*آیا مخالفت با دخالت های خلیفه دوم در تغییر نام افراد برای قربانیان آن امکان پذیر بود ؟ * پاسخ به این سوال نیازمند رفتارشناسی دقیقی از خلیفه دوم میباشد که تنها از طریق تدبر در اسناد معتبر تاریخی میتوان بدان دست یافت.
رفتارشناسی خلیفه دوم
پژوهشگران در تحلیل شخصیت خلیفه دوم به موارد ذیل استناد کرده اند:
نمونه اول)
او نخستین کسی بود که شلاق (دره) در دست گرفت. ( رسول جعفریان: تاریخ خلفا. ص۶۵. به نقل از طبری: تاریخ الامم و الملوک ج ۴ ص ۲۰۹)
نمونه دوم)
شخصی به عمر گفت: مردم از تو خشمگین اند! مردم از تو خشمگین اند! مردم از تو متنفرند! عمر پرسید: برای چه؟ آن مرد گفت از زبان و عصای تو ! ( همان منبع ص۶۶ به نقل از : نمیری: تاریخ المدینه المنوره ج۲ ص۸۵۸)
نمونه سوم)
عایشه فرزند عثمان بر این اعتقاد بود که تندی عمر- دیگران را از انتقاد به او بازداشته است. ( همان منبع ص۶۹. به نقل از: ابی سعید منصور بن الحسین: نثر الدر ج۴ ص۳۴)
نمونه چهارم)
یک بار غلام زبیر بعد از نماز عصر به نماز ایستاد. در همان لحظه متوجه شد که عمر با دره (شلاق) خود به طرف او می آید. بلافاصله از آنجا فرار کرد. ( همان منبع: ص۶۶. به نقل از: فسوی: المعرفه و التاریخ ج۱ ص۳۶۴-۳۶۵)
نمونه پنجم)
ابن عباس میگوید: من برای پرسیدن یک سوال از عمر دو سال صبر کردم. مانع من از پرسش ترس از عمر بود. (علی محمد میر جلیلی: امام علی علیه السلام و زمامداران ص۱۱۰. به نقل از ابن جوزی :تاریخ عمر بن الخطاب ص ۱۲۶)
نمونه ششم)
خشونت عمر به حدی رسید که ابن عباس در عصر وی. جرات ابراز حکم شرعی ارث را نداشت. وقتی بعد از مرگ عمر بر خلاف نظر وی در زمینه ارث سخن گفت و به او اعتراض شد که چرا در زمان عمر نمیگفتی. جواب داد: به خدا قسم از او میترسیدم. ( همان منبع ص ۱۱۰ به نقل از: ابن حزم اندلسی: المحلی ج۸ ص۲۷۹-۲۸۰)
جمع بندی
همین برخوردها را میتوان به عنوان مانعی بر سر راه اعتراضات مردم نسبت به عملکرد خلیفه دوم در زمینه تغییر نام افراد به شمار آورد.