از دانشمندان معترف به وجود روح مجرد در ضمن عملیات احضار ارواح «دکتر حبیبه » نویسنده و دانشمند فرانسوی است، این دانشمند در دو کتاب خود در این زمینه به نام های «احضار ارواح » و «تحلیل اشیاء در عملیات احضار ارواح » که اولی در سال 1886م و دومی در سال 1890م به رشته تحریر درآمده است این دانشمند نتیجه تفحصات و تجارب خود را در علم احضار ارواح با دقت به رشته تحریر درآورده است . اگر صفحاتی از این کتاب منتشر شده در سال 1886م را باز کنید، می بینید که دلیل های فراوان و قاطع و جالب برای جاودانگی ارواح ذکر کرده و در ابتدای کتاب خود چنین می نویسد:
«من قبل از هر چیز به صراحت اعلام می کنم که اولین چیزی که ما از مشاهده عملیات حیرت انگیز احضار ارواح می بینیم یقین قلبی به این معنی است که ما در برابر عالمی از خیالات و اباطیل قرار داریم، و واجب است که آنها را برطرف نمائیم و من زمان بسیار طولانی برای تخلص از این اوهام و اباطیل! صرف نمودم و لکن در نتیجه، اعتراف می کنم که مشاهدات ما در احضار ارواح جزء خیالات و اباطیل نبودند و من ضمن عملیات احضار ارواح اعمال و افعالی دیدیم و دریافتم که ممکن نیست آنها را تفسیر کنم جز اینکه عالم موت و مرگ برای انسانها حریت ذاتی آورده، انسان ها را به بقاء و ادامه زندگی سوق می دهد» (5).
او اضافه می کند:
«سپس بعد از چهار سال کتاب دوم خود را به نام «تحلیل اشیاء در عملیات احضار ارواح » منتشر کردم و در آن کتاب نیز گفته های قبلی خود را مورد تایید قرار دادم به طوری که افراد حاضر در این جلسات توانستند با فردی از اطرافیان و دوستان و خویشاوندان خویش که مرده است رابطه برقرار کرده، او را از دور و نزدیک ببینند و با او صحبت نمایند و در نتیجه باطن دل و قلب او را به دست آورند که تمام اینها می تواند از طریق علم «فنوگرامی » برهان محسوسی باشند که تو او را در حال اغماء و خواب ندیده ای و جزء خیالات نبوده است » (6).
یکی از دانشمندان مشهور اروپا که سابقا جمله ای از او را نقل کردیم به نام «کامیل فلاماریون » کتاب مشهوری تحت عنوان «مسائل مجهول روحی » نوشت، و به مجرد چاپ و انتشار آن، خوانندگان شدیدا برای خواندن این کتاب روی آوردند (7).
این نویسنده معروف تا زمان انتشار این کتاب، همواره مشاهدات حیرت انگیز در ضمن عملیات احضار ارواح را منکر بوده، آنها را با قوانین و نوامیس معروف علم حسی توجیه می نمود ولی در این کتاب چهار نظریه زیر را صریحا مورد تایید قرار داده است:
1 . روح، مستقل از بدن در کنار جسم و در کالبد بدن موجود می باشد .
2 . این روح از ویژگی هائی بهره می برد که تاکنون آنها از دیدگاه علم طبیعی مجهول بودند .
3 . برای روح تاثیر و تاثر بدون مساعدت حواس جسمی ممکن می باشد .
4 . آینده انسانها قبل از خلقتش، مقدر بوده و معین شده با اسبابی که در آینده محقق خواهد شد و روح این امور مقدر را قبل از وقوعش پیش بینی نموده ادراک می کند .
این چهار نظریه بالا را این استاد فرانسوی با براهین قطعی حسی اثبات می کند و در ص 246 کتاب نامبرده چنین می نویسد:
«الانسان مسوق بطبعه لانکار کل ما یظهر انه مشکوک عنه و کل ما لا یعلمه و ما لا یستطیع ان یفهمه ...» .
«انسانها به طور طبیعی هر آنچه را که برای آنان مشکوک است و علم به آنها نداشته و یا قدرت فهم و ادراک آن ها را ندارند انکار می کنند ...» .
ما زمانی در کتاب «هیرودوت » یا «بلین » می خوانیم که روحی در ضمن احضار ارواح خبر می دهد از پستان مادری در ناحیه چپ بدن او که بچه اش از آن نیز استفاده می کند و ما او را مسخره کرده، به او می خندیم و لکن بعد از تحقیق صحت این خبر از طریق یک روح مجرد در جلسه منعقده از طرف روح شناسان در فرانسه در تاریخ 25 یونیو سال 1827م به اثبات می رسد; دیگر شکی در مسائل احضار ارواح باقی نمی ماند و نظیر این حوادث روحی در حوالی سال 1840م به مرات و کرات میان علماء و دانشمندان بزرگ غربی رخ می دهد که نمی توان همه آن ها را در اینجا نام برد و خوانندگان عزیز به مطالعه مفصل آنها در «دائرة المعارف محمدفرید وجدی » ، ج 4، ص 397 - 398 - 399 مراجعه کنند .
تا آنجا که یکی از دانشمندان مشهور کشور آلمان در سال 1840م بیماران سخت خود را از طریق احضار ارواح معالجه می نمود ...
حال، مادیون و مارکسیست ها اعمال حیرت انگیز مربوط به ارواح را چگونه توجیه و تبیین می نمایند؟
آیا راهی جز قبول وجود روحی و نفسی مجرد از ماده وجود دارد؟
راستی اینگونه جریانات واقعی منتسب به ارواح را چگونه باید توجیه نمود:
1 . با همه مراقبت هائی از قبیل به کار بردن نیروی برق و بسته بودن درب اتاق برای جلوگیری از خدعه و نیرنگ در حال احضار ارواح، روح افراد مورد نظر با قالب های مثالی تجلی کرده به طوری که حضار هیکل او را دیده با او صحبت کرده اند .
2 . ارواح از اموریکه هنوز تحقق نیافته خبر می دهد و حضار گفته های آنها را مطابق و صحیح می یافتند .
3 . بدن های حضار که اجسام سنگین وزن اند، بدون اینکه واسطه ای مادی در جریان امر دخالت داشته باشد از جائی به جای دیگر منتقل شده و یا در فضا معلق می ماند .
4 . ارواح، پیام ها و یا خواسته های خود را روی کاغذها و لوح هائی که کاملا لاک و مهر شده بود بدون وسائل مادی می نوشتند .
5 . امراض برخی از افراد مریض وسیله ارواح، تشخیص و گاهی نسخه های لازم وسیله آنها برای بهبود مرضی نوشته می شد .
6 . ارواح با زبانهای مادری خود با حضار تکلم می کردند و مطالبی را با غیر زبان مادری روی صفحه می نوشتند .
7 . حل مشکل ترین مسائل ریاضی و فلسفی و غیر آنها توسط ارواح بدون آنکه واسطه ای با برخی از حضار قادر بر حل آن ها باشند .
8 . اثر دست و پای روح تجسم یافته در میان پارافین که قبلا تهیه شده بود مشاهده می گردید .
9 . با اینکه مدیوم در یک حالت شبیه به اغماء روی زمین می افتاد; ناگهان حضار مشاهده می کردند که جسم او در فضاء بدون اینکه به جائی تکیه داشته باشد معلق است (8).
دکتر «لومبرزوا» مطالبی از تجربیات و آزمایش های روحی در روزنامه «ریوستاد تیالیا» بدین شرح نوشت:
در جلسه ای که به دستیاری رابط روحی موسوم به «اوزاپیا» یک روح را برای مکالمه حاضر کرده بودم موقعی که روح مشغول جابه جا کردن جسم خیلی وزین بود «اوزاپیا» با حالتی وحشت زده رو به من کرد و گفت:
«چرا وقت خود را برای مشاهده این کارهای جزئی تلف می سازی؟ ، اگر مایلی می توانیم روح مادر متوفیه تو را حاضر نمائیم مشروط بر آنکه کاملا توجه داشته باشی و به آن فکر کنی، من پیشنهادش را قبول کردم و پس از نیم ساعت تفکر و تامل درباره مادرم، میزگرد تکان خورد و متوالیا به حرکت افتاد و روح مادرم حاضر و برای انجام ملاقات تمایل و رضایت نشان داده ناگهان نور قرمز تیره رنگی تابش کرد و از لابلای پرده ای، هیکل زنی به شکل مادرم با قدی خمیده ظاهر شد که شالی به دور خود پیچیده بود و برای رسیدن به جانب من دور میز حرکت کرد و آهسته کلماتی گفت که چون گوشم کمی سنگین بود نفهمیدم، در آن حال با هیجان و تاثر از مادرم خواهش کردم کلام خود را بلندتر گوید: او گفت: پسرم! سپس شال را به کنار زد و مرا بوسید!» (9).
پی نوشت:
1) دائرة المعارف قرن بیستم: تالیف محمدفرید وجدی، ص 388 .
2) مدرک قبل: ص 388 .
3) مدرک قبل .
4) مدرک قبل: ص 393 .
5) مدرک قبل: ص 394 .
6) مدرک قبل: ص 395 .
7) مدرک قبل: ص 395 .
8) علی اطلال المذهب المادی: تالیف محمد فرید وجدی، ج 2، ص 70 - عالم پس از مرگ: ص 79 - 80 - 81، تالیف روح شناس فرانسوی لئون دنی، ترجمه محمد بصیری، ناشر: مؤسسه مطبوعاتی عطائی .
9) عالم پس از مرگ: ص 81 .