هنر تلاوت (پژوهشي در جلوه هاي موسيقايي)
نويسنده: غلامرضا شاه ميوه اصفهاني
نوبت چاپ دوم: 1388
انتشارات تلاوت (وابسته به سازمان دارالقرآن الکريم)
کتاب حاضر با توجه به ابعاد مختلف موسيقي تلاوت, بر اساس عناصر تشکيل دهنده آن يعني صوت , نغمه , مباني و سبک نگاشته شده است .
سعي پژوهنده بر آن بوده که موسيقي تلاوت که امروزه حجم فراواني از آن از طريق رسانه هاي صوتي و تصويري و محافل مختلف به سمع ما مي رسد را به عنوان مهمترين و اساسي ترين عنصر در ميان عناصر مربوط به هنر تلاوت به گونه اي معرفي نمايد که همگان حتي آنان که ارتباط حرفه اي با جريان تلاوت قرآن ندارند بتوانند با ابعاد آهنگين هنر تلاوت به عنوان هنري متعالي و مقدس در مقابل ساير هنرهاي تنغيمي آشنا گردند .
اثر حاضر در چهار فصل صوت شناسي , نغمه شناسي , مباني شناسي و سبک شناسي تنظيم يافته است . در فصل نخست ابتدا با عنصر صوت , به عنوان مهمترين عنصر در موسيقي تلاوت و اصولا ً همه انواع موسيقي , ويژگيهاي آن , عوامل مؤثر در شکل گيري و زيبايي صوت و در موارد لازم با جنبه هاي کاربردي اين ويژگيها در تلاوت قرآن کريم و سرانجام با انواع صوت و اندام هاي دريافت و توليد آن در انسان آشنا مي شويم نويسنده در مقدمه اين اثر آورده است: از ابتداي خلقت بشر تاکنون همواره اصوات براي انسان مفاهيم مختلفي را تداعي ساخته است گاهي برخي از اين صداها که ناشي از عوامل موجود در محيط پيرامون او بوده علامتي براي هشدار و مراقبت محسوب گرديده است مانند صداي غرش درندگان , رعد و برق , باد و طوفان و ... در ميان گستره ي اصوات قابل استماع براي انسان , آنچه کانون بيشترين ترجمات و تحقيقات قرار داشته صداهايي هستند که بدانها اصوات موسيقي گفته مي شود زيرا اين اصوات علاوه بر دارا بودن ويژگيهاي عمومي صداها داراي خصوصيات ديگري نيز هستند که توجه مطالعات و پژوهشهاي صوت شناسي را به خود معطوف کرده اند با نظري به آثار صوت شناسي موجود مي توان دريافت که تمامي آنها ضمن برخورداري از وجوهي مشترک در بررسي مسايل صوت شناسي داراي نقطه نظرات و آراي خاص و بخشهاي مستقل از هم مي باشند . وي در ادامه اين مطلب نيز عنوان مي دارد که در اين فصل با جمع بين آنها هم به تعريف و بيان ويژگيهاي علمي اصوات پرداخته و هم از آنجا که هدف اصلي در اين نوشتار بررسي مسايل مربوط به عنصر صوت در هنر تلاوت قرآن کريم مي باشد . برخي ويژگي هاي کاربردي اصواتي انساني که تقريباً در مورد تمامي فنون آوازي شرقي يکسان مي باشد نيز بيان شده است .
بر اين اساس در اين فصل ابتدا به تعريف صوت و ويژگيهاي آن پرداخته شده , پس از آن عوامل مؤثر در شکل گيري و زيبا نمودن صوت مورد بررسي قرار گرفته است و در ادامه , انواع صوت و اندام هاي توليد و دريافت صوت در انسان باز شناسي گرديده است .
ارتفاع (نواک ) , بلندي (شدت ), طنين , مدت , تحرير از ويژگيهاي اصوات موسيقايي است که مورد بررسي و شناخت قرار گرفته است: همه صداهايي که مي شنويم از يک ويژگي به نام بسامد يا تواتر يا فرکانس برخوردارند که اين ويژگي , تعيين کننده ميزان زير و بمي آنهاست بدين ترتيب که صداهايي که از بسامد يا فرکانس بيشتري برخوردار باشند زيرتر و چنانچه داراي بسامد کمتري باشند بم تر شنيده خواهند شد .
بر اين اساس ارتفاع يک صدا عبارت از محدوده اي است که پايين ترين و بالاترين درجه صوت در آن مشخص مي شود .نيز نکته قابل توجه اينکه مهمترين علت زير و بمي صدا در انسان شکل و اندازه طناب هاي صوتي است .
در ادامه قبل از آنکه به بحث کاربردي ارتفاع در تلاوت قرآن کريم پرداخته شود به يک تقسيم بندي مشهور و قديمي در خصوص گستره اصوات انساني اشاره شده است که به ترتيب از بم ترين تا زيرترين مرتبه آن چنين است : باس يا صداي بم مردانه , باريتون يا صداي متوسط مردان ( نه بم نه زير ) , تنور يا صداي زير مردان , آلتو يا صداي بم زنان و کودکان , متزو سپراتو يا صداي متوسط زنان و کودکان , سپراتو يا صداي زير کودکان و زنان .
به نقل از کتاب حاضر , در فن تلاوت قرآن کريم , ارتفاع يکي از مهمترين مشخصه هاي صوت به حساب مي آيد . در حقيقت حد مشخص و لازمي براي کاربرد ارتفاع در موسيقي تلاوت وجود دارد که نقصان و کمبود هر ميزان از آن به معناي نقصان در آهنگ هاي به کار رفته در تلاوت مي باشد .
در پايان مبحث مربوط به ويژگي هاي صوت که به تفصيل در خصوص هر کدام بحث شده است , پيرامون طرح نکردن ويژگي « وضوح و صافي صوت » که امروزه به طور خاص تنها در آئين نامه مسابقات تلاوت قرآن کريم به آن اهميت داده مي شود توضيحاتي ارايه گرديده است: آن چنان که معمول است اين عنوان از نقطه نظر ارزيابي و داوري به دو معناي مختلف در نظر گرفته مي شوند اگر صافي و وضوح به معناي اول تلقي گردد صفت ذاتي صوت فرض گرديده و در اين صورت بايد آن را جزيي از شخصيت صدا محسوب نمود و روشن است که در چنين وضعيتي تحت عنوان ويژگي طنين صوت قابل بررسي و تأمل خواهد بود .
در بخش ديگري از اين فصل به دو موضوع کلي عوامل مؤثر در شکل گيري صوت و نيکويي و تحسين آن پرداخته شده است .
نويسنده در اين بخش از عواملي سخن مي گويد که طي روند زماني معلوم يا نامعلوم موجب شکل گيري برخي از خصوصيات در شخصيت اصوات انساني مي گردد عواملي نظير : محيط , وضعيت جغرافيايي , وراثت , نژاد , گوش و....
بنابر قول نگارنده , انسانها همواره از روزهاي آغازين حيات فرد؛ تحت تأثير محيط پيرامون خود هستند و اين تأثير پذيري به ويژه بيشتر صوتي است به طوري که کودک , سخن گفتن و تبديل اصوات به الفاظ را با همان نشيب و فرازهاي صوتي و صامتي و مصوتهايي که از محيط دريافت مي کند فرا مي گيرد اين تأثيرات به مرور موجب شکل گيري صوت او در سنين بالاتر خواهد شد. براي مثال , تون سخن گفتن در برخي از خانواده ها ملايم تر و در برخي بالاتر است به طوري که فرزندان خانواده نيز عموما ً با همان تون صحبت مي کنند.
نکته اي که به نظر جالب توجه مي نمايد اين است که حتي فرکانس هايي که از محيط اطراف خود دريافت مي کنيم نيز به نوعي در شکل گيري صداي ما مؤثر است در روستاها به دليل سر و صداي کمتر و آرامش محيط , فرکانس صداي اشخاص پايين تر و ملايم تر از صداي اشخاص شهرنشين است که غالبا ً به دليل وجود صداهاي بلند در محيط شهر از فرکانس بالاتري در سخن گفتن برخوردار هستند .
همچنين تربيت صوت , تمرين و ممارست , استراحت و خواب کافي , حفظ سلامتي , تغذيه صحيح و رعايت پذير , اعتدال , ميانه روي و ورزش هاي سبک و عمومي از عوامل مؤثر در نيکويي و تحسين صوت است که در ادامه به تفصيل درباره آنها بحث و بررسي شده است : شايد در نگاه اول به نظر رسد که تربيت صوت همان تمرين و ممارست است و بنابراين جدا نمودن اين دو از يکديگر چندان منطقي نيست ليکن با توضيحاتي که در دنباله بحث آمده است معلوم مي شود که منظور نگارنده از تربيت صوت در اين مقاله چيزي متفاوت از تمرين و ممارست مي باشد گرچه تربيت صوت نيز جز با تلاش , تمرين و ممارست امکان پذير نيست .
در خصوص گوش؛ نگارنده معتقد است تعليم و تربيت گوش و در نتيجه تربيت صوت براي يک خواننده امري کاملا ً ضروري به نظر مي رسد چه بسا افرادي که تا اندازه اي از خواص يک گوش موسيقايي برخوردار بوده ولي به علت بي توجهي در تعليم و تربيت گوش امکان استفاده کمتري از صداي خود را دارند , براي اين گونه افراد اين کاستي خصوصا ً در مواردي که نت هاي مجاور کمتر از يک پرده با هم فاصله دارند يا با سرعت بيشتري اجرا مي شوند خود را نشان مي دهد . براي رفع اين کاستي صداي افراد در مراکز آکادميک موسيقي از روشي به نام « سلفژ » استفاده مي کنند . سلفژ روشي است که هر چند در بدو تولد خود به معناي نت خواني بوده اما امروزه بيشتر به تربيت گوش و شنوايي اطلاق مي گردد در حقيقت با اين روش به هنرجو ياد مي دهند که چگونه صداي نت ها را به وسيله گوش تشخصي داده و با صداي خود اجرا نمايد .