نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: حکایتی از بخشندگی امام حسین (ع)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,724
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,626 در 2,115
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض حکایتی از بخشندگی امام حسین (ع)



    روزى يك اعرابى نزد امام حسين آمد و عرض كرد: اى فرزند رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله من پرداخت ديه ‏اى كامل را ضمانت كرده‏ ام امّا از اداى آن ‏ناتوانم. با خود گفتم كه از بزرگوارترين مردم، آن را تقاضا می‏كنم و از خاندان رسول اللَّه كسى را بزرگوارتر و بخشنده ‏تر نيافتم.
    پس امام حسين به وى فرمود: "اى برادر عرب از تو سه پرسش مى‏كنم ‏اگر يكى از آنها را پاسخ گفتى ثلث آن ديه را به تو میدهم و اگر دو پرسش ‏را جواب دادى دو ثلث آن را به تو مى‏پردازم و اگر هر سه پرسش را پاسخ‏ گفتى تمام مالى را كه مى‏خواهى به تو مى‏دهم".
    اعرابى عرض كرد: آيا كسى مانند تو كه اهل علم و شرف است از چون‏ منى مى‏خواهد بپرسد؟
    حضرت فرمود: "آرى. از جدّم رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله شنيدم كه مى‏فرمود.معروف به اندازه معرفت است".
    اعرابى عرض كرد: آنچه مى‏خواهى بپرس اگر پاسخ دادم (كه هيچ) و گرنه جواب آنها را از تو فرا خواهم گرفت. و لا قوة الا باللَّه.
    امام عليه السلام پرسيد: "برترين اعمال چيست؟"
    اعرابى گفت: ايمان به خدا.
    حضرت سؤال كرد: "راه رهايى از نيستى و نابودى چيست؟"
    اعراى گفت: اعتماد به خداوند.
    امام حسين پرسيد: "زينت دهنده انسان چيست؟"
    اعرابى گفت: علم همراه با حلم.
    امام پرسيد: "اگر اين نشد؟"
    اعرابى گفت: مال همراه با مروّت.
    حضرت پرسيد: "اگر اين نشد؟"
    اعرابى گفت: "فقر همراه با صبر".
    حضرت پرسيد: "اگر اين نشد؟"
    اعرابى گفت: در اين صورت صاعقه‏اى از آسمان بر او فرود آيد و بسوزاندش كه او سزاوار آن است.
    آن‏حضرت براى ترغيب مردم به جود و سخاوت اين اشعار را میخواند: - چون دنيا به تو بخشيد تو نيز همه آن را پيش از آنكه از بين برود، بر مردم ببخش
    آنگاه امام حسين ‏عليه السلام خنديد و كيسه‏اى كه در آن هزار دينار بود، به او داد و انگشترى خود را كه نگين آن به دويست درهم مى‏ارزيد، بدو بخشيد و فرمود: "اى اعرابى اين طلا را به طلبكارانت بده و انگشترى رابه مصرف خود برسان."
    اعرابى تمام آنها را گرفت و گفت: "خدا داناتر است كه رسالتش را در كجا نهد.


    ویرایش توسط مدير اجرايي : 18-06-2012 در ساعت 14:28
    امضاء

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,724
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,626 در 2,115
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض امام حسین (ع) یاوران ضعیفان ..............



    اين صفت در حقيقت به مثابه شاخه‏ اى از صفات پسنديده بخشش ‏و كرم آن‏حضرت است. زيرا هر گاه نفس به بلنداى صفات پاك و والابرسد نسبت به ديگران مهر مى‏ ورزد همچنان كه ابر بر زمين و خورشيد برديگر ستارگان مهربانى و محبّت مى ‏بخشد.
    - پس از ماجراى عاشورا، بر شانه آن‏ حضرت زخمى عميق مشاهده‏ كردند. به نظر مى ‏رسيد كه اين زخم در اثر ضربت چند شمشير بر شانه ‏آن‏ حضرت پيدا شده است. كسانى كه اين زخم را ديدند دريافتند كه اين، زخمى عادى نيست. از امام سجادعليه السلام در اين باره پرسش كردند. آن‏حضرت ‏پاسخ داد: "اين زخم در اثر حمل توبره ‏اى بود كه حسين ‏عليه السلام آن را بردوش مى ‏گرفت و به منزل بيوه زنان و يتيمان و بيچارگان مى‏ برد".
    - آن‏حضرت براى ترغيب مردم به جود و سخاوت اين اشعار رامى‏خواند:
    - چون دنيا به تو بخشيد تو نيز همه آن را پيش از آنكه از بين برود، بر مردم ببخش.
    - پس بخشش، نابود كننده آن نعمت هاى رسيده نيست و بخل نمى‏تواند آن نعمتهاى از دست رفته را نگاه دارد.
    در حقيقت او پيش از آنكه گوينده خصال نيك باشد، عامل بدان ها بود


    ویرایش توسط مدير اجرايي : 18-06-2012 در ساعت 14:28
    امضاء

  4. تشكر

    مدير اجرايي (18-06-2012)

  5. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,724
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,626 در 2,115
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض شجاعت و دلاوری امام حسین (ع)............



    هر گاه انسان واقعه كربلا را با آن صحنه ‏هاى شگفت انگيز به خاطرمى ‏آورد صحنه ‏هايى كه در آنها خون با اشك و بردبارى با مروّت و همدلى‏با فداكارى آميخته بود، چهره قهرمان يكى از دلير مردان اين ميدان يعنى ‏حسين بن على ‏عليه السلام در شكوهمندترين و درخشانترين شكل خود نمايان ‏مى ‏شود به گونه ‏اى كه اگر از توانايي‌ هاى جنگى آن ‏حضرت كه آن را دست به ‏دست و سينه به سينه از پدران خويش به ارث برده بود آگاهى نداشتيم و ياآنكه در اين باره مدارك و اسناد قطعى تاريخى در دست نداشتيم و اگر براين باور و اعتقاد نبوديم كه رهبران معنوى مى‏ بايست آيت خلقت ‏و معجزه خداوند باشند، چه بسا در بسيارى از حقايق ثابتى كه عقل و انديشه و ضمير ما در برابر آنها سر تعظيم فرود آورده، گرفتار گمان‏ و ترديد مى‏ شديم.
    امام حسين ‏عليه السلام در واقعه عاشورا در هر مناسبتى به ميدان نبرد گام‏ مى ‏نهاد و در ميان تاخت و تاز اسبان براى يافتن جسد صحابى يا هاشمى ‏كه شهيد شده بود به جستجوى مى‏ پرداخت. و چه بسا تا رسيدن بر سر جسد ياران خود درگيري‌ هاى بس خونين ميان او و دشمنانش در مى ‏گرفت.
    هر يك از اين درگيري‌ ها و نبردها، خود يورشى بى همتا و دشوارمحسوب مى ‏شد. مصيبت، خود از نيروى انسان و اراده او مى ‏كاهد. گرسنگى وتشنگى او را فرسوده و ضعيف مى‏ كند و توان او را كاهش مى‏ دهدو گرماى شديد خود عامل ديگرى است كه تلاش بيشترى از وى مى ‏طلبد.
    شكيبايى آن است كه انسان در سخت ترين شرايط بر اعصاب خود مسلّط باشد. بى ‏گمان امام در روز عاشورا در دشوارترين وسخت‏ترين ‏حالتى بوده كه انسان در برابر ظلم و ستم پايدارى كرده است. امّا با اين ‏همه آن‏حضرت شكيبايى ورزيد، آن گونه كه حتّى فرشتگان آسمانى از مقاومت دليرانه و قدرت اراده و عزم پولادين وى به شگفت آمدند
    تمام اين موارد، در روز عاشورا براى امام حسين به وجود آمده بود. امّابا اين حال او نيم زرهى در بركرده بود و با يورش‌ هاى شجاعانه خويش بردشمن درنده خوى مى ‏تاخت. همچون صاعقه ‏اى بود كه چون فرود مى ‏آمد،دلاوران سپاه دشمن را مانند برگ درخت، در اطراف خود به خاك‏ وخون مى ‏نشاند.
    يكى از كسانى كه در صحنه عاشورا حضور داشت، مى ‏گفت:
    "هيچ كس را دليرتر از حسين نديدم. چون يورش مى ‏آورد، دشمنان‏ مانند حيوان ضعيفى كه از پيش روى شير مى ‏گريزد، از مقابل او مى‏ گريختند. بعلاوه اينكه فصيح‏تر از ايشان كسى وجود نداشت".
    عقاد در اين باره مى ‏نويسد: "در ميان نوع انسان هيچ كس دلدارتر ازحسين‏ عليه السلام در روز عاشورا يافت نمى‏ شود.



    ویرایش توسط مدير اجرايي : 18-06-2012 در ساعت 14:31
    امضاء

  6. تشكر

    مدير اجرايي (18-06-2012)

  7. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن خدمات و دانلود
    تاریخ عضویت
    April 2011
    شماره عضویت
    1270
    نوشته
    727
    صلوات
    10
    دلنوشته
    1
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    تشکر
    2,363
    مورد تشکر
    3,491 در 697
    دریافت
    11
    آپلود
    12

    پیش فرض امام حسين(ع) و ساربان




    امام صادق(ع) فرمود: «زنى در كعبه طواف مى كرد و مردى هم پشت سر آن زن مىرفت. آن زن دست خود را بلند كرده بود كه آن مرد دستش را به روى بازوى زن گذاشت؛ خداوند دست آن مرد را به بازوى آن زن چسبانيد.

    مردم جمع شدند، حتى قطع رفت وآمد شد. كسى را به نزد امير مكّه فرستادند و جريان را گفتند. او علما را حاضر نمود،و مردم هم جمع شده بودند كه چه حكم و عملى نسبت به اين خيانت و واقعه كنند، متحيرشدند!

    امير مكه گفت: آيا از خانواده پيامبر(ص) كسى هست؟

    گفتند: حسين بن على(ع) اينجاست. اميرِ مكه حضرت را خواستند و حکم را پرسيدند.

    حضرت اول رو به كعبه نمود و دستهايش را بلند كرد ومدتى مكث فرمود: و بعد دعا كردند. سپس آمدند دست آن مرد را به قدرت امامت از بازوى آنزن جدا نمودند.

    امير مكه گفت : اى حسين، او را شلاق نزنم؟ امام گفت: نه.»



    صاحب كتاب گويد: اين احسانى بود كه حضرت نسبت به اين ساربان كرد. اما همينساربان در عوض خوبى و احسانِ حضرت، در تاريكى شب يازدهم به خاطر گرفتن بند شلوارِ امام،دست حضرت را قطع كرد.




    منابع: رهنماى سعادت، جلد1، ص36 - شجره طوبى ص 422
    ویرایش توسط مدير اجرايي : 18-06-2012 در ساعت 18:07

  8. تشكر

    ال یاسین (14-12-2011)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi