صفحه 6 از 6 نخستنخست ... 23456
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 57 , از مجموع 57

موضوع: حج امام حسین(علیه‎السلام) در کربلا

  1. Top | #51

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    در خواب هم خوف از برايش حاصل می شد

    و در خواب هم خوف از برایش حاصل می شد، حتی اینکه روزی از خواب بیدار شد و گریست، فرزندش علی عرض کرد از برای چه گریه می کنی ای پدر؟ فرمود: در خواب دیدم که شخصی می گفت: این جماعت می روند، و اجل ایشان را می کشد، عرض کرد: ای پدر مگر ما بر حق نیستیم؟ فرمود: چرا، بلکه ما بر حقیم به حق آن کسی که بازگشت خلایق به سوی اوست، عرض کرد: پس باکی از مردن نداریم
    (بحار 44 / 379 _ ارشاد مفید 2 / 84)

    و احرام بست از امید یاری خلق، اگر چه هر چند گاهی طلب یاری می نمود، به جهت اتمام حجت بود، و احرام بست از امید زندگانی چنانکه به عمر و بن [لوذان] فرمود در وقتی که آن حضرت را ترسانید از مخالفت بنی امیه، فرمودند، بر من مخفی نیست، والله مرا نخواهند گذاشت مگر اینکه این دل خون شده را بیرون آورند
    (بحار 44 / 375 _ ارشاد مفید 2 / 77-78 _ مقتل خوارزمی 2 / 226)

    پس شروع نمود در مناسک این حج، و احرام بست از جمیع اماکن و بلاد، و سعی نمود به سوی صفای کربلا، و رحل خود را در آن جا گذاشت از برای وقوف، پس احرام بست از طعام و از آب، و شروع نمود در تمام مناسک آن، که بیرون رفتن به سوی جهاد بود، با جماعتی که مأمور بود که ایشان را با خود ببرد، و میثاق از ایشان بگیرد، و چون از اعمال این حج فارغ شد، صدای اذان سوم بلند شد از برای حج سوم، و میقات آن خیمه ها بود، ومنادی رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) خدا و حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (علیها السلام) و امام حسن (علیه السلام) و با ایشان بود ملکی در دست داش شیشه سبزی از زمرد سبزتر، و وقت آن عصر تاسوعا بود در وقتی که آن جناب سر به زانو گذاشته بود، اندکی خواب بر او غلبه نمود
    (بحار 44 / 391 _ ارشاد مفید2 / 92 _ لهوف صفحه 39)

    و اذانش کلام پیغمبر خدا بود، که فرمود: ای پسر من توئی شهید آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، و تمام اهل آسمانها به قدوم تو مستبشرند، زود باش که باید فردا شب افطار تو در نزد من باشد، و اینک ملکی است از آسمانها نازل گردیده است، که خون تو را در این شیشه سبز ظبط نماید، پس آن جناب اظهار خوشحالی نمود، و لبیک گفت و احرام بست به این حج.
    (بحار 45 / 3 _ مقتل الخوارزمی 1 / 252).

    لکن چون خواهرش مطلع گردید بر این تلبیه و اذان، و تسلیم برادرش از برای موت در شب [عاشورا]، سر خود را برهنه نمود، و پای برهنه به طرف برادر دوید، و لطمه بر صورت زد، و فریاد زد ای برادر کاش مرده بودم، این کلام کسی است که یقین به کشته شدن داشته باشد، فرمود: بلی خواهر چنین است، یعنی من تسلیم کرده ام، و علاجی ندارم، و تمام اسباب خلاص منقطع گردیده، عرض کرد این بیشتر دل را به درد می آورد، که تو را بیچاره ببینم، پس دست انداخت، و گریبان خودرا چاک نمود، و صیحه زد، و بی هوش شد، و بر زمین افتاد، حضرت به بالینش نشست، و آب بر صورتش پاشید تا به حال آمد، پس او را موعظه کرد، و تسلی داد.
    (بحار 45 / 2 - ارشاد مفید 2 / 96).

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكر

    mashoo (11-01-2012)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #52

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    خدايا توئی خدای بی شريک

    پس مشغول شد به مناسک این حج، ودر آن طواف خانه محبت الهی و نماز و تلاوت قرآن بود، و آن را طواف وداع قرار داد، پس هدی خود را پیش فرستاد، و قربانی خود را تقدیم کرد، نه ازشتر و گوسفند، بلکه از اصفیاء و دوستان، و کسی که افضل بود از اسماعیل در خلق، و خلق و منطق، و کسانی که نور چشم، وقوت پشت او بودند، همه را قربانی و هدی فرستاد، پس مشغول سعی شد، و بیشتر از هفتاد مرتبه از خیمه گاه آمد تا به قتلگاه، و برگشت.

    و در بعض از آنها هروله می نمود، مانند حاجیان، و چون از این حج فارغ گردید، صدای اذان چهارم بلند شد، و منادی آن شبیه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جناب علی اکبر بود، که از زبان جدش به والدش پیغام آورد در امر به حج که آمر به او خداوند متعال است، که فرمود: «ای حسین جهاد کن تا کشته شوی»، و آن حج اکبر بود که مؤذن علی اکبر بود وقتی که در میدان افتاد پس فریاد کرد: ای پدر اینک جدم رسول خدا می فرماید به تو: «العجل، العجل» : [بشتاب، بشتاب]
    (بحار 45 / 44 _ لهوف صفحه 49 _ مقتل خوارزمی 2 / 31)

    و وقت آن ظهر عاشورا بود، پس لبیک گفت درمیقات آن که مرکز میدان بود، وعرض کرد که: خدایا پیش فرستادم اولاد وبرادران و بنی اعمام را، و هیچ یک ازایشان برای من نماند، و وداع نمود زنان و دختران و خواهران را، و عرض کرد: لبیک خدایا، گذاشتم در عقب خود زنان و دختران تشنه حیران را
    (بحار 45 / 46-47 _ منتخب طریحی 2 / 132- 134_ مقتل خوارزمی 2 / 32)

    پس در بر کرد جامه احرام را که لباس کهنه پاره پاره بود
    (بحار 45 / 54 _ لهوف صفحه 53)

    و بر اسب سوار شد، و ایستاد، در موقف عجیبی که احدی چنین وقوف به عمل نیاورده است در راه خدا، نه در عرفات، و نه در مشعر، و نه در میدان مبارزت، و تلبیه گفت که: خدایا توئی خدای بی شریک، اینک من با تن تنها به سوی تو آمدم، واحرام بسته است قلب من به ترک جمیع علایق، پس نه از غربت خود کربتی، و نه از وحدت خود وحشتی دارم، و نه قتل اولاد جگرم را ضعیف نموده ، و نه اضطرار عیال حالم را تغییر داده، و نه از قتل رجالم باکی، و نه از کثرت دشمنانم بیمی، و نه از شدت بلایم خوفی، و از این جهت در کمال طمأنینه و سکون بود، و رخسارش می درخشید، به نحوی که بعض دشمنانش ملتفت گشته و تعجب می نمودند.
    (بحار 45 / 54 _ لهوف صفحه 53).



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكر

    mashoo (11-01-2012)

  6. Top | #53

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    باز عرض کرد: لبیک احرام بسته است سرم ازاتصال پیکرم، و بدنم از ایستادن بر سرپا، و دستم از گرفتن چیزی، و کبدم از آب، و جسدم ازسلامتی به قدر سر موئی، ومویم از خضاب زینت، و اعضایم از اتصال، و گوشتم از اتصال به استخوان، واستخوانم از ترکیب، و قلبم از استقرار، و از بقاء صورتش، وخون قلبم از ماندن در آن، ورگهایم از تعلق بسر، و وتینم از وصل به گردن، پس طواف نمود بیت الله را، وسعی نمود.

    پس وقوف نمود درمرکز خود چنان وقوفی که احدی ازعباد الله نکرد، پس از برای او بود حقیقت عرفه و مشعر، پس رمی جمرات نمود، به حملات ثلاثش که تفصیل آن درباب شهادتش مذکور است، پس آمد به منی نه از برای تراشیدن سر و ذبح هدی، یا نحوآن، بلکه از برای بریدن سر، و قربان نمودن نفس به ذبح و نحر، و بیتوته را سه شب به انجام رسانید از ایام تشریق، و بعد از اتمام مناسک این حج، ومحل شدن از آن، متحقق شد نداء ازمعدن عظمت و کبریا به سوی حج اعظم، که قسم پنجم بود از حجهای آن جناب، که احدی از متقدمین و متأخرین را چنین حجی میسر نشده.و اذان این حج از جانب خداوند متعال بدون واسطه بود، یعنی خطاب: «یا أیتها النفس المطمئنة ارجعي إلی ربک راضية مرضية»: [ای نفس آرام! خشنود و خشنود شده به سوی پروردگارت باز گرد]
    (سوره ی فجر، آیه ی 27-28)

    و مخاطب حسین (علیه السلام) است به مقتضای روایت
    (بحار 44 / 218-219 _ تفسیر قمی 2 / 422 _ تأویل الآیات الظاهرة صفحه 769)

    و آن جناب است نفس مطمئنه، و وقت احرام این حج، عصر عاشورا بود بعد از مفارقت روح از جسد شریفش، و میقاتش قتلگاه بود، و اعمال این حج تلبیه بود از برای دعوت الهی، نه مانند تلبیه دیگران، بلکه تلبیه مخصوصی بود، که از آن تعبیر شده است به عبارت راضیه مرضیه، زیرا که آن جناب با وجود آن مصائب عظیمه نفسش مفارقت نمود ازجسد به طریق رضا، نه به طریق صبر، بلکه با نهایت رضا، حتی اینکه در آیه شریفه صفت راضیه را مقدم داشته است بر مرضیه، واز آن نکته دقیقی مکشوف میشود بعد ازتأمل، پس بعد از تلبیه سلاح خود را انداخت، پس جامه ها را انداخت، حتی جامه احرامی که در حج سابق پوشیده بود، بلی دو جامه دیگر پوشید، که از بادهای صحرا، و خون شریفش بافته گردیده بود
    (بحار 45 / 107- لهوف صفحه 63)

    پس ترک نمود زینت ها را، حتی انگشتر
    (بحار 45 / 58 _ لهوف صفحه 56)

    پس برهنه نمود سر مبارک، و به همین برهنگی باقی گذاشت تا بعد از موتش مانند محرم، پس از بدن جدا نمود، پس در آفتاب بدون سایه، پس سه شب بیتوته نمود، پس ترک کرد عیال و اولاد، و تمام انس را، پس به روح مبارک طواف کرد به خانه ای که احدی قبل از آن جناب طواف نکرده، یعنی بیت المعمور، پس سعی نمود به سر منورش از صفای کربلا به سوی کوفه، و از کوفه به شام، واز شام به مدینه، و از آن جا به آسمان، و از آن جا به صفای کربلا، پس ذکر خدا کرد به تلاوت قرآن در چندین موضع.
    (بحار 45 / 304- مناقب ابن شهرآشوب 3 / 218- ارشاد مفید 2 / 122).



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. تشكر

    mashoo (13-01-2012)

  8. Top | #54

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    پس احرام بست از برای سر انورش، نه از سایه تنها، بلکه از گذاشتن بر زمین هم، زیرا که گاهی بر نیزه بود
    (بحار 45 / 115- منتخب طریحی 2 / 148)

    و گاهی بر درخت
    (بحار 45 / 304 _ مناقب ابن شهر آشوب 3 / 218)

    و گاهی بر دروازه ی دمشق
    (بحار 45 / 136- مقتل خوارزمی 2 / 63)

    و گاهی بر در خانه ی یزید
    (بحار 45 / 143- مقتل خوارزمی 2 / 74 _ کامل بهائی2 / 179)

    بلی در این حج احرام ازخضاب نداشت، بلکه احرامش به خضاب بدن بود به چندین خضاب، و خضاب محاسنش به خضابی، و صورتش به خضابی، و سرش به خضابی، و از آن محل نگردیده بلکه فرمود: به همین حالت ملاقات خدا خواهم نمود.
    (بحار 45 / 53 _ لهوف صفحه 54 - مقتل خوارزمی 2 / 34)

    و مقصودش ملاقات محشری بود، زیرا که آن جناب محشور می شود در حالتی که بدنش خون آلود است، وخون از رگهای گردنش جاری است.
    (بحار 43 / 226 _ تفسیر فرات کوفی صفحه 172_ سوره ی طور)

    و همچنین دراین احرام اجتناب ننمود از صید وحوش و طیور، بلکه همه وحوش را صید نمود، و قید کرد، و تمام شب تا صبح گردنها را کشیده بودند به سوی آن جسد شریف، و بر او نوحه وگریه می نمودند
    (بحار 45 / 205- کامل الزیارات باب 97 صفحه 291 و باب 26 صفحه 79)

    و طیور را نیز صید کرد که بر جسد انورش می افتادند، و بالهای خود را به خون منورش آلوده نموده به اطراف می بردند.
    (بحار 45 / 191 _ منتخب طریحی 1 / 61)





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. تشكر

    mashoo (13-01-2012)

  10. Top | #55

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    خاتمه چون محقق شد اختصاص حضرت امام حسین (علیه السلام) به حج، خصوصاً این حج آخری که عبادت نشده است خداوند به مانند آن، پس عچبی نیست که قرار دهد خدا اجر زیارت آن جناب را معادل حج و عمره، زیرا که اجر مزور (امام حسین علیه السلام) است به سبب این حج خاصی که بجا آورد، و تعجبی نیست از مضاعف بودنش به حسب خصوصیات زیارت، تا اینکه برسد به صد هزار، و هزار هزار، تا اینکه به هر قدمی یا گامی این مقدار، و عجب نیست که به زائر عطا شود .

    اجر حج کردن با پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خدا، یا با امام عصر عجل الله فرجه الشریف، و از مضاعف بودنش، و ایضاً عجب نیست که عطا شود به زائر اجر نود حج پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) زیرا که همه اینها اجر حسین (علیه السلام) است لا غیر.

    مقصد دوم: در حاجیان مخصوص به آن حضرت را ملائکه و انبیاء و سایر خلق از رجال و نساء. اما رجال پس اول ایشان حضرت ختمی مآب بود که به قصد آن جناب آمد، و حج نمود به مناسک مخصوصه.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكر

    mashoo (13-01-2012)

  12. Top | #56

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    شهداء اصحاب حاجيان حقيقی


    و بعد شهداء اصحاب بودند که از برای آن حضرت حج کردند در حقیقت، و احرام بستند از هر عادتی، و از زنان، و اولاد، و اموال و زندگی، و در منای او بیتوته نمودند سه شب، و لباسها را کندند، و بدون کفن دفن شدند، و سایه را ترک نمودند در حال سیر، بلکه در حال وقوف نیز.
    (بحار 45 / 62 _ مقتل خوارزمی 2 / 39).

    و نیز کیفیت حج ایشان مختلف بود به اختلاف مناسکش، پس به دور آن بیت الله حقیقی طواف نمودند، و سعی کردند در زیارتش، و وقوف کردند در خدمتش، و با آن جناب نماز کردند
    (بحار 45 / 21_ مقتل خوارزمی 2 / 17_ ارشاد مفید 2 / 109)

    و نیت ایشان در این مناسک در مقام خلوص و تقرب فایق بود بر نیات سایر حجاج، و سایر شهداء، بلکه از برای ایشان حالتی عارض شد هنگامی که مشاهده کردند غریبی و بی کسی آن حضرت را، و حالت عیال و اطفالش که از خود فانی شدند، و بی اختیار خویشتن را به دم تیغ و تیر دادند.
    (بحار 45 / 29 _ مقتل خوارزمی2 / 29)

    و اعمال ومناسک ایشان مختلف بود، پس بعضی احرام بستند، و متمکن نشدند از اتمام حج، مانند اشخاصی که در
    اول روز عاشورا شهید گشتند
    (بحار 45 / 12- مقتل خوارزمی 2 / 9- لهوف صفحه 44)

    و بعضی اختصار نمودند بر تقبیل آستانه اش، چون حربن یزید ریاحی
    (بحار 45 / 10- 11- ارشاد مفید 2 / 102)

    و بعضی اکتفا کردند بعد از احرام به طواف آن بیت حقیقی مانند سعید بن عبد الله حنفی، که بدن خود را هدف تیرها نمود در اطراف آن جناب تا کشته گردید
    (بحار 45 / 21 _ مقتل خوارزمی 2 / 17)

    و بعضی طواف و سعی وقوف بجای آوردند، و بعضی نماز طواف بیت را با بیت و نزد بیت کردند، واز برای بعضی ایشان خصوصیتی بود در وقت استلام ارکان این بیت حقیقی، هنگام طوافش، و بعضی از ایشان را بیت استلام نمود، و ارکان او را بوسید مانند غلام ترکی
    (بحار 45 / 30 _ مقتل خوارزمی 2 / 24)

    ولکن بیتوته ایام تشریق در منی از همه ایشان محقق شد.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. تشكر

    mashoo (13-01-2012)

  14. Top | #57

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    مادر وهب و زوجه وهب از زنان در گرد بيت الله حقيقی

    و اما زنانی که با این بیت الله حقیقی حج نمودند، پس یکی مادر وهب بود، که از نصرانیت تازه به اسلام داخل شده بود، احرام بست ازبرای حج این بیت معظم، و وقوف نمود به مشعر شعور، و دانست که یاری حسین (علیه السلام) و امر به یاریش واجب است، و این که بیت الله است، که باید هدی به سوی او آورند، پس هدیه خود را تقدیم نمود.

    یعنی آمد نزد فرزندش وهب، و گفت: ای پسر برخیز یاری نما فرزند رسول خدا را، عرض کرد: چنین خواهم کرد ای مادر، و کوتاهی نمی کنم، پس به سوی جهاد رفت، و رجز خواند، و هفده نفر سوار و دوازده نفر پیاده را به قتل آورد، پس برگشت به نزد مادر و زوجه اش، و گفت: ای مادر از من راضی شدی؟ گفت: نه مگر اینکه کشته شوی پیش روی فرزند رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) خدا، تا اینکه شفیع تو درروز قیامت شود، پس یزگرد ای پسر به سوی قتال، و بعد از کشته شدن هدیه اش، رمی جمرات نمود به سوی اعداء که احدی چنین رمی نکرده است.
    (بحار 45 / 16-17 _ مقتل خوارزمی 2 / 12-13 (با اختلاف مختصری در مصادر).

    دیگر زوجه وهب بود، که او در اول، این بیت معظم را نمی شناخت و احرام از برای آن نبسته بود، بلکه شوهرش را منع نمود، و گفت: مرا به مرگ خود مبتلا مکن ومادرش گفت: زنهار، گوش به حرف این زن مکن، و لکن بعد حالتی مشاهده نمود در آن جناب، که احرام بست، و ندا داد شوهرش را که جهاد کن در پیش روی پاکان، و طواف نمود دور بیت الله، هروله نمود به سوی میدان، تا اینکه غلام شمر لعین او را به قتل آورد، و در منی بیتوته نمود سه شب، ولی معلوم نیست که سر او را از بدن جدا نمودند، و با خود بردند یا نه.
    (بحار جلد 45، صفحه های 16و 17 مقتل خوارزمی جلد 2 / 12-13 (با اختلافی درمصادر).

    و دیگر زنی بود که شوهرش در آن روز کشته شده بود، پس پسرش را به میدان فرستاد، حضرت فرمود: این پسر، پدرش در معرکه کشته شده، او را برگردانید، شاید مادرش کراهت داشته باشد، پس آن پسر عرض کرد: ای آقا مادرم مرا امر نمود، و گفت: برخیز ای پسر پیش روی فرزند رسول خدا جنگ کن، پس آن به عنوان هدی و قربانی تقدیم نمود، پس چون کشته شد، سرش را جدا کردند، به نزد مادرش انداختند، آنرا گرفت، و بوسید، پس به سوی ایشان انداخت.
    (بحار 45 / 27-28 _ مقتل خوارزمی 2 / 21-22).

    و دیگر آن زنی بود که حقیقت حج حسینی از او محقق شد، به نحوی که از احدی محقق نشد، و نمی شود، آن مکرمه حضرت زینب خاتون سلام الله علیها بود، و شرح کیفیت آن حج، و مناسک آن واحرامش را مقام دیگر باید.
    منبع: پایگاه شعائراسلامی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  15. تشكر

    mashoo (13-01-2012)

صفحه 6 از 6 نخستنخست ... 23456

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi