و باد را براي سليمان [رام كرديم] كه رفتن آن بامداد يك ماه و آمدنش شبانگاه يك ماه [راه] بود و معدن مس را براي او ذوب [و روان] گردانيديم و برخي از جنّ به فرمان پروردگارشان پيش او كار ميكردند و هر كس از آنها از دستور ما سر برميتافت از عذاب سوزان به او ميچشانيديم. پس چون مرگ را بر او مقرّر داشتيم جز جنبندهاي خاكي [=موريانه] كه عصاي او را [به تدريج] ميخورد [آدميان را] از مرگ او آگاه نگردانيد پس چون [سليمان] فرو افتاد براي جنّيان روشن گرديد كه اگر غيب ميدانستند در آن عذاب خفّت آور [باقي] نميماندند.»
توحيد جنّيان
اعتقاد گروهي از جنّيان به خداي يگانه
«قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ? يَهْدِي إِلَي الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ? وَأَنَّهُ تَعَالَي جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا؛1
بگو به من وحي شده است كه تني چند از جنّيان گوش فرا داشتند و گفتند راستي ما قرآني شگفتآور شنيديم. [كه] به راه راست هدايت ميكند پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسي را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد و اينكه او پروردگار والاي ما همسر و فرزندي اختيار نكرده است.»
پي بردن جنّيان به حقّانيت قرآن و اسلام، با استماع كلام وحي
«وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَي قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ؛2
و چون تني چند از جنّ را به سوي تو روانه كرديم كه قرآن را بشنوند، پس چون بر آن حاضر شدند [به يكديگر] گفتند گوش فرا دهيد و چون به انجام رسيد، هشدار دهنده به سوي قوم خود بازگشتند.»
«قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ? يَهْدِي إِلَي الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ? وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَي آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا؛3
بگو به من وحي شده است كه تني چند از جنّيان گوش فرا داشتند و گفتند راستي ما قرآني شگفتآور شنيديم [كه] به راه راست هدايت ميكند، پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسي را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم پس كسي كه به پروردگار خود ايمان آورد از كمي [پاداش] و سختي بيم ندارد.»
اشتياق جنّيان، به شنيدن پيام الهي قرآن
«وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَي قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ؛4
و چون تني چند از جنّ را به سوي تو روانه كرديم كه قرآن را بشنوند، پس چون بر آن حاضر شدند [به يكديگر] گفتند گوش فرا دهيد و چون به انجام رسيد هشداردهنده به سوي قوم خود بازگشتند.»
قرآن، هدايت كننده به حق و راستي، در اعتقاد گروهي از جنّيان
«قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ? يَهْدِي إِلَي الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا؛5
بگو به من وحي شده است كه تني چند از جنّيان گوش فرا داشتند و گفتند راستي ما قرآني شگفتآور شنيديم [كه] به راه راست هدايت ميكند، پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسي را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد.»
زبان قرآن و كلمات و مفاهيم آن، قابل درك و فهم براي جنّيان
«وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَي قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ؛6
و چون تني چند از جنّ را به سوي تو روانه كرديم كه قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند [به يكديگر] گفتند گوش فرا دهيد و چون به انجام رسيد هشداردهنده به سوي قوم خود بازگشتند.»
«قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ? يَهْدِي إِلَي الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا؛7
بگو به من وحي شده است كه تني چند از جنّيان گوش فرا داشتند و گفتند راستي ما قرآني شگفتآور شنيديم [كه] به راه راست هدايت ميكند، پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسي را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد.»
«وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَي آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا؛8
و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم پس كسي كه به پروردگار خود ايمان آورد از كمي [پاداش] و سختي بيم ندارد.»