تعریف ایمان
در متون كلامی تعریفهای گوناگون چندی برای ایمان آمده است:
در برخی متون، ایمان اصطلاحی با ایمان لغوی هم معنی است، اما در متعلق با یكدیگر تفاوت دارند. ایمان لغوی به معنای تصدیق است و ایمان اصطلاحی تصدیق آورده های پیامبر(ص) است.
این ایمان در نگاه برخی فعل قلب است و به تصدیق قلبی ایمان گفته می شود. اما در نگاه گروهی دیگر، ایمان، تصدیق لسانی است و تصدیق قلبی در آن ضرورت ندارد. در برابر این دو گروه عده ای ایمان را تصدیق قلبی و اقرار زبانی می دانند و بعضی افزون بر این دو عمل به اركان را نیز در معرفی می آورند. اشاعره و برخی دیگر از گروه ها به نظریه اول معتقدند1 كرامیه نظریه دوم را می پذیرند، برخی از بزرگان شیعه مانند نصیرالدین طوسی، علامه حلی،2 فاضل مقداد3 و ابوحنیفه از اهل سنت دیدگاه سوم را باور دارند. معتزله و خوارج نیز به ایده سوم گرایش دارند.4
در برابر این گروه كه ایمان را تصدیق می دانند و میان ایمان لغوی و اصطلاحی رابطه تنگاتنگی می بینند، گروهی ایمان را معرفت می خوانند و بر این باورند كه ایمان از معنای لغوی آن به معنای «معرفت» نقل پیدا كرده است.
در این میان مرحوم طبرسی مفسر برجسته شیعه از سویی به همانندی معنای لغوی و اصطلاحی ایمان معتقد است. او در معنای لغوی ایمان می نویسد:
«قال الأزهری: اتفق العلماء علی أنّ الایمان هو التصدیق. قال الله تعالی: «و ما أنت بمؤمن لنا» أی ما انت بمصدّق لنا. قال ابوزید و قالوا ما آمنت أن أجد صحابة، أی ما وثقت. فالایمان هو الثقة و التصدیق. قال الله تعالی:« الذین آمنوا بآیاتنا» أی صدّقوا و وثقوا بها.»5
همو پس از تبیین معنای لغوی ایمان در تعریف ایمان اصطلاحی می نویسد:
«اما فی الشریعة فالایمان هو التصدیق بكل ما یلزم التصدیق به من الله تعالی و أنبیائه و ملائكته و كتبه و البعث و النشور و الجنة و النار (و أما قولنا فی وصف القدیم تعالی: المؤمن، فانّه یحتمل تأویلین: احدهما ان یكون من آمنت المتعدی … و الآخر أن یكون معناه المصدق ای یصدق الموحدین علی توحیدهم ایاه….»6
این تعریف نشان می دهد مرحوم طبرسی مانند بسیاری از متكلمان ایمان را تصدیق می داند و میان مفهوم اصطلاحی و لغوی ایمان ارتباط می بیند و نقل معنای لغوی ایمان را به معنای دیگر باور ندارد.