اغراض و اهداف تقيه:
انسان گاه در زندگى فردى و اجتماعى در وضعى قرار مى گيرد كه نمى تواند آزادانه به همه وظايف شرعى خويش عمل كند. ناگزير بايد برخى از آن ها را ترك گويد. سيره مستمر همه خردمندان در اين گونه موارد وانهادن آن چيزى است كه مهم نبوده يا اهميت كمترى دارد. به عنوان مثال، در موضوع مورد بحث، پرهيز از كتمان كارى از وظايف همه انسان هاست؛ ليكن گاهى در مقابل آن، وظيفه و مصلحت مهم ديگرى قرار مى گيرد كه از نظر عقل و شرع اهميت برترى دارد، از اين رو اسلام براى حفظ آن مصلحت بالاتر تقيه را جايز دانسته و مسلمانان را به رعايت آن فرمان داده است.[18] آن مصالح مهم تر از نگاه اسلام عبارت اند از:
1. پاسدارى از دين و ايمان خود:
هرگاه فرد مؤمن در وضعى قرار گيرد كه با ابراز عقيده خود، بر اثر فشار معاندان يا عواملى ديگر، ايمان وى به خطر افتد، بايد با تمسك جستن به تقيه، خود را از اين مخمصه برهاند. به تصريح قرآن كريم در صدر اسلام گروهى از مسلمانان پس از آشكار ساختن اسلام خود، بر اثر شكنجه كافران، از اسلام دست برداشتند[19]:
«و مِنَ النّاسِ مَن يَقولُ ءامَنّا بِاللّهِ فَاِذا اوذِىَ فِى اللّهِ جَعَلَ فِتنَةَ النّاسِ كَعَذابِ اللّهِ».(عنكبوت/29،10)
يكى از روش هاى پاسدارى از ايمان خود در اين گونه شرايط نامناسب، تقيه است، چنان كه اصحاب كهف به همين منظور، عقيده خود را كتمان كردند:
« لا يُشعِرَنَّ بِكُم اَحَدا * اِنَّهُم اِن يَظهَروا عَلَيكُم... يُعيدوكُم فى مِلَّتِهِم ولَن تُفلِحوا اِذًا اَبَدا». (كهف/18،19 ـ 20)
در روايتى از امام صادق(عليه السلام) نيز از اهداف و اغراض تقيه، حفظ دين به شمار رفته است.[20]
2. حفظ جان:
گاه اظهار و آشكار ساختن عقايد و اسرار سبب آسيب جانى به خود يا ديگران مى شود و در نتيجه براى حفظ جان، تقيه ضرورت مى يابد. در آيه 112 آل عمران/3، از كشته شدن پيامبران الهى به دست يهود ياد شده است:
«و يَقتُلونَ الاَنبِياءَ بِغَيرِ حَقّ»(نيز بقره/2،91)
كه بر پايه احاديث، آنان نه با شمشيرهاى يهود، بلكه به سبب افشاى اسرارشان از جانب يهود و پرهيز از تقيه، جان خود را از دست دادند[21]؛ همچنين طبق نقلى در شأن نزول آيه 106 نحل/16، برخى از مؤمنان صدر اسلام بر اثر پافشارى بر ايمان و تقيه نكردن جان خود را از دست دادند.[22]
به نظر مفسران، مهم ترين غرض از تقيه عمار* ياسر در برابر مشركان، كه در اين آيه بدان اشاره شده، حفظ جان او بوده است.[23] يكى از اهداف و انگيزه هاى تقيه اصحاب كهف نيز حفظ جان خود بود:
«اِنَّهُم اِن يَظهَروا عَلَيكُم يَرجُموكُم». (كهف/18،20) در آيه 28 غافر/40
نيز كتمان ايمان از سوى مؤمن آل فرعون ياد شده است:
«و قالَ رَجُلٌ مُؤمِنٌ مِن ءالِ فِرعَونَ يَكتُمُ ايمـنَهُ»كه اين تقيه براى حفظ جان وى بود.[24]
افزون بر حفظ جان خود، گاه تقيه براى حفظ جان ديگران ضرورت مى يابد، چنان كه مؤمن* آل فرعون با بهره گيرى از تقيه، جان حضرت موسى(عليه السلام) را نجات داد[25]:
«و قالَ رَجُلٌ مُؤمِنٌ مِن ءالِ فِرعَونَ ... اَتَقتُلونَ رَجُلاً اَن يَقولَ رَبِّىَ اللّهُ و قَد جاءَكُم بِالبَيِّنـتِ مِن رَبِّكُم و اِن يَكُ كـذِبـًا فَعَلَيهِ كَذِبُهُ و اِن يَكُ صادِقـًا يُصِبكُم بَعضُ الَّذى يَعِدُكُم اِنَّ اللّهَ لايَهدى مَن هُوَ مُسرِفٌ كَذّاب».(غافر/40،28)
در روايات نيز در شمار اهداف تقيه، حفظ جان خود و ديگران آمده است[26]؛ نمونه اينكه در روايتى امام صادق(عليه السلام) افطار كردن روزه ماه رمضان را بهتر از كشته شدن خود ]به دست طاغوت روزه خوار]دانسته[27] و در روايتى ديگر، اميرمؤمنان، على(عليه السلام) تقيه را بدان جهت كه موجب حفظ خون مؤمن و برادران دينى مى گردد، از بهترين اعمال مؤمنان برشمرده است.[28]
3. حفظ وحدت و يكپارچگى جامعه:
يكى از آثار مهم تقيه، پيشگيرى از بروز تفرقه در جامعه و امت اسلامى و حفظ يكپارچگى آن است. آيه 34 فصّلت/41، نيكى كردن در برابر بدى ديگران را موجب جلب محبت دشمنان و تبديل دشمنى به دوستى دانسته است:
«و لا تَستَوِى الحَسَنَةُ و لاَ السَّيِّئَةُ اِدفَع بِالَّتى هِىَ اَحسَنُ فَاِذا الَّذى بَينَكَ و بَينَهُ عَدوَةٌ كَاَنَّهُ ولِىٌّ حَميم».
در احاديث اهل بيت(عليهم السلام)«الحَسَنة» در اين آيه به تقيه تفسير شده است.[29]
برخى در اين باره به آياتى كه مسلمانان را به اتحاد فراخوانده، مانند آيه
«واعتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَميعـًا و لا تَفَرَّقوا»103 آل عمران/3:
و نيز آياتى كه مؤمنان را از تفرقه و اختلاف برحذر داشته، مانند
«و لا تَنـزَعوا فَتَفشَلوا و تَذهَبَ ريحُكُم» (انفال /8،46؛ نيز انعام/ 6، 59)
استناد جسته اند.[30]
وحدت بخش بودن تقيه، از احاديث نيز برمى آيد؛ مانند روايتى كه علت سكوت اميرمؤمنان، حضرت على(عليه السلام) و پرهيز وى از گرفتن حق خود پس از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را جلوگيرى از تفرقه مسلمانان ذكر فرموده است[31] و نيز احاديث پرشمار ديگرى كه در آن ها اهل بيت(عليهم السلام)شيعيان را به شركت در مجالس و نمازهاى اهل سنت، تشييع جنازه و عيادت از بيماران آنان ترغيب كرده اند.[32]
4. حفظ اموال:
يكى از اغراض عقلايى تقيه، حفظ اموال است.[33] احاديثى از پيامبر اعظم(صلى الله عليه وآله)[34] و امامان معصوم(عليهم السلام)[35] نيز با اشاره به اين هدف، جان باختگان در راه نگاهدارى اموال خود را شهيد شمرده[36] و حفظ مال مسلمان را مانند حفظ جان آنان دانسته اند.[37] برخى از مفسران و فقها با استناد به همين احاديث كاربرد تقيه را براى پيشگيرى از نابودى اموال جايز دانسته اند.[38]