گرايش ها و روش هاى تفسير
بررسى مصطلحات روش، گرايش، منهج، اتجاه، لون، مدرسه، مكتب و مذهب
در تفسير پژوهى كنونى مصطلحات متعددى همچون «گرايش»، «روش»، «اتجاه»، «منهج»، «مدرسه»، «مكتب»، «لون»، و «مذهب» به كار مى روند كه لازم است در آغاز معناى آن ها روشن شود. اين مصطلحات در تاريخ تفسير سابقه نداشته و همه آن ها در تفسير پژوهى دوره معاصر رواج يافته اند.
به رغم تلاش هايى كه براى منضبط ساختن
اين مصطلحات صورت پذيرفته، همچنان به سبب برداشت هاى متفاوت از آن ها، بعضاً تعاريف متعدد و متنوعى از اين مصطلحات به دست داده شده يا احياناً به جاى يكديگر به كار مى روند. افزون بر اينكه مرزبندى روشن و مقبول همگان ميان آن ها صورت نگرفته است.[1] به نظر مى رسد مهم تر از تلاش براى توافق نظر محققان بر تعريف واحدى از هريك از اين مصطلحات، آن است كه محققان با كاربردهاى مختلف هريك از آن ها آشنا شوند و به معناى مورد نظر هريك از صاحب نظران مطرح در حوزه تفسيرپژوهى توجه كنند تا از سوء فهم ها، نزاع ها و نقد و جرح هاى بى حاصل اجتناب شود.
در ادامه مقاله، گزارشى از تعاريف و برداشت هاى مختلف تفسيرپژوهان از اين مصطلحات مى آيد.
پيشينه:
نخستين رويكرد به تفسير پژوهى و بحث و بررسى درباره روش ها و گرايش هاى مفسران به شيوه جديد از سوى ايگناس گلدزيهر (1850 - 1921 م.) مستشرق مجارستانى الاصل بوده[2] و پيش از آن آثار مسلمانان عمدتاً مشتمل بر مباحثى درباره طبقات مفسران و طبقه بندى تفاسير و معرفى اجمالى آن ها بوده است. كتاب گلدزيهر را عبدالحليم نجار در سال 1954 ميلادى با عنوان مذاهب التفسير الاسلامى به عربى ترجمه كرد و براى اولين بار عنوان «مذهب تفسيرى» براى معرفى گرايش و رويكرد در تفسير به كار گرفته شد. در همين دوره امين خولى از كتاب گلدزيهر با عنوان اتجاهات التفسير ياد كرده[3] و اين احتمالا نخستين كاربرد واژه «اتجاه» درباره تفسير بوده است. اين كتاب هم از نظر روش بحث و هم از نظر گشودن باب تفسير پژوهى اثر فراوانى بر آثار پس از خود داشته است.[4]
پس از كتاب مذاهب التفسير الاسلامى، در مناطق عربى اسلامى به ويژه در مصر نهضت تفسيرپژوهى با شيوه اى جديد آغاز و كتاب هاى فراوانى درباره گرايش هاى تفسيرى و مناهج و رويكردهاى مفسران تدوين شدند.
در ايران نيز در سه دهه اخير آثار فراوانى اعم از كتاب، مقاله و پايان نامه ها در حوزه تفسيرپژوهى و عمدتاً با عناوين مبانى، روش ها و گرايش هاى تفسيرى يا درباره معرفى روش تفسيرى يك مفسر رقم خورده و تلاش هاى مؤثرى در جهت شناخت دقيق روش ها و گرايش هاى تفسير و مفسران و نيز معرفى مكاتب تفسيرى صورت پذيرفته است.