نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: *نامه شهيد حاج عبّاس وراميني به فرزند خردسالش ميثم:

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض *نامه شهيد حاج عبّاس وراميني به فرزند خردسالش ميثم:














    *نامه شهيد حاج عبّاس وراميني به فرزند خردسالش ميثم:

    بسم الله الرحمن الرحيم

    خدمت ميثم کوچولو سلام عرض مي کنم و از خدا مي خواهم که تو يادگارم را زير سايه خود حفظ نمايد و خود او نگهدار تو باشد.

    آره ميثم جان!

    بابا رفت به صحراي کربلاي ايران، خوزستان داغ، تا شايد درد حسين(ع) را با تمام گوشت و پوستش حس کند.

    بابا رفت تا شايد بوي خون حسين(ع) به مشامش برسد.

    بابا رفت تا شايد بتواند بر رگ بريده حسين(ع) بوسه بزند .

    بابا رفت تا شايد بتواند با خون ناقابلش راه کربلا را بر روي تمام دلهايي که هواي کربلا دارند باز بکند .

    بابا رفت تا شايد ديگر برود و پهلوي تو نباشد اما اين را بدان که همه چيز ناپايدار است چه براي تو و چه براي من. تنها چيزي که باقي مي ماند و قابل اتکاء است خداست.

    ميثم جان! سال گذشته در چنين روزي ساعت چهار صبح به دنيا آمدي يکسال از عمرت گذشت چه بسا در چنين روزي که روز به دنيا آمدن تو است بابا پهلوت نباشه اما هيچ عيبي نداره خداي بابا که تو را دوست داره که هست پس ناراحت نباش و هميشه به خدا فکر کن تا دلت آرام باشد. پس بابا رفت.



    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif


  2. تشكرها 3


  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi