علىعليه السلام مىفرمايد:
«..الآدابُ حُلَلٌمُ جَدَّدة...»(13)
«رعايت ادب مانند لباس فاخر و زينتى و نو است».
و در جاى ديگرمىفرمايد:
«الأدبُ يُغني عَنِ الحَسَبِ»(14)
«ادب، انسان را از نژاد و افتخاراتپدران و نياكان بىنياز مىكند».
همچنين فرازى از رساله حقوق امام سجادعليه السلام را كه دررابطه با رعايت ادب در برابر استاد است، به عنوان مثال مىآوريم:
«حق استاد اين است كه او را محترم و بزرگ شمرده، در حضور او و روبهروى او نشسته و به حرفهاى اوگوش فرا دهى، صدايت بلندتر از استاد نباشد، هرگاه كسى از او سؤالى كرد پيش از اومبادرت به جواب ننمايى، در حضور او با كسى سخن نگويى، نزد او غيبت كسى نكنى، اگرپشتسر او بد گفتند دفاع كنى، عيبش را بپوشانى، فضائل او را آشكار نمائى، بادشمنانش همنشين نشوى و دوستانش را دشمن ندارى، هنگامى كه چنين كنى فرشتگان الهي گواهى مىدهند كه تو به سراغ او رفتهاى و براى خدا از او علم آموختهاى، نه براي خلق خدا»(15).
پىنوشتها:
1) مجمعالبحرين والمنجد، واژه ادب.
2) المصباح المنير، واژه ادب.
3) فرهنگ عميد، آداب.
4) لغتنامه دهخدا، واژه ادب.
5) فرهنگنامه، ج1، ص 21، ترجمه، زير نظر رضا اقصى، چ 1346، شركت سهامى كتابهاى جيبى.
6) مستدرك الوسائل، چاپ جديد، ج15، ص 168،ابواب احكام الأولاد، باب 63، ح 3.
7) همان، ص 169.
8) همان، چاپ قديم، ج3،ص 625.
9) فرهنگنامه، ص 22.
10) نساء: 86. گرچه «تحيّت» معنى وسيعى دارد، ولىاكثر مفسران مصداق روشن آن را «سلام» مىدانند.
و همچنين در آيه 10 سوره يونس و 23 ابراهيم، «تحيت» اهل بهشت را «سلام» دانستهاند. چنانكه مىفرمايد: «تحيتُهُمْفِيها سَلامٌ».
11) الميزان، ج18، ص 309.
12) انعام: 59.
13) نهجالبلاغهدشتى، حكمت 5.
14) بحارالأنوار، ج75، ص 68، چ قديم.
15) تحف العقول، ص 266.