صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15

موضوع: ** تاریخ تفسیر {سرگذشت تفسیرقرآن و بررسی تحولات **

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    تفسير در عصر جديد:

    آنچه بيان شد گزارشى از فراز و فرود تفسير در ادوار پيشين بود. به باور محمد هادى معرفت تفسير در اين دوران همگام با پيشرفت ادب و علوم و معارف گسترش يافت و جوانب مختلف فهم معانى قرآن در همه زمينه ها شكوفاتر گرديد. البته ديرى نپاييد كه با ركود علم در جهان اسلام و افول تمدن اسلامى به ويژه پس از فتنه مغول، تفسير نيز از حركت باز ايستاد و بيشتر تفاسير به تلخيص يا شرح يا حاشيه تفاسير پيشين تبديل و فاقد هرگونه ابتكار و نوآورى قابل ذكرى شدند، هرچند برخى از اين اقتباس ها با ذوق لطيف و افزودن نكات ظريف انجام گرفته است. وى سپس نمونه هايى از هر دو نوع را ياد مى كند.[77]

    گسترش علم و فلسفه، نيازهاى پيچيده جوامع براى راهيابى به معنويت و سعادت، دگرگون شدن لوازم و ابزار زندگى، درخواست از دين براى پاسخگويى به نيازهاى بشر و جامعه و باور به توان قرآن براى پاسخگويى به نيازمندى هاى بشر در همه اعصار از ويژگى هاى عصر حاضرند كه از قرن چهاردهم شروع مى شود[78]، از اين رو در عصر جديد تحولى بزرگ و همه جانبه در شيوه هاى تفسيرى و سبك هاى مختلف آن و روش هاى جديد در تفسير موضوعى پديدار شد.[79]

    تاريخ تفسير در يك قرن اخير با نهضت هاى اجتماعى، به ويژه نهضت هاى اصلاح دينى در سراسر جهان اسلام همراه بوده است. نهضت نوخواهى و نوانديشى در عالم اسلام، خاستگاه و خواسته هاى دينى و نيز دنيوى داشته است. سلسله جنبان نهضت هاى اصلاح طلبى در جهان اسلام، مواجهه گسترده با فرهنگ غرب بوده است كه به شيوه مستقيم و غيرمستقيم بر ارزش ها و نگرش هاى جامعه اسلامى به ويژه و در درجه اول بر تحصيل كرده ها و روشنفكران اثر نهاده است. خصوصيت اصلى اين نهضت ها در اين بوده است كه اسلام را دين پويا و يك نظام كامل دينى و دنيوى و اخلاقى، سياسى، عبادى و اجتماعى مى ديده اند.[80]

    تفسيرنگارى در قرن اخير نه فقط به سبب انبوه تفاسير با مكتب ها و مشرب هاى متفاوت بلكه به علت ياد شده و تحول ديدگاه تفسيرنويسى از ديدگاه فردى و اخروى به ديدگاه اجتماعى از هر قرن ديگر ممتاز است. بازگشت به قرآن و نهضت عظيم تفسيرنويسى در اين دوره بارزترين مشخصه انقلاب اصلاحى فراگير است[81]؛ براى نمونه سيد جمال الدين اسدآبادى و شيخ محمد عبده مقالات پرشور و برانگيزاننده خود را در نشريه العروة الوثقى به آيات قرآن و تفسير آياتى مستند مى كردند كه اهميت اجتماعى بيشترى داشت.[82]


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكر

    شهاب منتظر (24-12-2011)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    شيخ محمد عبده مكتب جديدى در تفسير قرآن و متفاوت از مكتب تفسيرنويسى قديم با دو ويژگى ابداع كرد: 1. اعتماد بسيار به عقل در فهم مراد خداوند. 2. كوشش براى توافق دادن اسلام با تمدن غرب يا ارزش ها و معيارهاى جديد زندگى.[83] گفتنى است انكار معجزات و توجيه مادى آن ها از ضعف هاى تفسير اوست.[84] رشيدرضا شاگرد وى درس هاى تفسير او را از ابتداى قرآن تا آيه 126 سوره مبارك نساء دقيقاً مطابق نظر استاد در تفسير المنار گرد آورد. سپس به همان سبك و سياق، نگارش آن را تا آيه 101 يوسف پيش برد. البته تفاوت عمده اى بين آراى رشيدرضا و عبده ديده نمى شود، جز اينكه وى معتقد به اصلاح نظام خلافت اسلامى به شكل صدر اسلام و گرايش افراطى به سلفى گرى و دشمنى با شيعه بود.[85]

    طنطاوى (م. 1358 ق.) شاگرد ديگر عبده تفسير الجواهر فى تفسيرالقرآن را با گرايش افراطى به علم و قياس حقايق قرآن با علوم جديد تدوين كرد.[86]
    احمد مصطفى مراغى در تفسير المراغى هرچند در سبك تفسيرى و خطوط اصلى تابع مكتب تفسيرى عبده است، برخلاف وى به آراى مفسران قديم و احاديث رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) و سلف صالح آگاه تر و متعهدتر است و از تفسير و توجيه آيات بر مبناى يافته هاى علوم جديد خوددارى مى كند.[87]

    جمال الدين قاسمى نيز در تفسير مهم و مفصل خود محاسن التأويل متأثر از عبده است و از او به «الاستاذ الحكيم» ياد و حتى در مقدمه تفسيرش 10 صفحه از مقدمه تفسير عبده را نقل مى كند.[88] قاسمى هرچند نگرش سلفى دارد؛ ولى به علت فضل فراوانش تمايلات وهابيگرى در او چندان ظاهر نيست، بلكه بيشتر اشعرى گرا و اهل حديث است و در كنار گرايش هاى نقلى او گرايش هاى عقلى نيز مشهودند. غالب منابع فكرى و موارد نقل و نقد او آثار قدماست و ازمعاصران تنها به عبده توجه دارد و تفسيرش به سبك و سياق تفاسير قديم است.[89]

    سيد قطب نيز از مصلحانى است كه به قصد اصلاحگرى به قرآن و تفسير آن پرداخت و تفسير فى ظلال القرآن را نگاشت.
    محمود شلتوت نيز از مفسران مصرى همين دوره است كه نمى توان او را پيرو تفسير عبده دانست و خود داراى سبك و سياق مستقل و متفاوت از عبده است و در آثار تفسيريش از جمله تفسير القرآن الكريم در برابر گرايش علمى ـ عقلى عبده گرايش سنتى ـ نقلى بارزى دارد.[90]

    در همين دوره طالقانى از مفسران و مصلحان مبارز شيعه نيز تفسير فارسى خود پرتوى از قرآن (شامل سوره حمد تا آيه 28 سوره نساء و جزء آخر قرآن) را با عنايت به مباحث اجتماعى و اصلاحى با گرايش هدايتى ـ تربيتى و توجه به مسائل علمى و اعجاز قرآن تدوين كرد.[91]

    علامه سيد محمدحسين طباطبايى (م. 1402 ق.) از مفسران بزرگ معاصر نيز تفسير كم نظير الميزان فى تفسير القرآن را به روش تفسير قرآن به قرآن و با گرايش ادبى ـ اجتماعى تدوين كرده است. جمع بين دو روش تفسير موضوعى و ترتيبى، توجه به وحدت موضوعى و انسجام سور[92] و وحدت كلى حاكم بر همه قرآن[93] از ويژگى هاى اين تفسيرند.


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكر

    شهاب منتظر (24-12-2011)

  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    شايان ذكر است افزون بر تفاسير ياد شده در اين دوره تفاسير فراوان ديگرى نيز در جهان اسلام نگارش شده اند كه به برخى از مهم ترين آن ها اشاره مى شود.
    1. اضواءالبيان فى ايضاح القرآن بالقرآن تأليف محمدامين بن محمد شنقيطى (م. 1393 ق.) فقيه مالكى موريتانيايى متمايل به ابن تيميه و وهابى گرى كه به مدت 30 سال در مسجد النبى تفسير قرآن تدريس مى كرده و تفسيرش را به روش قرآن به قرآن از ابتداى قرآن تا سوره حشر تدوين كرده و سپس شاگردش عطيه سالم آن را تا پايان قرآن به همان سبك مؤلف ادامه داده است.[94]

    2. التحريروالتنوير نگاشته محمد طاهربن عاشور (م. 1393 ق.) از فقهاى مالكى كه در تونس منصب افتا را برعهده داشت. وى از داعيان اصلاح اجتماعى دينى در آنجا به شمار مى رفت و در اين زمينه نوشته هاى فراوانى دارد. تفسير وى كه در 30 جزء با رويكرد اجتماعى، تربيتى، اخلاقى و سياسى نگاشته شده از بهترين تفاسير عصرى و روزآمد به شمار مى رود.[95]

    3. الاساس فى التفسير اثر سعيد حوى (م. 1411ق.) از روشنفكران اسلامگرا كه تفسير خود را در مسير اهداف تربيتى، اخلاقى و اجتماعى و با توجه به نكات ادبى و بلاغى نگاشت. وى مسئله وحدت موضوعى سور و آيات را مطرح كرد و از اين راه آفاق گسترده اى را در تفسير گشود. اين تفسير در نوع خود كم نظير است و افزون بر نكات ياد شده به مسائل علمى اى پرداخته كه گاه در قرآن بدان ها اشاره شده است.[96]

    4. تفسير القرآن و هو الهدى والفرقان تأليف سيد احمد خان هندى كه نخستين تفسيرى است كه راه تأويل به شيوه عصرى را در تبيين مفاهيم قرآن گشود. وى با اين پندار نادرست كه معجزه نقض و خرق قوانين طبيعى است آن را نمى پذيرد و معجزات پيامبران در قرآن را تأويل مى كند؛ براى نمونه شكافته شدن دريا براى حضرت موسى(عليه السلام) را جزر و مد تأويل مى كند. او همچنين با اين توجيه كه قوانين طبيعى تخطى ناپذيرند، تأثير دعا را رد مى كند.[97]

    5. الهداية والعرفان فى تفسيرالقرآن بالقرآن كه تقريباً خلاصه اى از تفسير سيد احمد خان و به تقليد از او[98] و بر اساس تفسير قرآن به قرآن تأليف شده است. مؤلف سعى كرده است قرآن را تنها از راه مراجعه به متن آن تفسير كند، بر اين اساس روايات را به كلى كنار نهاده و از اين رهگذر بخشى از مطالب مسلم ميان مسلمانان را انكار و ادعاهاى عجيبى را به قرآن نسبت داده است.[99]

    6 و 7. دو تفسير بيان المعانى[100] اثر سيد عبدالقادر ملاحويش آل غازى[101] (م. 1382 ق.) و التفسير الحديث تأليف عزة دروزه[102] (م. 1404 ق.) كه بر اساس ترتيب نزول تدوين شده اند.

    8. التفسير المنير تأليف وهبه زحيلى كه تفسيرى جامع معقول و منقول و متناسب با انديشه و فرهنگ و ادب معاصر است و با سبكى شيوا نوشته شده است.[103]

    9. آلاء الرحمن فى تفسير القرآن تأليف علامه محمدجواد بلاغى (م. 1352 ق.) كه شامل تفسير قرآن از آغاز تا آيه 57 سوره نساء و مقدمه اى در مباحث علوم قرآن است كه در شناخت قرآن و دفاع از آن مطالب ارزشمندى را به روش تحليلى و استدلالى ارائه كرده است.[104]

    10. تقريب القرآن الى الاذهان اثر سيد محمد شيرازى كه با قلمى شيوا و روان افزون بر شرح و بسط لغوى و ادبى به مناسبت به مسائل كلامى، فقهى، اجتماعى و اخلاقى قرآن مى پردازد.[105]

    11. من هدى القرآن از سيد محمدتقى مدرسى كه تفسيرى است تحليلى و تربيتى، به روش قرآن به قرآن و پيراسته از مباحث جدلى و اسرائيليات.[106]

    12. تفسير من وحى القرآن تأليف سيد محمدحسين فضل الله كه تفسيرى تربيتى ـ اجتماعى است. به گفته معرفت اين تفسير به سبب داشتن سبك جالب ادبى و امتزاج آن با سبك علمى، ممتاز و برجسته است و خواننده را به خود جذب مى كند.[107]

    13. تفسير نمونه اثر آية الله مكارم با همكارى جمعى از فضلاى حوزه علميه قم كه تفسيرى است با گرايش عصرى و اجتماعى كه به زبان روان و براى پاسخگويى به نيازهاى نسل كنونى تأليف شده است. اين تفسير با نام الامثل به زبان عربى ترجمه شده است.

    14. التفسير الكاشف نگاشته شيخ محمدجواد مغنيه كه تفسيرى است اجتهادى با سبكى جديد و متناسب با نيازهاى جامعه در عصر كنونى اين تفسير مفاهيم قرآن را موجز و متناسب با مقتضيات زمان و با عباراتى زيبا و محكم و ادله اى متين و معقول بيان كرده و تفسيرى جامع، كامل و پاسخگو به پرسش هاى نسل جديد است.[108]

    15. الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن والسنه اثر محمد صادقى كه در 30 مجلد و به روش تفسير قرآن به قرآن تدوين شده است، هرچند در آن از روايات و تحليل و استدلال هاى عقلى و علمى نيز غفلت نشده است.[109]

    16. مخزن العرفان تأليف بانو امين اصفهانى كه تفسيرى است اجتهادى جامع و كامل و به سبكى تربيتى ـ اخلاقى و عرفانى و مبتنى بر تهذيب نفس و تزكيه اخلاق به گونه اى نيكو نوشته شده است.

    17. تفسير نوين نوشته محمدتقى شريعتى از پيشگامان تفسيرنگارى به شيوه عصرى كه با انگيزه اصلاح طلبى فكرى و اجتماعى و دينى به تدوين تفسير جزء سى ام قرآن پرداخته است.

    18. التفسير الاثرى الجامع تأليف محمدهادى معرفت كه در نوع خود از بهترين تفاسير تدوين شده در سال هاى اخير است، هرچند مؤلف به تكميل آن موفق نشد. روش وى در اين تفسير، روايى ـ تحليلى است. اين تفسير مقدمه اى دقيق و عميق درباره تفسير و فهم قرآن دارد و مؤلف كوشيده تا روايات صحيح را از ناصحيح شناسايى كند.

    19. تسنيم تأليف آية الله جوادى آملى كه با محوريت روش تفسير قرآن به قرآن و بهره گيرى از روش هاى تفسير قرآن به سنت و عقل با هدف پاسخگويى به نيازهاى زمان در حال نگارش است. اين تفسير كه گرايش اخلاقى، تربيتى،معرفتى و اجتماعى دارد تاكنون 19 جلد آن منتشر شده است.[110]

    افزون بر موارد ياد شده دانشمندان شيعه و سنى تفاسير فراوانى را با روش ها و گرايش هاى مختلف در اين دوره نگاشته اند.[111]
    از ويژگى هاى اين دوره رشد و بالندگى نگارش تفسير به سبك موضوعى است كه در نگاشته هاى تفسيرى سلف كمتر به چشم مى خورد، هرچند مشابه آن در برخى آثار گذشته نظير تفسير آيات الاحكام شيعه مشاهده مى شود. (=> تفسير موضوعى)


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. تشكر

    شهاب منتظر (24-12-2011)

  8. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    منابع:

    آشنايى با تاريخ تفسير و مفسران، حسين علوى مهر، قم، مركز جهانى علوم اسلامى، 1384 ش؛ آشنايى با تفاسير قرآن، رضا استادى، قم، مؤسسه در راه حق، 1377 ش؛ اتجاهات التفسير فى العصر الحديث، عبدالمجيد عبدالسلام، دارالفكر، 1393 ق؛ اسراء (فصلنامه)، پژوهشى علوم اسلامى، قم، مؤسسه تحقيقاتى اسراء؛ بحارالانوار، المجلسى (م. 1110 ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربى، 1403 ق؛ بيان السعاده، الجنابذى (م. 1327 ق.)، ترجمه رضاخانى و رياضى، تهران، پيام نور، 1372 ش؛ بيان المعانى، سيد عبدالقادر ملاحويش، دمشق، مطبعة الترقى، 1384 ق؛ تاريخ آداب اللغة العربيه، جرجى زيدان، بيروت، دار مكتبة الحياة، 1992 م؛ تاريخ بغداد، الخطيب البغدادى (م. 463 ق.)، به كوشش عبدالقادر، بيروت، دارالكتب العلمية، 1417 ق؛ تاريخ تفسير قرآن، على اكبر بابايى، قم، پژوهشهاى حوزه و دانشگاه، 1387 ش؛ التبيان، الطوسى (م. 460 ق.)، به كوشش العاملى، بيروت، دار احياء التراث العربى؛ تفسير التحرير والتنوير، ابن عاشور (م. 1393 ق.)، مؤسسة التاريخ؛ التفسير الحديث، محمد عزّة دروزة (م. 1404 ق.)، بيروت، دارالغرب الاسلامى، 1421 ق؛ تفسير الصراط المستقيم، سيد حسين البروجردى، به كوشش بروجردى، قم، انصاريان، 1416 ق؛ تفسير العياشى، العياشى (م. 320 ق.)، به كوشش رسولى محلاّتى، تهران، المكتبة العلمية الاسلاميه؛ تفسير المراغى، المراغى (م. 1371 ق.)، دارالفكر؛ تفسير مقاتل بن سليمان، عبدالله محمود شحاته، بيروت، التاريخ العربى، 1423 ق؛ تفسير نورالثقلين، العروسى الحويزى (م. 1112 ق.)، به كوشش رسولى محلاتى، اسماعيليان، 1373ش؛ تفسير و تفاسير جديد، بهاء الدين خرمشاهى، تهران، كيهان، 1364 ش؛ تفسير و مفسران، معرفت، قم، التمهيد، 1373 ش؛ التفسير والمفسرون، الذهبى، بيروت، دارالقلم، 1407 ق؛ التفسير والمفسرون، معرفت، مشهد، الجامعة الرضوية، 1418 ق؛ التوحيد، الصدوق (م. 381 ق.)، به كوشش حسينى تهرانى، قم، جامعه مدرسين؛ تهذيب الاحكام، الطوسى (م. 460 ق.)، به كوشش موسوى و آخوندى، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1365 ش؛ تهذيب التهذيب، ابن حجر العسقلانى (م. 852 ق.)، بيروت، دارالفكر، 1404 ق؛ جامع البيان، الطبرى (م. 310 ق.)، بيروت، دارالمعرفة، 1412 ق؛ الجواهر الحسان، الثعالبى (م. 875 ق.)، به كوشش عبدالفتاح و ديگران، بيروت، دار احياء التراث العربى، 1418 ق؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، خرمشاهى، تهران، دوستان، 1377 ش؛ دايرة المعارف تشيع، زير نظر سيد جوادى و ديگران، تهران، نشر شهيد سعيد محبى، 1375 ق؛ سه مقاله در تاريخ تفسير و نحو، محمد باقر حجتى، بنياد قرآن، 1360 ش؛ شناخت نامه تفاسير، محمدعلى ايازى، قم، مبين، 1378 ش؛ ضحى الاسلام، احمد امين، مصر، النهضة المصريه؛ طبقات مفسران شيعه، عقيقى بخشايشى، قم، نويد اسلام، 1371 ش؛ طبقات المفسرين، احمد بن محمد الادنه وى
    (م. قرن 11 ق.)، به كوشش سليمان بن صالح، المدينة، مكتبة العلوم والحكم، 1417 ق؛ طبقات المفسرين، السيوطى (م. 911 ق.)، بيروت، دارالكتب العلميه؛ طبقات المفسرين، محمد على على الداودى (م. 945 ق.)، بيروت، دارالكتب العلمية، 1403 ق؛ الفرقان، محمد صادقى، تهران، فرهنگ اسلامى، 1365 ش؛ فرهنگ ابجدى عربى ـ فارسى، فؤاد افرام بسطانى، ترجمه: مهيار؛ الفكر الدينى فى مواجهة العصر، عفت الشرقاوى، مكتبة الشباب، 1976 م؛ الفهرست، ابن النديم (م. 438 ق.)، به كوشش تجدد؛ الكافى، الكلينى (م. 329 ق.)، به كوشش غفارى، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1375 ش؛ كشف الظنون، حاجى خليفه (م. 1067 ق.)، بيروت، دارالكتب العلمية، 1413 ق؛ لسان العرب، ابن منظور (م. 711 ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405 ق؛ المبادئ العامة لتفسير القرآن، محمد حسين على الصغير، بيروت، دارالمورخ العربى، 1420 ق؛ مبانى و روشهاى تفسير قرآن، عميد زنجانى، تهران، وزارت ارشاد، 1373 ش؛ مجمع البيان، الطبرسى (م. 548 ق.)، بيروت، دارالمعرفة، 1406 ق؛ المحرر الوجيز، ابن عطية الاندلسى (م. 546 ق.)، به كوشش عبدالسلام، لبنان، دارالكتب العلمية، 1413 ق؛ مذاهب التفسير الاسلامى، اجنتس جولد تسيهر، كوشش عبدالحليم النجار، القاهرة، مكتبة الخانجى، 1374 ق؛ معجم رجال الحديث، الخوئى (م. 1413 ق.)، بيروت، 1409 ق؛ معجم المفسرين، عادل نويهض، مؤسسه نويهض، 1403 ق؛ مفاهيم القرآن، السبحانى، قم، مؤسسه امام صادق(عليه السلام)، 1420 ق؛ مناهج المفسرين، منيع عبدالحليم محمود، بيروت، دارالكتاب اللبنانى، 1421 ق؛ من هدى القرآن، سيد محمدتقى مدرسى، تهران، دارمحبى الحسين(عليه السلام)، 1419 ق؛ وفيات الاعيان، ابن خلكان (م. 681 ق.)، به كوشش احسان عباس، بيروت، دار صادر؛ هدية العارفين، اسماعيل باشا (م. 1339 ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربى.
    سيد عبدالرسول حسينى زاده



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. تشكر

    شهاب منتظر (24-12-2011)

  10. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    [1]. لسان العرب، ج 3، ص 4، «أرخ».
    [2]. فرهنگ ابجدى، ص 204، «التاريخ».
    [3]. نك: تاريخ تفسير، ج 1، ص 13.
    [4]. التبيان، ج 1، ص 1 - 2.
    [5]. المحرر الوجيز، ج 1، ص 41.
    [6]. نك: التحريروالتنوير، ج 1، ص 13 - 16.
    [7]. تفسير المراغى، ج 1، ص 6 ـ 10.
    [8]. نك: طبقات المفسرين، سيوطى، ص 9 - 109.
    [9]. نك: طبقات المفسرين، داودى.
    [10]. كشف الظنون، ج 2، ص 1107؛ هدية العارفين، ج 1، ص 393؛ معجم المفسرين، «مقدمه».
    [11]. نك: طبقات المفسرين، ادنه وى، ص 9، «مقدمه».
    [12]. نك: مناهج المفسرين، ص 11 - 388.
    [13]. نك: مذاهب التفسير الاسلامى.
    [14]. نك: معجم المفسرين.
    [15]. نك: تفسير الصراط المستقيم، ج 1، ص 15 - 112.
    [16]. نك: التفسير و المفسرون، معرفت، ج 1، ص 455 - 566.
    [17]. التحريروالتنوير، ج 1، ص 13؛ المبادى العامة لتفسير القرآن، ص 133 - 139.
    [18]. نك: المحرر الوجيز، ج 1، ص 41.
    [19]. التفسير والمفسرون، ذهبى، ج 1، ص 145 - 147؛ سه مقاله در تاريخ تفسير، ص 37.
    [20]. تفسير ثعالبى، ج 1، ص 81 - 83؛ التفسير والمفسرون، ذهبى، ج 1، ص145.
    [21]. التفسير والمفسرون، ذهبى، ج 1، ص 145 - 147.
    [22]. همان، ص 146.
    [23]. جامع البيان، ج 1، ص 31.
    [24]. تاريخ بغداد، ج 1، ص 187.
    [25]. تاريخ تفسير و نحو، ص 74.
    [26]. المبادى العامة لتفسير القرآن، ص 137؛ مفاهيم القرآن، ج 10، ص 384؛ سه مقاله در تاريخ تفسير، ص 73.
    [27]. تهذيب التهذيب، ج 7 ، ص 179.
    [28]. التفسير و المفسرون، ذهبى، ج 1، ص 100 ، 135.
    [29]. الفهرست، ص 37.
    [30]. الفهرست، ص 36.
    [31]. وفيات الاعيان، ج 3، ص 462.
    [32]. الفهرست، ص 37.
    [33]. التفسير والمفسرون، ذهبى، ج 1، ص 149.
    [34]. ر. ك: تفسير و مفسران، ج 2، ص 10.
    [35]. تفسير و مفسران، ج 2، ص 143 - 147.
    [36]. مجمع البيان، ج 1، ص 69، «مقدمه».
    [37]. نك: الفهرست، ص 73.
    [38]. ضحى الاسلام، ج 2، ص 140 - 142.
    [39]. تفسير و مفسران، ج 2، ص 9 - 11.
    [40]. التفسير والمفسرون، ذهبى، ج 1، ص 145 - 147.
    [41]. تفسير و مفسران، ج 2، ص 9 - 11.
    [42]. نك: تهذيب الاحكام، ج 1، ص 363؛ تفسير عياشى، ج 1، ص 296؛ نورالثقلين، ج 1، ص 380، 596.
    [43]. نك: الكافى، ج 8، ص 311؛ التوحيد، ص 91؛ تفسير عياشى، ج 1، ص 17 - 18.
    [44]. نك: تفسير و مفسران، ج 2، ص 11؛ ترجمه بيان السعاده، ج 1، ص 53 - 54، «مقدمه».
    [45]. براى ديدن نگاشته هاى تفسير شيعه در اين دوره نك: طبقات مفسران شيعه، ج 1، ص 452 - 556.
    [46]. طبقات مفسران شيعه، ج 1، ص 452.
    [47]. معجم رجال الحديث، ج 18، ص 237 - 239، 242.
    [48]. نك: تفسير و مفسران، ج 1، ص 162 - 176، 183.
    [49]. نك: طبقات مفسران شيعه، ج 1، ص 558 - 634.
    [50]. همان، ص 564.
    [51]. تاريخ آداب اللغه، ج 3، ص 9 - 14.
    [52]. براى آشنايى با تفاسير در اين قرن، نك: طبقات المفسرين، ادنهوى، ص 148 - 210؛ طبقات مفسران شيعه، ج 2، ص 40 - 106.
    [53]. آشنايى با تفاسير قرآن، ص 80 .
    [54]. براى آشنايى با تفاسير در اين قرن، نك: طبقات المفسرين، ادنه وى، ص 148 - 200؛ طبقات مفسران شيعه، ج 2، ص 107 - 189.
    [55]. نك: طبقات مفسران شيعه، ج 2، ص 192 - 290.
    [56]. تفسير و مفسران، ج 2، ص 328.
    [57]. براى آشنايى با تفاسير در اين مدت، نك: طبقات المفسرين، ادنه وى، ص 211 - 304.
    [58]. تفسير و مفسران، ج 2، ص 294 - 295.
    [59]. همان، ص 295 - 299.
    [60]. همان، ص 322 - 323.
    [61]. دانشنامه قرآن، ج 1، ص 725؛ ج 2، ص 2290.
    [62]. تفسير و مفسران، ج 2، ص 197 - 198.
    [63]. ر. ك: تفسير الصراط المستقيم، ج 1، ص 95؛ طبقات مفسران شيعه، ج 2، ص 293 ، 325.
    [64]. دانشنامه قرآن، ج 1، ص 693 ، 771.
    [65]. طبقات مفسران شيعه، ج 2، ص 354 - 356.
    [66]. دانشنامه قرآن، ج 1، ص 705.
    [67]. نك: طبقات مفسران شيعه، ج 2، ص 368، 411 - 415.
    [68]. نك: دانشنامه قرآن، ج 1، ص 662، 669 - 670 ، 699 - 700.
    [69]. نك: طبقات مفسران شيعه، ج 3، ص 26 - 278.
    [70]. همان، ص 281 - 466.
    [71]. نك: تفسير و مفسران، ج 4، ص 12 - 73.
    [72]. نك: تفسير الصراط المستقيم، ج 1، ص 6.
    [73]. نك: دانشنامه قرآن، ج 1، ص 700.
    [74]. همان، ص 671 .
    [75]. آشنايى با تاريخ تفسير و مفسران، ص 322 - 326.
    [76]. شناخت نامه تفاسير، ص 211 - 212.
    [77]. نك: تفسير و مفسران، ج 2، ص 446 - 449.
    [78]. همان، ص 449 - 451.
    [79]. الفكر الدينى فى مواجهة العصر، ص 92 - 93.
    [80]. نك: تفسير و تفاسير جديد، ص 15 - 17.
    [81]. تفسير و تفاسير جديد، ص 9 - 10.
    [82]. نمونه هاى ديگر، نك: تفسير و تفاسير جديد، ص 21 ـ 51.
    [83]. اتجاهات التفسير، ص 217 - 218.
    [84]. نك: التفسير والمفسرون، ذهبى، ج 2، ص 567 - 569.
    [85]. نك: تفسير و تفاسير جديد، ص 76 - 90.
    [86]. همان، ص 105 - 111.
    [87]. اتجاهات التفسير، ص 211 - 212.
    [88]. نك: همان، ص 43 ـ 54.
    [89]. تفسير و تفاسير جديد، ص 95 - 96.
    [90]. همان، ص 29 - 30.
    [91]. نك: همان، ص 136 - 148.
    [92]. تفسير و مفسران، ج 2، ص 498.
    [93]. همان.
    [94]. نك: دانشنامه قرآن، ج 1، ص 666 - 667؛ شناخت نامه تفاسير، ص 29 - 30.
    [95]. نك: تفسير و مفسران، ج 2، ص 506؛ دانشنامه قرآن، ج 1، ص 685 .
    [96]. نك: تفسير و مفسران، ج 2، ص 506.
    [97]. نك: همان، ص 509 - 515.
    [98]. نك: همان، ص 516.
    [99]. مبانى و روش هاى تفسير قرآن، ص 364 - 365.
    [100]. دانشنامه قرآن، ج 1، ص 679.
    [101]. بيان المعانى، ج 1، ص 2 - 5.
    [102]. التفسير الحديث، ج 1، ص 9 - 10.
    [103]. تفسير و مفسران، ج 2، ص 506.
    [104]. دانشنامه قرآن، ج 1، ص 658.
    [105]. تفسير و مفسران، ج 2، ص 500.
    [106]. من هدى القرآن، ج 1، ص 70 - 73.
    [107]. تفسير و مفسران، ج 2، ص 501 - 502.
    [108]. همان، ص 504 - 505.
    [109]. نك: الفرقان، ج 1، ص 5 - 6، «مقدمه».
    [110]. ر .ك: اسراء، ش 1، ص 105 - 128، «تسنيم، سنام معرفت قرآن».
    [111]. براى آشنايى با تفاسير در دوره هاى مختلف و تفاسير معاصر، نك: دانشنامه قرآن، ج 1، ص 656 - 795؛ دايرة المعارف تشيع، ج 4، ص 549 - 582





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكر

    شهاب منتظر (24-12-2011)

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi