سلحشور ضمن گله از عملكرد صداوسيما و رسانههاي جمعي ميگويد: «من گمان ميكنم جمهوري اسلامي همان قدر كه براي امور اقتصادي، صنعتي، سياسي يا نظامي بها قائل ميشود، اگر همان مقدار هم براي امور فرهنگي و مذهبي بها قائل ميشد، قرآن در بين جوانان ما اين قدر مهجور نبود».
سلحشور همچنين ضمن تأكيد بر ضرورت به كارگيري روش هاي خلاقانه و نو در عرصه ترويج قرآن، تصريح ميكند: «تا زماني كه قرآن فقط در قالب سنتياش تبليغ ميشود و تبليغ در خصوص ارزشهاي الهي و قرآني، منحصر به منبر و كتاب است – آن هم در سطح بسيار محدود – مهجوريت قرآن همچنان ادامه خواهد داشت».
علاوه بر آن چه دكتر زكياني و فرج الله سلحشور در بررسي و تحليل علل مهجوريت قرآن و نيز ضرورت بهرهگيري از اين كتاب آسماني به معناي عام آن عنوان كردند، ميتوان اين موضوع را به ويژه در جنبه كاربردي آن از منظر ديگري نيز مورد دقت قرار داد؛ جنبهاي كه امروزه بسياري از روانشناسان و مربيان تربيتي بر آن تأكيد ميكنند و بر واكنشهاي مثبت آن اذعان دارند.
دكتر فريد فدايي، نويسنده و روانشناس، در اين باره ميگويد: «يكي از مشكلات دوره جاري در همه جهان، عبارت است از فشارهاي رواني بيش از حدي است كه برخي از آنها ناشي از صنعتي شدن جهان است؛ به اين معني كه جامعهاي كه داراي ارزشهاي ثابت است، تبديل به جامعهاي با ارزشهاي متغير ميشود؛ دگرگونيها تبديل به قاعده ميشوند و در نتيجه، انسان مرتباً نياز به سازگاري با شرايط جديد دارد. اين، همان حالتي است كه تحت عنوان فشار رواني از آن ياد ميشود و يكي از مهمترين عواملي كه ميتواند در كاهش اين فشار رواني تأثير داشته باشد، اعتقاد به وجود خداوند است؛ به اين ترتيب كه انسان با آگاهي از اين كه يك نيروي ماورايي، هميشه مراقب اوست و هر رويدادي، حكمتي دارد، احساس آرامش ميكند.
با توجه به اين كه انسان مذهبي هر رويدادي را گرچه در آغاز به نظر ناخوشايند آيد، به عنوان امتحاني از سوي خداوند تلقي ميكند، و در نتيجه، با آرامش و با صرف نيرو ميكوشد تا به صورت سازنده بر آن مشكل غلبه كند. اگر چنين اعتقاد و ايماني در كار نباشد، انسان با توجه به توانايي محدود خود، در برابر فشارها از پا در ميآيد. از اين رو، هر عاملي كه انسان را متوجه وجود خداوند و معنيدار بودن حيات نمايد، ميتواند در كاهش فشارهاي رواني و در نتيجه در بهبود كيفيت زندگي و كم كردن تنشها، پرخاشگريها و جرايم – كه نمود يك جامعه پراضطراب است – نقش داشته باشد».
دكتر فدايي با اشاره به اين نكته كه امروز با پژوهشهاي زيادي در زمينه روانشناسي و قرآن روبهرو هستيم كه تأثير كاركردهاي ديني را بر بهبود نشانههاي رواني اثبات ميكنند، يادآور ميشود: «در ايران نيز پژوهشهاي قابل توجهي انجام گرفته است كه نشان ميدهد تلاوت آيات قرآن، حتي براي كسي كه در حالت بيهوشي است، باعث كمتر شدن ميزان نياز او به داروهاي هوشبري ميشود. بنابراين، اگر شنيدن كلام خداوند به تنهايي تا اين حد مفيد باشد، آن گاه بايد ديد كه شنيدن و مطالعه اين كلام همراه با ادراك محتواي آن، تا چه حد ميتواند بر جسم و بلكه بر جان انسان تأثير مثبت و حياتبخش داشته باشد؛ زيرا قرآن، بهترين وسيله براي آگاه شدن همه انسانها از قدرت لايزال و چشمه پرمهر خداوندي است. بنابراين، يكي از عوامل پيشگيري، درمان و توانبخشي در برابر سختيهاي زندگي، آشنايي با قرآن است».
اميد آن كه همه ما به ياد داشته باشيم كه اگر چه به عنوان يك انسان عادي قادر نيستيم به كنه و بطن قرآن برسيم، اما به مصداق تعبير خود قرآن ميتوانيم به اين دعوت پاسخ دهيم و به قدر وسع خودمان از نور آن برخوردار شويم. چنان كه در قرآن آمده است: «و هر آينه قرآن را براي يادآوري و پند گرفتن، آسان ساختيم؛ پس آيا پند گيرندهاي هست»؟
آب دريا را اگر نتوان كشيد
پس به قدر تشنگي بايد چشيد
پينوشت:
1. ضحي، آيه 3.
لعيا درفشه