم با پذیرش عهد عتیق و جهان بینی عبرانی پروسه مهم یهودیزه شدن را آغاز کرد. این روند یهودیزه شدن به طور شفاف و آشکار در مذهب پیوریتانیسم که انگلستان و آمریکا را عمیقا تحت تاثیر خود قرار داد قابل مشاهده است. در این خصوص در شماره بعد به بحث و بررسی خواهیم پرداخت./جام
    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  2. تشكر

    نرگس منتظر (09-11-2011)

  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. حجاب در رسانه ملی، چالش ها و بایسته ها
    توسط یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)* در انجمن حجاب و پوشش اسلامي
    پاسخ: 22
    آخرين نوشته: 27-01-2015, 14:00
  2. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 18-11-2014, 21:51
  3. پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 18-10-2014, 10:50
  4. خادمی، عاشقی است...
    توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* در انجمن امام رضا عليه السلام
    پاسخ: 13
    آخرين نوشته: 07-09-2014, 14:18
  5. رشتی، میرزا حبیب الله
    توسط ملکوت* گامی تارهایی * در انجمن افلاكيان خاك نشين
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 30-04-2010, 03:06

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi