نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: . @ . @ . @ عمّــار یاســر @ . @ . @ .

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض . @ . @ . @ عمّــار یاســر @ . @ . @ .









    نهم صفر المظفر مصادف است با سالروز شهادت صحابي گرانقدر رسول خدا صلي الله عليه و آله جناب عمار ياسر که در سال 37 ق در جنگ صفّين - که بين اميرالمؤمنين عليه السلام و معاويه بن ابي سفيان لعنه الله رخ داد – به شهادت نايل آمد.

    عمار ياسر در کلام حضرت آيت الله خامنه اي حفظه الله

    مقام معظم رهبري حفظه الله در مناسبتهاي مختلف و در جمع افراد گوناگون به تشريح ابعاد و زواياي شخصيتي عمار ياسر پرداخته و به درسهايي که مي توان از زندگي ايشان آموخت، اشاره فرموده اند و به نوعي مخاطبين خود را به پيروي از اين شخصيت عظيم القدر ترغيب نموده اند که به برخي از آنها اشاره مي شود:

    1. عمار و تشخيص حق و باطل

    مقام معظم رهبري حفظه الله در ضمن اشاره به اين نکته که آنچه در عبادت و معنويت تأثيرگذار مي باشد، روح عبادت است و اگردر کساني که به تقدس، زهد و عبادت شهرت يافته اند، روح عبادت نباشد، جبهة حق را از باطل تشخيص نداده و غالباً گمراه مي شوند، همانند برخي از خوارج که آنچنان به عبادت شهرت يافته بودند که اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام را تحت تأثير قرار مي دادند؛ اما در جنگ جمل در صف دشمنان حضرت قرار گرفتند. ايشان به شخصيت عمار ياسر اشاره کرده و مي فرمايند:
    «عظمت امثال عمار ياسر به همين است. عظمت آن اصحاب خاص اميرالمؤمنين عليه السلام در همين است كه در هيچ شرايطى دچار اشتباه نشدند و جبهه را گم نكردند. من در موارد متعددي در جنگ صفين اين عظمت را ديده ام؛ البته مخصوص جنگ صفين هم نيست. در بسيارى از آنجاهايى كه براى جمعى از مؤمنين، نكته اى مورد اشتباه قرار مى گرفت، آن كسى كه مى آمد و با بصيرت نافذ و با بيان روشنگر خود، شبهه را از ذهن آنها برطرف مى كرد، عمار ياسر بود. انسان در قضاياى متعدد اميرالمؤمنين عليه السلام از جمله در صفين نشان وجود اين مردِ روشنگرِ عظيم القدر را مى بيند.
    جنگ صفين ماهها طول كشيد. جنگ عجيبى هم بود. مردم افراد مقابل خود را مى ديدند كه نماز مى خوانند، عبادت مى كنند، نماز جماعت و قرآن مى خوانند و حتّى قرآن سرنيزه مى برند! خيلى دل و جرأت مى خواست كه كسى روى اين افرادى كه نماز مى خوانند، شمشير بكشد.
    در روايتى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه اگر اميرالمؤمنين عليه السلام با اهل قبله نمى جنگيد، تكليف اهل قبلة بد و طغيان گر تا آخر معلوم نمى شد. اين على بن ابى طالب عليه السلام بود كه اين راه را باز نمود و به همه نشان داد كه چه كار بايد كرد. بچه هاى ما، وقتى كه به بعضى از سنگرهاى جبهة مهاجم وارد مى شدند و آنها را اسير مى گرفتند، در سنگرهايشان مهر و تسبيح پيدا مى كردند! بله، درست مثل همان كسانى كه مقابل اميرالمؤمنين عليه السلام قرار داشتند و نماز هم مى خواندند و نتيجتاً يك عده هم به شبهه مى افتادند. آن كسى كه سراغ اينها مى رفت، عمار ياسر بود. اين، هوشيارى و آگاهى است و كسى مثل عمار ياسر لازم است.»
    1





    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض


    2. بصيرت زايي عمار

    حضرت آيت الله خامنه اي حفظه الله در مورد روشنگري و بصيرت زايي مي فرمايند:
    «يكى از كارهاى مهم نخبگان و خواص، تبيين است؛ حقائق را بدون تعصب روشن كنند؛ بدون حاكميت تعلقات جناحى و گروهى. اينها مضر است. جناح و اينها را بايد كنار گذاشت، بايد حقيقت را فهميد. در جنگ صفين يكى از كارهاى مهم جناب عمار ياسر تبيين حقيقت بود؛ چون آن جناح مقابل كه جناح معاويه بود، تبليغات گوناگونى داشتند. همينى كه حالا امروز به آن جنگ روانى مى گويند، اين جزء اختراعات جديد نيست. شيوه هايش فرق كرده؛ اين از اول بوده (است). خيلى هم ماهر بودند در اين جنگ روانى، خيلى. آدم نگاه مى كند كارهايشان را، مى بيند كه در جنگ روانى ماهر بودند. تخريب ذهن هم آسان تر از تعمير ذهن است. وقتى به شما چيزى بگويند، سوءظنى يكجا پيدا كنيد، وارد شدن سوءظن به ذهن آسان است، پاك كردنش از ذهن سخت است؛ لذا آنها شبهه افكنى مى كردند، سوءظن را وارد مى كردند؛ كار آسانى بود. اين كسى كه از اين طرف، خودش را موظف دانسته بود كه در مقابل اين جنگ روانى بايستد و مقاومت كند، جناب عمار ياسر بود، كه در قضاياى جنگ صفين دارد كه با اسب از اين طرف جبهه به آن طرف جبهه و (بين) صفوف خودى مى رفت و همين طور اين گروه هايى را كه به تعبيرِ امروز، گردانها يا تيپهاى جدا جداى از هم بودند، به هر كدام مى رسيد، در مقابل آنها مى ايستاد و مبالغى براى آنها صحبت مى كرد؛ حقائقى را براى آنها روشن مى كرد و تأثير مى گذاشت.
    يكجا مى ديد اختلاف پيدا شده، يك عده اى دچار ترديد شدند، بگومگو توى آنهاست، خودش را به سرعت آنجا مى رساند و برايشان حرف مى زد، صحبت مى كرد، تبيين مى كرد؛ اين گره ها را باز مى كرد. بنابراين، بصيرت مهم است. نقش نخبگان و خواص هم اين است كه اين بصيرت را نه فقط در خودشان، در ديگران به وجود بياورند.»
    2
    اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «لَا يُعْرَفُ الْحَقُّ بِالرِّجَالِ اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَه؛
    3 حق را نمي شود با مردمان شناخت؛ بلکه حق را بشناس تا اهلش را نيز بشناسي.»
    عمار ياسر از اين فرمودة حضرت بارها استفاده کرده و در مواقع مختلف از اين قانون استفاده مي کرد، همانگونه که مقام معظم رهبري حفظه الله در اين مورد مي فرمايد:
    «عمار ياسر در جنگ صفين ملتفت شد كه در يك گوشة لشكر همهمه است. خودش را رساند، ديد يك نفر آمده وسوسه كرده كه شما با چه كسانى داريد مى جنگيد؟ طرف مقابل شما مسلمانند و نماز مى خوانند و جماعت دارند!
    يادتان هست كه در جنگ تحميلى، وقتى بچه هاى ما مى رفتند سنگرهاى دشمن را مى گرفتند و آنها را اسير مى كردند و به داخل سنگر مى آوردند، وقتى جيب هايشان را مى گشتند، مهر و تسبيح پيدا مى كردند! آنها جوانان مسلمان شيعة عراقى بودند كه مهر و تسبيح در جيبشان بود؛ اما طاغوت و شيطان از آنها استفاده مى كرد. اين دست مسلمان تا وقتى ارزش دارد و دست مسلمان است كه به ارادة خدا حركت كند. اگر اين دست به ارادة شيطان حركت كرد، همان دستى مى شود كه بايد قطعش كرد. اين را اميرالمؤمنين عليه السلام خوب تشخيص مى داد.
    على اىّ حال، اين وسوسه را چند بار در لشكر صفين به وجود آوردند و هر دفعه هم به گمانم عمار بود كه خودش را رساند و فتنه را افشا كرد. عمار جمله اى با اين مضمون گفت كه: جنجال نكنيد، حقيقت را بشناسيد. اين پرچمى كه در مقابل شماست، من ديدم كه به جنگ پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و زير اين پرچم، همان كسانى ايستاده بودند كه الآن ايستاده اند، و پرچمى را ديدم - اشاره به پرچم امير المؤمنين عليه السلام كه در مقابل آن پرچم بود - و زير آن پيامبر صلي الله عليه و آله و همان كسانى كه امروز ايستاده اند؛ يعنى امير المؤمنين عليه السلام بودند. چرا اشتباه مى كنيد؟ چرا حقيقت را نمى شناسيد؟
    اين، بصيرت عمار را نشان مى دهد. بصيرت چيز خيلى مهمى است. من در تاريخ هرچه نگاه كردم، اين نقش را در عمار ياسر ديدم. مواردى را كه عمار ياسر خودش را براى روشنگرى رسانده بود. من در جايى يادداشت كرده ام؛ اما دم دستم نبود كه بخواهم پيدا كنم و در اينجا مطرح نمايم. خداى متعال، اين مرد را از زمان پيامبر صلي الله عليه و آله براى زمان امير عليه السلامالمؤمنين ذخيره كرد، تا در اين مدت به روشنگرى و بيان حقايق بپردازد.»
    4

    چرا شما عمار را "سلام الله عليه" مى گوييد؛ ولى نسبت به يكى ديگر از صحابى رفيق عمار كه او هم از مكه بوده و در مكه كتك خورده است، «سلام الله عليه» نمى گوييد؟ چون عمار در وقت حساس اشتباه نكرد و فهميد؛ ولى او اشتباه كرد.

    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض

    3. وظيفه شناسي عمار

    گاهي برخي افراد با وجود آگاهي و بصيرتي که نسبت به مسائل وجود دارد، سکوت اختيار کرده و به دفاع از حق قيام نمي کنند و چه بسا افراد بسياري باشند که با کلام و سخن ايشان به ياري حق به پا خيزند؛ اما متأسفانه خود سنگ بي طرفي را به سينه زده و اعلام موضع نمي کنند. خطر اين گونه افراد به مراتب از افرادي که اصطلاحاً ساز مخالف زده و علناً مخالفت خود را به رخ ديگران مي کشند، بيشتر است؛ اما عمار ياسر از جمله افراد آگاهي بود که آگاهي خود را براي ديگران بازگو و به دفاع از حق قيام مي کرد.
    مقام معظم رهبري حفظه الله مي فرمايند:
    «چرا شما عمار را "سلام الله عليه" مى گوييد؛ ولى نسبت به يكى ديگر از صحابى رفيق عمار كه او هم از مكه بوده و در مكه كتك خورده است، «سلام الله عليه» نمى گوييد؟ چون عمار در وقت حساس اشتباه نكرد و فهميد؛ ولى او اشتباه كرد.
    ببينيد، خط عمار را خط مستقيم مى گويند. به نظر من، عمار هنوز هم ناشناخته است. عمار ياسر را خود ماها هم درست نمى شناسيم. عمار ياسر، يك حجت قاطعة الهى است. من در زندگى امير المؤمنين عليه السلام كه نگاه مي كردم، ديدم هيچ كس مثل عمار ياسر نيست؛ يعنى از صحابة رسول اللّه صلي الله عليه و آله، هيچ كس نقش عمار ياسر را در طول اين مدت نداشت. آنان زنده نماندند؛ ولى ايشان حيات بابركتش ادامه پيدا كرد. هر وقت براى اميرالمؤمنين عليه السلام يك مشكل ذهنى در مورد اصحاب پيش آمد؛ يعنى در يك گوشه شبهه اى پيدا شد، زبان اين مرد، مثل سيف قاطع جلو رفت و قضيه را حل كرد. در جنگ صفين ما از آن طرف عمار را داريم كه جناب عمار ياسر دائم مشغول سخنرانى است؛ اين طرف لشكر، آن طرف لشكر، با گروه هاى مختلف؛ چون آنجا واقعاً فتنه بود. دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار گرفتند. فتنه عظيمى بود. يك عده اى مشتبه بودند. عمار دائم مشغول روشنگرى بود. اين طرف مى رفت، آن طرف مى رفت، براى گروه هاى مختلف سخنرانى مى كرد كه اينها ضبط شده و همه در تاريخ هست.
    از آن طرف هم عده اى آمدند خدمت حضرت و گفتند: يا اميرالمؤمنين! - يعنى قبول هم داشتند كه اميرالمؤمنين است «اِنَّا قَد شَكَكنَا فِي هَذَا القِتَالِ»؛
    5ما شك كرديم. ما را به مرزها بفرست كه در اين قتال داخل نباشيم! خوب، اين كنار كشيدن، خودش همان «ضرعى» است كه «يُحلب» همان «ظهرى» است كه «يُركب»!6 گاهى سكوت كردن، كنار كشيدن، حرف نزدن، خودش كمك به فتنه است. در فتنه همه بايستى روشنگرى كنند. همه بايستى بصيرت داشته باشند.»7
    «بايد مثل عمار هوشيار بود و فهميد كه وظيفه چيست. نمى شود گفت به من ربطى ندارد. امروز هر روحانى و هر عمامه به سري، به مقتضاى تلبس به اين لباس، موظف است از حكومت اسلام و حاكميت قرآن دفاع كند. هر كس هر طور مى تواند. يكى شمشير به دست مى گيرد و به جبهه مى رود، يكى زبان گويايى دارد، به منبر مى رود، يكى پست قضاوتى يا غير قضاوتى از عهده اش برمى آيد، آن را انجام مى دهد، يكى اين كارها را نمى تواند بكند؛ اما اهل مسجد و اهل محراب است، اشكالى ندارد همه بدانند كه اين روحانى، خود را خادم اين انقلاب مى داند. اين، افتخار است. خدمت به اين انقلاب، افتخار است.»
    8

    4. شبهه زدايي عمار

    دوران دشوار هر انقلابى، آن دورانى است كه حق و باطل در آن ممزوج شود. اميرالمؤمنين عليه السلام از چنين وضعي پيوسته مى ناليد و مي فرمود: «وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ؛
    9امّا قسمتى از حقّ و قسمتى از باطل را مى گيرند و به هم مى آميزند، آنجاست كه شيطان بر دوستان خود چيره مى گردد.»
    مقام معظم رهبري با بيان اين مطلب، در ادامه فرمود: «در دوران پيامبر صلي الله عليه و آله صفوف، صفوف صريح و روشنى بود؛ آن طرف كفار و مشركان اهل مكه بودند؛ كسانى كه يکي يکي مهاجرين از آنها خاطره داشتند: او مرا در فلان تاريخ زد، او مرا زندانى كرد، او اموال مرا غارت كرد. بنابراين شبهه اى نبود. يهود بودند؛ توطئه گرانى كه همة اهل مدينه، از مهاجر و انصار با توطئه هاى آنها آشنا بودند. جنگ «بنى قريظه» اتفاق افتاد، پيامبر صلي الله عليه و آله دستور داد عدة كثيرى آدم را سر بريدند؛ خم به ابروى كسى نيامد و هيچ كس نگفت چرا؛ چون صحنه، صحنة روشنى بود؛ غبارى در صحنه نبود. اين طور جايى، جنگ آسان است؛ حفظ ايمان هم آسان است؛ اما در دوران اميرالمؤمنين عليه السلام، چه كسانى در مقابل على عليه السلام قرار گرفتند؟ خيال مى كنيد شوخى است؟ خيال مى كنيد آسان بود كه «عبدالله بن مسعود»، صحابى به اين بزرگى - بنا به نقل عده اى - جزء پايبندهاى به ولايت امير المؤمنين عليه السلام نماند و جزء منحرفان به حساب آمد. همين «ربيع بن خثيم» و آنهايى كه در جنگ صفين آمدند گفتند ما از اين قتال ناراحتيم، اجازه بده به مرزها برويم و در جنگ وارد نشويم، در روايت دارد كه «مِن اصحاب عبدالله بن مسعود» اينجاست كه قضيه سخت است.
    وقتى غبار غليظ تر مى گردد، مى شود دوران امام حسن عليه السلام و شما مى بينيد كه چه اتفاقى افتاد. باز در دوران اميرالمؤمنين عليه السلام قدرى غبار رقيق تر بود و كسانى مثل عمار ياسر، آن افشاگر بزرگ دستگاه امير المؤمنين عليه السلام بودند که هر جا حادثه اى اتفاق مى افتاد، عمار ياسر و بزرگانى از صحابة پيامبر صلي الله عليه و آله بودند كه مى رفتند، حرف مى زدند، توجيه مى كردند و لااقل براى عده اى غبارها زدوده مى شد؛ اما در دوران امام حسن عليه السلام همان هم نبود. در دوران شبهه و در دوران جنگ با كافر غير صريح، جنگ با كسانى كه مى توانند شعارها را بر هدفهاى خودشان منطبق كنند، بسيار بسيار دشوار است. بايد هوشيار بود.
    10



    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض

    5. عمار اهل صبر و بصر

    رهبر معظم انقلاب حفظه الله مي فرمودند: «ما بارها عرض كرده ايم كه اميرالمؤمنين عليه السلام در جنگ صفين - شايد اين جمله را در بارة عمار هم فرموده باشد - مكرر اين جمله را مى فرمود: «وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ» چه عبارت زيبايى هم هست! حروف بصر و صبر يكى است، تركيبش دوتاست، و چه زيبا! فقط اهل بصيرت و پايدارى مى توانند اين پرچم را بردارند. بصيرت را بايد در خودمان تقويت كنيم.»
    11



    6. عمار و تثبيت مفهوم بصيرت

    مقام معظم رهبري حفظه الله مي فرمايند: «تاريخ جنگ صفين را كه انسان مى خواند، دلش مى لرزد. در اين صف عظيمى كه اميرالمؤمنين عليه السلام به عنوان لشكريان راه انداخته بود و تا آن منطقة حساس- در شامات - در مقابل معاويه قرار گرفته بود، تزلزل اتفاق مى افتاد. بارها اين اتفاق افتاد. چند ماه هم قضايا طول كشيد. يك وقت خبر مى آوردند كه در فلان جبهه، يك نفرى شبهه اى برايش پيدا شده، شروع كرده است به اينكه آقا ما چرا داريم مى جنگيم؟ چه فايده اي دارد؟ چه و چه. اينجا اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام - يعنى در واقع اصحاب خاص و خالصى كه از اول اسلام با اميرالمؤمنين عليه السلام همراه بودند و از اميرالمؤمنين عليه السلام جدا نشدند- جلو مى افتادند؛ از جمله جناب عمار ياسر عليه السلام كه مهم ترين كاررا ايشان مى كرد.


    يكى از دفعات عمار ياسر - ظاهراً عمار بود - استدلال كرد. ببينيد چه استدلالهايى است كه انسان مى تواند هميشه اينها را به عنوان استدلالهاى زنده در دست داشته باشد. ايشان ديد يك عده اى دچار شبهه شده اند. خودش را رساند آنجا، سخنرانى كرد. يكى از حرفهاى او در اين سخنرانى اين بود كه گفت: اين پرچمى كه شما در جبهة مقابل مى بينيد، اين پرچم را من در روز احد و بدر در مقابل رسول خدا صلي الله عليه و آله - پرچم بنى اميه – ديدم. زير اين پرچم، همان كسانى آن روز ايستاده بودند كه امروز هم ايستاده اند؛ معاويه و عمرو عاص. در جنگ احد هم معاويه، هم عمرو عاص و ديگر سران بنى اميه در مقابل پيغمبر صلي الله عليه و آله قرار داشتند؛ پرچم هم پرچم بنى اميه بود. گفت: اينهايى كه شما مى بينيد در زير اين پرچم آن طرف ايستاده اند، همينها زير همين پرچم در مقابل پيغمبر صلي الله عليه و آله ايستاده بودند و من اين را به چشم خودم ديدم. اين طرفى كه اميرالمؤمنين عليه السلام هست، همين پرچمى كه امروز اميرالمؤمنين عليه السلام دارد - يعنى پرچم بنى هاشم - آن روز هم در جنگ بدر و احد بود و همين كسانى كه امروز زيرش ايستاده اند؛ يعنى على بن ابى طالب عليه السلام و يارانش، آن روز هم زير همين پرچم ايستاده بودند. از اين علامت بهتر؟ ببينيد چه علامت خوبى است. پرچم، همان پرچم جنگ احد است. آدمها همان آدمهايند، در يك جبهه. پرچم، همان پرچم جنگ احد است. آدمها همان آدم ايند، در جبهة ديگر، در جبهة مقابل. فرقش اين است كه آن روز آنها ادعا مى كردند و معترف بودند و افتخار مى كردند كه كافرند، امروز همانها زير آن پرچم ادعا مى كنند كه مسلمند و طرف دار قرآن و پيغمبرند؛ اما آدمها همان آدمهايند، پرچم هم همان پرچم است. خوب، اينها بصيرت است. اين قدر كه ما عرض مى كنيم بصيرت بصيرت، يعنى اين.
    12
    انشاءالله بتوانيم به فرمايشات و منويات مقام معظم رهبري حفظه الله جامة عمل پوشانده و براي پيشبرد اهداف مقدس جمهوري اسلامي ايران عماري باشيم که با بصيرت و هوشياري خود و بصيرت زايي نسبت به افراد جامعه و روشنگري نسبت به مسائل، جبهة حق و باطل را مشخص و توطئه هاي دشمنان داخلي و خارجي را نقش بر آب کنيم و بتوانيم عمار گونه در اطاعت از وليّ امر زمان مسير زندگي خويش را رقم بزنيم.



    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض

    پي نوشت:
    1) سخنرانى در ديدار با اقشار مختلف مردم (روز سى ام ماه مبارك رمضان) سال 1369.
    2) بيانات در ديدار با اعضاى دفتر رهبرى سال 1388.
    3) بحارالأنوار ج 40، ص 125.
    4) سخنرانى مقام معظم رهبري مدظله العالي در ديدار با اقشار مختلف مردم، بيست و نهم ماه مبارك رمضان سال 1370.
    5) وقعه صفين، ص 115.
    6) برداشتي از بيان اميرالمؤمنين(ع) است که در اولين کلمة قصار نهج البلاغه مي فرمايند: «كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَب؛ در فتنه ها چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد كه سوارى دهد، و نه پستانى تا او را بدوشند.»
    7) بيانات مقام معظم رهبري مدظله العالي در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، سال 1388.
    8) سخنرانى مقام معظم رهبري مدظله العالي در جمع علما و روحانيون استان لرستان، سال 1370.
    9) نهج البلاغه، خطبه 50.
    10) سخنرانى رهبري در پايان چهارمين مجمع بزرگ فرماندهان و مسئولان دفاتر نمايندگى ولى فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، سال 1370.
    11) بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، سال 1384.
    12)
    بيانات مقام معظم رهبري مدظله العالي در ديدار با مردم قم به مناسبت سالگرد قيام نوزدهم دى، سال 1388.


    منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره148.




    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    شهادت عمار یاسر




    عمار در مدرسه ایمان، علی شناسی را به زیباترین شکل فرا گرفته بود.
    پیراهن عشق بر تن کرد و بر اسب تجلی نشست؛

    اسبی که جز با فرمان علی علیه السلام اذن حرکت نداشت
    اسبی که از هستی بدون علی علیه السلام تمرّد می کرد.

    گرچه عمار در کعبه متولد نشده بود؛ در سه فصل سرمای
    خلفا، پیراهن ایام البیض خویش را از تن بیرون نیاورد.

    عجیب نیست؛ چرا که عمار، عمری فاتح اماره بود.
    عمار اگر شکفته نمی شد، هیچ گاه کشته نمی شد و
    اگر شکنجه نمی شد، هرگز شکفتگی را درک نمی کرد؛


    کدام شکنجه بالاتر از اینکه مقابل چشمانش، پدر و مادرش را
    زیر سنگ های داغ شرک و با بدترین شکنجه ها به شهادت برسانند؟!



    محبوبه زارع

    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 12-12-2013 در ساعت 00:18
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi